صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۹:۱۵ - ۰۵ مرداد ۱۳۹۹ - 2020 July 26
کد خبر: ۵۲۰۴۴
نادر صادقیان، جامعه شناس در گفتکو با راهبرد معاصر بررسی می کند:

چرا مردم گاهاً محدودیت های کرونایی را جدی نمی گیرند؟

نادر صادقیان: اطلاعاتی که به مردم می رسید حاکی از این بود که وضعیت حاد است و اخبار نگران کننده ای از این موضوع منتشر می‍‌شد اما بعد از مدتی سیاست های نهادهای دولت تغییر پیدا کرد و به نوعی عادی سازی در پیش گرفته شد و پیام عادی شدن شرایط به جامعه مخابره شد.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ جامعه شناس درباره شیوع مجدد کرونا براین باور است: وقتی دستگاه‌های ذیربط محدودیت ها را بر می دارند مردم نیز جدی نمی گیرند و فکر می کنند وضعیت عادی شده است. البته دلیل دولت مسائل اقتصادی بود و به عبارتی ترجیح دادن مرگ و میر انسانی به جای فشار و بحران و مساله آفرینی اقتصادی و مهمترین عامل این بود به عبارتی مساله از بالا به پایین است.

 

نادر صادقیان جامعه شناس در گفت و گو با راهبرد معاصر در پاسخ به این سوال که با توجه به شیوع چندباره کرونا ولی همچنان مردم این ویروس را در جامعه جدی نگرفته انددلیل این موضوع چیست؟ گفت: پدیده های اجتماعی پیچیده هستند و متغیرها چند علتی هستند. ولی ما در این مورد فقط یک سوی قضیه را می بینیم که مردم هستند. باید در دامنه ای وسیعتر به مساله پرداخت. در کشور هایی مثل ایران تصمیم گیرنده دولت است. دولت ابتدا شرایط را غیر عادی اعلام کرد و تصمیم گرفته شد تا از بسیاری فعالیت ها جلوگیری شود. اطلاعاتی که به مردم می رسید حاکی از این بود که وضعیت حاد است و اخبار نگران کننده ای از این موضوع منتشر می‍‌شد اما بعد از مدتی سیاست های نهادهای دولت تغییر پیدا کرد و به نوعی عادی سازی در پیش گرفته شد و پیام عادی شدن شرایط به جامعه مخابره شد.

 

وی ادامه داد: به نظر من، این رفتار مردم معلول این سیاست ها است. در کشورهای دیگر سیاست ها حفظ شد و دیدیم که آمار مرگ و میر به طور واقعی پایین می آید پس بین سیاست های مرگ و میر آفرین و کاهش آمارها و رعایت مردم رابطه معنا دار مستقیمی برقرار است. و برعکس قضیه نیز صادق است. وقتی دستگاه‌های ذیربط محدودیت ها را بر می دارند مردم نیز جدی نمی گیرند و فکر می کنند وضعیت عادی شده است. البته دلیل دولت مسائل اقتصادی بود و به عبارتی ترجیح دادن مرگ و میر انسانی به جای فشار و بحران و مساله آفرینی اقتصادی و مهمترین عامل این بود به عبارتی مساله از بالا به پایین است.

 

صادقیان با اشاره به شیوع کرونا در ایتالیا گفت: امروز ایتالیا که میزان مرگ و میر بالایی داشت با جدیت اکثریت برنامه ها و دستورات محدودیت آفرین را اجرا کرد و گویا امروز میزان مرگ و میر در این کشور به 6-7 مورد رسیده است. این مساله به نقش دولت اشاره می کند یعنی رفتار مردم تابعی از حرکت های دولت است و اگر می خواهیم مردم مساله را جدی بگیرند باید بگوییم دولت سختگیری ها را بیشتر کند. دولت به دلیل محدودیت در منابع مالی ماجرا را چندان جدی نگرفته و این مایه تاسف است.

 

این جامعه شناس در ادامه مصاحبه تصریح کرد: سفید و قرمز و زرد و طیف رنگ اعلام کردن درست نیست این یعنی همه جا قرمز است درک سیاست های متناقض دولت دشوار است و فهمیدن این مساله کار سختی نیست تا زمانی که ابتلا در کشور وجود دارد نباید سیاست های محدود کننده رها شوند. مساله بسیار حاد است ولی کسی دولت را در این زمینه به پرسش نمی کشد. ملت نیز چشم به دولت دوخته اند. متاسفانه سیاست ها ناپایدار و متناقض است و من دلیل را در این نقطه می بینم.

 

او می گوید: در شرایط ورشکستگی دولت این برنامه ها به صرف هزینه های کلانی نیاز دارد کشور در بحران حاد اقتصادی قرار دارد و محاسبه می کند و متوجه می شود از پس هزینه ها برنمی آید و مرگ و میر انسانی را بر تشدید بحران حاد انسانی ترجیح می دهد که به نظر من این نگاه فاجعه است.

 

وی در پاسخ به این سوال، به نظر می رسد با نزدیک شدن فصل پاییز با موج جدیدی از ابتلا به کرونا روبرو خواهیم بود. جامعه با چه تدابیری با این موج جدید مقابله خواهد کرد؟ تاکید کرد: تدابیر توسط ستاد کرونا و وزارت بهداشت و دستگاههای مسئول مطرح می شود و این سوال باید از آنها پرسیده شود. تمام منابع کشور و اختیارات ویژه و بودجه ها در اختیار این نهاد ها است. در این حوزه اختیار تصمیم گیری در دست مردم و کارشناسان نیست. نظر کارشناسان بر این است که تمام سیاست های محدودیت آفرین تا زمان رفع این خطر باید باقی بماند. ولی عملا این مساله مطرح نیست.

 

صادقیان در پایان با اشاره به صدمه هایی که جامعه در قابل کووید 19 می خورد افزود: مسلماً اولین لطمات جانی است ما بالاتر از جان انسان ها نداریم هر فرد برای برخوردار بودن از هر امکانی ابتدا باید زنده باشد. نکته بعدی لطمات و صدمات روانی است که به شدت شیوع پیدا کرده است با درگیر شدن هر فردی به بیماری یک خانواده درگیر می شود و فشار های شدیدی به خانواده وارد می شود. بخش اعظمی از جامعه نیز با بحران بی کاری و از دست دادن شغل و مشکلات اقتصادی روبرو هستند. به نظر می رسد دولت فقط مورد سوم را مد نظر قرار داده و می خواهد از قوی شدن جریان فقر و بیکاری و تنش هایی که به همراه می آورد جلوگیری کند واین کافی نیست چون کشور ما فقیر نیست و نباید آمار های مرگ و میر در این کشور اینچنین بالا باشد. این نکته نشانه ای از ناکارآمدی دولت است.

 

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: