صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۲:۰۱ - ۲۹ اسفند ۱۳۹۹ - 2021 March 19
کد خبر: ۸۱۱۱۴
«راهبرد معاصر» بررسی می‌کند:

کرونا چه تغییراتی در روابط اجتماعی ایرانیان پدید آورد؟

در آستانه ورود به سال جدید دغدغه مشترک همه ایرانیان این سوال است که آیا در سال پیش‌رو شاهد پایان ابربحرانی به نام کرونا خواهیم بود یا نه؛ بحرانی که تمام حوزه‌های زیست فردی از سلامت تا اقتصاد و حتی آموزش را تحت تاثیر قرار داده است.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ سال 1399 رو به پایان بوده و در آستانه ورود به سال جدید دغدغه مشترک همه ایرانیان این سوال است که آیا در سال پیش‌رو شاهد پایان ابربحرانی به نام کرونا خواهیم بود یا نه؛ بحرانی که تمام حوزه‌های زیست فردی از سلامت تا اقتصاد و حتی آموزش را تحت تاثیر قرار داده است. جدای از اینکه پاسخ به چنین سوالی تا چه حدی دشوار و غیرقابل اطمینان است، باید این موضوع را بپذیریم که دیگر روابط اجتماعی به شرایط قبل از کرونا بازنخواهد گشت و ایرانیان مجبور به همزیستی با این بیماری خواهند بود. در ادامه به این سوال پاسخ خواهیم داد که کرونا چه تغییراتی در روابط اجتماعی ایرانیان به وجود آورده است؟

 

قرنطینه، گام اول تمرین تنهایی

گرچه کشورها با شدت و حساسیت مختلف به مسئله قرنطینه واکنش نشان دادند اما در نهایت همگان به این نتیجه رسیدند که تا دستیابی به درمانی موثر برای کرونا چاره‌ای جز اعمال محدودیت‌های شدید و بازگشت به روش‌های سنتی همچون قرنطینه وجود ندارد.

 

این سیاست در کشورمان گرچه با تاخیر اجرا شد ولی به مرور زمان آثار مثبت آن بر میزان شیوع این بیماری مشاهده شد و این‌چنین بود که مدت زمان اعمال محدودیت‌های کرونایی از ماهانه به دائمی تغییر کرد. بسیاری از کارشناسان مسائل اجتماعی و روانشناختی معتقد هستند دائمی شدن چنین سیاستی در نهایت به بحران‌های بزرگتری همچون افسردگی، تنهایی مفرط و احتمالا افزایش خشونت‌های خانگی و خودکشی منجر خواهد شد.

 

 

قرنطینه یعنی قطع ارتباطات اجتماعی و فردی و این به نوبه خود یعنی تنهایی ناخواسته آحاد افرادی که تا دیروز تمام جنبه‌های زندگی خود را بر پایه ارتباطات بی‌شمار خود بنا کرده بودند و حال باید در تنهایی خود سعی می‌کردند نیازهای روحی و روانی خود را تامین کنند.

 

یکی از دلایل کاهش مداوم میزان رعایت محدودیت‌های کرونایی توسط مردم نیز دقیقا به همین موضوع بازمی‌گردد: در شهرهای بزرگ همچون تهران که نرخ تنهایی نسبت به سایر شهرها بیشتر است، مردم سریع‌تر به این سبک زندگی خو گرفتند ولی در مناطقی که اساس زندگی انسانی بر مبنای روابط گسترده بنا شده، مردم در ابتداو به دلیل ترس از کرونا با این موضوع کنار آمدند ولی به مرور زمان و با درک قطعی بودن سبک زندگی جدید نتوانستند با آن خو بگیرند.

 

در حقیقت بخشی از جامعه به مسئله تنهایی عادت کردند ولی بخشی دیگر از چنین موضوعی واهمه دارند و به همین دلیل حتی حاضر هستند جریمه‌های سنگین بپردازند ولی روابط اجتماعی سابق خود را از دست ندهند.

 

«الیزابت رافاوف»، کارشناس ارشد روانشناسی در گفتگو با خبرگزاری دویچه‌وله در خصوص ترس از تنهایی در دوران شیوع کرونا چنین می‌گوید: « ویروس کرونا وحشت می‌آفریند و ما را به طور کامل تحت کنترل گرفته، اما نمی‌دانیم چطور. برخی می‌خواستند در برابر آنچه پیش می‌آید از خود محافظت کنند و برخی دیگر انگار خشک‌شان زده باشد؛ عده‌ای نیز مایلند چنان رفتار کنند که انگار اتفاقی نیفتاده و احتمالا کسانی هم هستند که می‌توانند به آنها اعتماد کنند؛ در هر صورت ویروس کرونا همه انسان‌ها را در وضعیتی کاملا متفاوت و جدید قرار داده و همین مسئله بسیاری از خانواده‌ها را با مشکلی جدی روبرو می‌کند که پیامد آن می‌تواند انزوای کامل و عصبی و بدخلق شدن باشد».

 

دیگرترسی؛ مقدمه دائمی شدن تنهایی

ادامه سیاست قرنطینه اما تبعات دیگری نیز داشت که مهم‌ترین آن «دیگرترسی» در افراد است. کارشناسان معتقدند هرچه بحران کرونا به دارازا کشیده شود، مناسک روزانه روابط اجتماعی همچون دست دادن و در آغوش گرفتن نزدیکان به شکل عمده‌ای منسوخ خواهد شد. در حقیقت ترس از ابتلا به این بیماری سبب تقویت ترس از «بدن دیگری» به عنوان منبع ویروس و بیماری شده و در نهاین نیز روابط اجتماعی را دچار مشکل می کند.

 

در ابعاد کلان نیز افراد در شرایط سخت قرنطینه و تنهایی خود به فکر انتقام از فرد یا افرادی می‌افتد که باعث شده‌اند حق اجتماعی وی را  از دست داده بدهد. به عنوان مثال شاهد هستیم در حالیکه منشا نهایی پیدایش کرونا نامشخص است، بسیاری از افراد چین و نژاد چینی را مقصر وضع فعلی خوانده و خشم خود را به شکل‌های مختلف بروز می‌دهد. در واقع دائمی شدن تنهایی و اثرات روانی ان باعث تشدید دیگرترسی در میان افراد شده و همین مسئله موضوعاتی همچون بیگانه‌ستیزی و نفرت نژادی را نمایان کرده و حتی به آن مشروعیت می‌بخشد.

 

 

در ابعاد کوچکتر اما این دیگرترسی به یک عادت روزانه و بخشی از سبک زندگی تبدیل شده و افراد به این نتیجه رسیده‌اند که برای در امان ماندن از بیماری کرونا ناچار هستند بخش زیادی از روابط اجتماعی را خود یا قطع کرده (همانند عدم حضور در اماکن ورزشی، فرهنگی، هنری و تفریحی) و یا شکل آن را تغییر دهند (کلاس‌های مجازی، ارتباطات خانوادگی مجازی و دورکاری و دوری از دیدار دوستان و همکاران). این روند در نهایت به عادتی تبدیل خواهد شد که براساس آن فرد به تنهایی خو گرفته و روابط جدید را براین اساس بنیان خواهد گذاشت.

 

تقویت جهان اینترنتی

صحبت از نقطه اشتراک اینترنت و کرونا شاید در ابتدا خنده‌دار به نظر بیاید ولی با نگاهی عمیق‌تر جهانی‌سازی را این نقطه اشتراک می‌بینیم. با شیوع این بیماری به عنوان یک پدیده جهانی شاهد بودیم که به مرور زمان و با کاهش گستره فضای عمومی، فضای خصوصی با تکیه بر اینترنت توانست با سرعت زیادی خود را جایگزین کند. پیش از این اینترنت ابزاری برای ارتباطات جهانی افراد بود ولی اکنون به فضای عمومی جدیدی تبدیل شده که به گفته کارشناسان در حال تسخیر فضای واقعی است.

 

 

با اندکی احتیاط می‌توان کرونا را مکمل ضداجتماعی اینترنت نام برد که پایه و اساس کلیه روابط اجتماعی را بر هم زده و قالب‌های جدیدی بر زیست اجتماعی تحمیل کرده است. با تکیه بر آمار حجم استفاده شده اینترنت طی یک سال گذشته می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که عزلت ناخواسته افراد و عادت به تنهایی باعث شده تا فضاهای عمومی جای خود را به اینترنت بدهد و بسیاری خود را بی‌نیاز از بیرون خانه و تنها متکی به مانیتور کامپیوتر کنند. جهان اینترنتی نشان داد که فضای عمومی درحال کوچک‌تر شدن است و هرچه ماندری  کربیشتر باشد، سرعت از نفس افتادن چنین فضایی در دستان اینترنت نیز بیشتر خواهد شد؛ به عبارت دیگر در دوران کرونا و با فروکش کردن حضور در فضای عمومی میل به تجربه و شناخت «دیگری» کاهش خواهد یافت.

 

آیا دین جای خود را به زیست معنوی خواهد داد؟

از همان ابتدای اعمال قرنطینه و محدودیت‌های کرونایی، اماکن زیارتی و محل‌های عبادت جمعی همچون مسجد، حسینیه و زیارتگاه‌های محلی (امام‌زاده‌ها) نیز همانند سایر فضاهای عمومی به تعطیلی کشانده شدند. در جامعه مناسک‌گرای ایرانی این ضربه به حدی قوی بود که برخی جریانات دینی حتی به اعتراضات خشونت‌آمیز نیز دست زده و حاضر نشدند از چنین اقدامی حتی با علم به نتیجه مثبت آن بر سلامت عمومی جامعه تبعیت کنند!

 

گرچه متولیان دینی با انتقال فضای مذهبی به اینترنت سعی کردند تکانه‌های این ضربه را کاهش دهند ولی عملا شاهد یک تغییر بزرگ در حوزه دین‌داری بودیم. با نگاهی به مناسک تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور و تکیه آن بر موضوعاتی همچون روضه‌خوانی، زیارت قبور بزرگان دین و جلسات موعظه می‌توان ابعاد ضربه کرونا بر دینداری مردم را درک کرد.

 

 

کارشناسان معتقد هستند با اعمال سیاست قرنطینه و عمومی شدن سبک زندگی تنهایی‌محور در جامعه، وسعت، سرعت و البته تمایل فرد برای دسترسی به تولیدات مذهبی در اینترنت افزایش می‌یابد و این موضوع باعث خواهد شد تا غلبه یک جریان خاص بر منبع تولیدات دینی از بین برود و بسیاری از افراد، گروه‌ها و جریان‌های فعال دینی تولیدات موردنظر خود را بدون محدودیت در دسترس افراد قرار دهند.

 

این تنوع در دسترسی به منابع ادبیات مذهبی باعث خواهد شد سبک دینداری عموم افراد جامعه تغییر کند. تغییر در این جهت است که فرد به دلیل دوری از مناسک تثبیت‌یافته دینی، به بسیاری از انگاره‌های مذهبی شک خواهد کرد و در این فضای شک است که فرد به سمت معنویت سوق پیدا می‌کند. در اینجا معنویت بدین معنی است که بسیاری از مناسک دینی اهمیت خود را از دست خواهند داد و موضوعاتی همچون عرفان‌های معنویت‌محور گسترش بیشتری خواهند داشت.

 

در جمع‌بندی باید گفت در دوره شیوع کرونا بسیاری از فضاهای عمومی در چنبره تنهایی، دیگرترسی و اینترنت گرفتار آمده و این موضوع به تغییر سبک زندگی عموم جامعه منجر شده است. جدای از منفی یا مثبت دانستن این تغییر، باید پذیرفت که کرونا بزرگترین تغییر در زیست اجتماعی افراد به وجود آورده و چاره‌ای نیست که با آن کنار بیاییم!

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: