صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۰:۴۱ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ - 2020 September 09
کد خبر: ۵۷۸۸۰
چالش ها و مشکلات پیش روی جریان اصلاحات

واکاوی وضعیت اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات 1400

در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، حسن روحانی با انکار خدمات دولت احمدی نژاد و هجمه علیه اقدامات وی، برای خود هویتی نقیضی دست و پا نمود و کابینه‌ی اصلاح طلب خود را به مثابه‌ی احیاگر کشور در کوران ناکارآمدی‌ها معرفی کرد. این موج رسانه‌ای که از برخی نقاط ضعف دولت قبل برای خود کسب آبرو می‌نمود تا انتخابات 96 نیز ادامه یافت تا اینکه موج گرانی و نارضایتی عمومی پس از انتخابات سال 96 که نتیجه‌ی عملکرد ضعیف دولت روحانی در چهار ساله‌ی پیش از آن بود گریبان کشور را گرفت.

 

به گزارش راهبرد معاصر، کمتر از یک سال تا انتخابات ریاست جمهوری باقی است و فضای سیاسی کشور از همین حالا تحت تاثیر این رویداد مهم قرار گرفته است. اهالی سیاست اگرچه هنوز هم در مصاحبه‌ها احتیاط پیشه کرده و صحبت از انتخابات ۱۴۰۰ یا هرگونه پیش‌بینی درباره آن را زود هنگام می‌دانند، در جلسات پشت پرده مشغول رایزنی و برنامه ریزی برای ورود به این کارزار هستند.

 

اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارد؛ همه به فکر پیروزی در انتخابات آتی هستند و هر چه گزینه دارند روی میز گذشته و وارسی می‌کنند. وضعیت اصلاح‌طلبان، اما طبیعتا پیچیده‌تر است زیرا این جریان سیاسی به واسطه حمایت همه‌جانبه از روحانی در سال‌های ۹۲ و 96 و عملکرد ضعیف و مورد انتقاد او، سرمایه اجتماعی خود را از دست داده است. شاهد این مدعا نیز نتیجه‌ای است که در انتخابات اسفند ۹۸ مشاهده شد. اصلاح طلبان می‌دانند که بدنه اجتماعی آنان اساسا از جریان اصلاحات مایوس شده و پای کار نخواهد آمد. در این شرایط باید دید اصلاح طلبان برای حضور فعالانه در انتخابات 1400 در چه وضعیتی قرار دارند و چه تدابیری را برای پیروزی اتخاذ خواهند نمود.

 

در بخش اول این یادداشت، به چالش ها و مشکلات پیش روی اصلاح طلبان برای حضور موثر در انتخابات 1400 خواهیم پرداخت.

 

عدم اقبال اجتماعی و استقبال عمومی به اصلاحات

درانتخابات ریاست جمهوری یازدهم، حسن روحانی با انکار خدمات دولت احمدی نژاد و هجمه علیه اقدامات وی، برای خود هویتی نقیضی دست و پا نمود و کابینه‌ی اصلاح طلب خود را به مثابه‌ی احیاگر کشور در کوران ناکارآمدی‌ها معرفی کرد. این موج رسانه‌ای که از برخی نقاط ضعف دولت قبل برای خود کسب آبرو می‌نمود تا انتخابات 96 نیز ادامه یافت تا اینکه موج گرانی و نارضایتی عمومی پس از انتخابات سال 96 که نتیجه‌ی عملکرد ضعیف دولت روحانی در چهار ساله‌ی پیش از آن بود گریبان کشور را گرفت. نتیجه‌ی این عدم توفیق دولت، نارضایتی عمومی و وقوع اعتراضات اجتماعی در دی 96 و آبان 98 در سایه‌ی تحریک بیگانگان بود. به هر ترتیب پیغام انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 یک «نه بزرگ» به دولت روحانی و جریان اصلاحات به عنوان بزرگترین حامی آن بود. در حالی که کمتر از ده ماه تا انتخابات ریاست جمهوری 1400 باقی مانده است، اصلاح طلبان با مشکل جدی عدم اقبال عمومی به خود مواجه اند. این در حالی است که جریان شکست خورده‌ی اصلاحات حمایت نخبگانی جامعه را نیز در کنار خود نمی بیند فلذا در روزهای پیش روبه شکل جدی در پی احیای ظرفیت های اجتماعی خود خواهد بود.

 

انزوای سیاستمداران «تَکراری»

نکته حائز اهمیت دیگر آن است که اصلاح طلبان مثل قبل نمی‌توانند روی حمایت بزرگان این جریان حساب کنند. برای همین هم دیدیم که در انتخابات مجلس هیچ کسی «تکرار» نکرد و با خدعه مردم را پای صندوق نکشاند. این طور که به نظر می‌رسد هنوز هم نه رئیس دولت اصلاحات مایل به مداخله مستقیم و دعوت از بدنه رای این جریان برای مشارکت گسترده است و نه حلقه نزدیکان و مشاوران وی چنین پیشنهادی را می‌دهن؛ زیرا از کاهش شدید محبوبیت وی مطلع هستند. از سوی دیگر سایر بزرگان اصلاحات نیز جایگاه اجتماعی قابل قبولی ندارند. سعید حجاریان که اخیرا با افشاگری در مورد رانت‌های اقتصادی‌اش در واردات گندم مواجه شده است و یا محمدرضا عارف که به دلیل ضعف عملکردی در قامت سرلیست فراکسیون امید در مجلس دهم مورد انتقاد گسترده عمومی قرار دارد، هیچکدام نمی توانند اثرگذاری ویژه‌ای بر بسیج نیروهای اصلاحات در انتخابات 1400 داشته باشند.

 

 

تشتت در سیستم تصمیم‌گیر اصلاحات؛ تغییر شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان

با شکست سختی که اصلاح طلبان در انتخابات اسفند ماه ۹۸ متحمل شدند، فضا برای ایجاد تغییرات اساسی در سیستم تصمیم‌گیر انتخاباتی این جریان مهیا شد؛ موضوعی که خیلی وقت بود، بسیاری از چهره‌ها و احزاب اصلاح طلب بر آن تاکید داشتند و بر این موضوع پافشاری می‌کردند که دیگر ساز و کاری نظیر شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح طلبان جوابگوی حضور این طیف در انتخابات نیست و بهتر است این شورا منحل گردد؛ اما به هر شکل در این جریان تصمیم به ادامه فعالیت شورای عالی برای انتخابات مجلس گرفته شد. با شکست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم، موج انتقادات در جریان اصلاحات نسبت به شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان بالا گرفت و همین موضوع باعث شد که زلزله جدی در این ساز و کار انتخاباتی به وقوع بپیوندد و زمینه برای انحلال آن و تصمیمی جدی توسط اصلاح طلبان مهیا شود. مقدمه این تغییر ساختار انتخاباتی در جریان اصلاحات، استعفای حجت الاسلام «عبدالواحد موسوی لاری» وزیر کشور دولت اصلاحات و نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری بود. استعفای او این سیگنال را برای «محمد رضا عارف» فرستاد که احتمالا کار و ماموریت شورای عالی رو به پایان بوده و لذا بهتر است رئیس شورا هم با کنار رفتن خود دست اصلاح طلبان را برای تصمیم جدید باز بگذارد. اکنون بحث‌هایی در ارتباط با تشکیل یک ساز و کار انتخاباتی جدید از سوی اصلاح طلبان متناسب با رویکرد انتخاباتی آنان برای ۱۴۰۰ مطرح است و نام چهره‌هایی نظیر «عبدالله نوری» و «بهزاد نبوی» هم برای تصدی کرسی ریاست این ساز و کار تصمیم گیر در جریان اصلاحات مطرح است. به نظر می‌رسد که اصلاح طلبان قصد دارند یک ترکیب تند را برای ساز و کار انتخاباتی شان در نظر بگیرند؛ بنابر همین ایده، از «عبدالله نوری» وزیر پیشین کشور ـ که در دوره سازندگی و اصلاحات عهده دار این مسئولیت بود ـ به عنوان گزینه جدی ریاست سازوکار انتخاباتی شان برای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ یاد شده است.

 

اختلاف میان احزاب اصلاح طلب

درباره بلاتکلیفی حاکم در جریان اصلاحات و افزایش اختلافات میان احزاب این جریان با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری 1400 باید گفت قطعا و یقینا اصلاح‌طلبان هم به عنوان یک جریان سیاسی دارای برنامه‌های خاص خودشان هستند؛ منتهی آنچه هست اینکه اصلاح‌طلبان به نوعی درگیر اختلافات و بلاتکلیفی هستند. مسائلی هم اکنون درباره انسجام درونی در جریان اصلاحات مطرح است که نشان از برخی اختلافات مبنایی میان احزاب در مدل کنشگری سیاسی و اجتماعی دارد. نمود این ادعا را می‌توان در انتخابات مجلس یازدهم مشاهده نمود، آنجایی که شاهد ارائه‌ی دو لیست مجزا از سوی حزب کارگزاران سازندگی و ۸ حزب اصلاح‌طلب بودیم که البته در نهایت مجموعه‌ی لیست اصلاحات با شکست مواجه شد.

 

چشم امید به انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا

در ماه‌های اخیر تیتر‌های حمایتی رسانه‌های اصلاح‌طلب از جو بایدن، نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری امریکا افزایش یافته است. «رؤیای ایرانی آبان ۹۹» اوج این تیتر‌های از روی ذوق‌زدگی از پیروزی احتمالی جو بایدن بود. اصلاح‌طلبان در سال ۹۵ هم به شکلی صریح و روشن از هیلاری کلینتون دفاع کردند. در واقع اصلاح‌طلبان دوقطبی سیاسی در داخل امریکا را به رسمیت شناخته و خود را همواره حامی دموکرات‌ها تعریف کرده‌اند. دموکرات‌ها هم البته ترجیح می‌دهند اصلاح‌طلبان در ایران بر سر کار باشند و طرح موضوع انتخابات داخلی ایران نزد مقامات غربی توسط محمدجواد ظریف هم نشان داد که دولت اصلاح‌طلب هم ناامید از حمایت غربی‌ها از خود نیست.

 

بخشی از اصلاح‌طلبان نه فقط برای بهبود شرایط اقتصادی چشم انتظار کمک غرب هستند، بلکه حتی خود نیز نمی‌توانند موفقیت و پیروزی بیافرینند و برای موفقیت بزرگ ایران، منتظر هستند تا مردم امریکا به جو بایدن رأی بدهند و برای ما موفقیت خلق کنند!

 

در هفته‌های گذشته حزب دموکرات امریکا سیاست‌های خود را در قالب سندی ۸۰ صفحه‌ای منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: «ما معتقدیم برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بهترین روش برای قطع تمامی مسیر‌های حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای، به نحو قابل راستی‌آزمایی است. خروج یکجانبه امریکا از برجام ما را از متحدان‌مان جدا و راه را برای از سرگیری حرکت ایران به سمت قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای باز کرد. به همین دلیل است که بازگشت به پایبندی دوجانبه به این توافق تا این حد اضطراری است. توافق هسته‌ای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکرات‌ها از تلاش‌های جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران و پرداختن به سایر فعالیت‌های تهدیدکننده این کشور اعم از ستیزه‌جویی منطقه‌ای، موشک‌های بالستیک و سرکوبگری داخلی حمایت می‌کنند».

 

در واقع دموکرات‌ها هم مانند جمهوریخواهان به‌طور جدی در پی محدود کردن پیشرفت‌های ایران هستند، فقط روش هر کدام متفاوت است. این رویکرد اصلاح‌طلبان تاکنون ضربه‌های زیادی به ایران زده است. اعتماد به دموکرات‌ها در برجام و تضمین دانستن امضای آنان و امیدواری به رأی آوری کلینتون برای ادامه برجام تنها بخشی از این ضربات است.

 

نهایتا در صورتی که ترامپ مجددا به ریاست دولت آمریکا انتخاب شود_امری که دور از ذهن نیز نیست_ رشته‌های اصلاح طلبان پنبه خواهد شد و به این ترتیب می‌توان انتخابات آمریکا را از چالش‌های جدی جریان اصلاحات برای حضور در انتخابات 1400 دانست.

 

برچسب ها
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: