صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۶:۳۳ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - 2020 August 15
کد خبر: ۵۴۹۳۲
یادداشت اختصاصی بهروز شهدایی، کارشناس بازار سرمایه

چه عواملی باعث ریزش شاخص بورس طی روزهای اخیر شد؟

ریزش هفته های گذشته و امروز بورس ناشی از اظهار نظرها و تناقض گویی های مسوولین در دو ماه اخیر است، علاوه بر مسوولین، اظهار نظر برخی از کارشناسان اقتصادی یا سیاسی که الفبای بازار سرمایه را بلد نیستند هم به شدت در روند ریزشی این بازار تاثیر گذاشته است، کسانی که تاکنون پایشان به بورس باز نشده یا حتی در این بازار سرمایه گذاری نکرده اند و معاملاتی نداشته اند، برخی چهره های سیاسی به یک باره همگی تبدیل به کارشناسان بازار سرمایه شدند و با سخنان غیرکارشناسی هر روز مخاطرات جدیدی به بازار تحمیل کردند.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ بازار سرمایه بعد از هفته های پر تلاطمی که پشت سر گذاشت یک بار دیگر امروز با ریزش مواجه شد، با اینکه به وضوح مشخص بود آمریکا در مساله تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت کاری از پیش نمی برد و در صورت رای کشورهای اروپایی به تحریم تسلیحاتی ایران، چین و روسیه تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران را وتو می کنند، ضمن اینکه فعال سازی مکانیسم ماشه به دلیل خروج آمریکا از برجام بسیار سخت است، بنابراین انتظار نمی رفت تنها چند ساعت پس از رای گیری اعضای شورای امنیت در خصوص تداوم تحریم تسلیحاتی ایران بازار با وضعیت ریزشی مواجه شود، لذا ریزش بازار را نمی توان به مسائل سیاسی بین المللی ارتباط داد.

 

نکته مهمی که متاسفانه مسوولین کشور کمتر بدان توجه می کنند این است که بازار سرمایه نسبت به اطلاعات و اخباری که سیاست گذاران درباره مسائل اقتصادی و سیاسی ارائه می‌کنند بسیار حساس است، به عبارتی بازار سرمایه بازار ترسویی است، یعنی باور و طبیعت بازار سرمایه خود را با اظهارات مسوولین مطابقت می دهد، هر حرفی در این بازار می تواند قابلیت نقدشوندگی بالاتری داشته باشد، یا خطر ریزش بازار را دو چندان کند. به عبارت دیگر میزان تاثیر گذاری ترس در بازارهای پولی و مالی به مراتب بیشتر از بازارهای فیزیکی است، بنابراین ریزش هفته های گذشته و امروز بورس ناشی از اظهار نظرها و تناقض گویی های مسوولین در دو ماه اخیر است، علاوه بر مسوولین، اظهار نظر برخی از کارشناسان اقتصادی یا سیاسی که الفبای بازار سرمایه را بلد نیستند هم به شدت در روند ریزشی این بازار تاثیر گذاشته است، کسانی که تاکنون پایشان به بورس باز نشده یا حتی در این بازار سرمایه گذاری نکرده اند و معاملاتی نداشته اند، برخی چهره های سیاسی به یک باره همگی تبدیل به کارشناسان بازار سرمایه شدند و با سخنان غیرکارشناسی هر روز مخاطرات جدیدی به بازار تحمیل کردند. در حقیقت وقتی این حجم از واکنش های منفی وارد بازار سرمایه می شود موجب ایجاد ترس بزرگی در بازار می شود، لذا سرمایه گذاران در فضای آینده و فضایی که در آن معامله می‌کنند دچار شک و تردید می شوند، متعاقب این موضوع اخبار ضد و نقیض از عرضه دارا دوم و صندوق های دولتی در بورس هم بر شدت بی اعتمادی مردم به دولت و بورس افزوده است.

 

زمانی که همه منتظر اعلام زمان عرضه سهام دارا دوم بودند، سازمان خصوصی سازی اعلام می کند که یا به صورت بلوکی و یا ذره ذره سهام را به کف بازار می ریزیم، از سوی دیگر دو وزیر اقتصاد و نفت هم در درگیری بین دو وزارتخانه که سعی کردند توپ کم کاری را به زمین یکدیگر بیاندازند. در پی اعتراضات و واکنش ها در فضای مجازی و رسانه ها به یک باره اعلام شد به مناسبت عید غدیر از فردا صبح ۳۰ درصد سهام عدالت آزاد می شود! و دارا دوم هم عرضه خواهد شد. دقیقا تمام محورهای اشاره شده زمانی مطرح می شود که بازار وضعیت ثابتی ندارد، یعنی دولت قادر به اتخاذ تصمیمات به موقع و در زمان خود نیست، دولت زمانی راهبردهای کارشناسان بازار سرمایه را به کار می گیرد که از زمان اجرای آن مدت زمان طولانی گذشته است، به عبارتی موضوعاتی مثل بالا بردن سهم های شناور زمانی توسط دولت اجرا شد که زمان مناسب آن گذشته بود.

 

به هر حال ریزش بازار سرمایه به هیچ وجه عجیب نیست، چرا که موضع گیری ها و اظهارنظرها و ساز و کارهای عجیب و غریبی که به شدت با هم در تناقض هستند، بازار را دچار سردرگمی می کند و کمترین تبعات آن  امروز  در بورس دیده شد. دولتمردان و مسوولین باید بازار سرمایه را بشناسند، اهمیت بازار سرمایه در اقتصاد را دریابند و درک کنند که تصمیم گیری های آنها به شدت بر بورس تاثیر می گذارد. تصمیمات خلق الساعه به شدت بورس را ریزشی می کند و  با تنش مواجه می کند و تداوم رشد را از بازار سلب می کند.

 

مسوولین در شرایط تحریمی، فقدان نقدینگی و کرونا نباید بازار سرمايه را دچار تنش کنند، زمانی که دولت پولی برای اداره کشور ندارد، واحدهای تولیدی توانایی پرداخت مالیات ندارند، و اینکه خیلی از مردم سرمایه هایشان را وارد بورس کردند، یعنی مردم همانند دوران ملی شدن صنعت نفت و دوران هشت سال دفاع مقدس به کشور و به دولت اعتماد کردند، لذا روا نیست اعتماد مردم و سرمایه گذاران خدشه دار شود.

 

این اندازه که مردم در چند ماه گذشته با هدایت سرمایه های خود به بورس کمک حال دولت بودند وزارت نفت کشور نتوانست از دولت حمایت مالی به عمل بیاورد. دولت باید متوجه ریسک بزرگ در بورس باشد، خروج سرمایه ها از بورس نیاز به ریزش ندارد، عدم اعتمادی که دولت به بورس ایجاد کرده قطعا با انتقال سرمایه ها از بورس موجب می شود سرمایه ها به بازارهای ارز، طلا و مسکن منتقل شوند، بنابراین دولت باز هم در چرخه بگیر و ببند سلاطین بازارهای یاد شده قرار می گیرد، ضمن اینکه باز هم تورم بزرگی بر اقتصاد تحمیل می شود.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: