به گزارش راهبرد معاصر؛ ترکیه در ژانویه 2018 عملیات نظامی در عفرین را آغاز کرد. این عملیات برای تصرف و پاکسازی قومی منطقه عفرین در شمال سوریه طراحی شده بود. در اکتبر 2019، ترکیه حمله نظامی به شمال شرقی سوریه را آغاز کرد تا از طریق نیروهای نیابتی عرب ترکیه، مراکز جمعیتی از اطراف تل ابیض تا راس العین را تحت کنترل خود گیرد.
حملهای که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه آن را پاسخ به حمله موشکی میداند که منجر به کشته شدن دو افسر ترکیهای شد. افسرانی که در منطقه اعزاز سوریه در شمال حلب مشغول اشغالگریهای خودشان بودند. به نظر میرسد ترکیه مسئولیت این حادثه را به گردن یگانهای مدافع خلق کرد در نزدیکی تل رفعت که در سال 2016 آنجا را تسخیر کرد، میاندازد.
در روزهای اخیر، دولت اردوغان به مسکو و واشنگتن این پیام را داده که میخواهد حمله جدیدی را آغاز کند. مطبوعات تحت کنترل دولت ترکیه خبر میدهند که ترکیه قصد دارد 20 مایل به سمت سوریه حرکت کند تا یگانهای مدافع خلق کرد را از منبج ، قامیشلی و کوبانی بیرون کند. شهرهایی که اخیرا یگانهای مدافع خلق کرد محاصره داعش را در آنها شکسته و جنگ را علیه خلافت خودخوانده تغییر دادهاند.
در حالی که نه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و نه جو بایدن رئیس جمهور آمریکا این عملیات را به روشی که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و فرستاده او جیمز جفری در سال 2019 انجام دادهاند، تأیید نکردهاند، به نظر میرسد ترکیه هنوز مأیوس نشده و شنیدهها حاکی از این است که در صورت انجام هر اقدامی از سمت ترکیه، نیروهای روسی بعضی از مواضع خود در سوریه را تخلیه میکنند.
و حالا امتحانی بزرگ برای رییس جمهور آمریکا. بایدن در همین چند روز با اولین امتحان بزرگ خود در خاورمیانه روبرو میشود. به هر حال مسالهای که اهمیت دارد، این است که هرگز پای تروریسم در میان نبوده است. ترکها به سختی میتوانند اتهامات خود را مبنی بر تروریسم مرزی کردها با شواهد ثابت کنند. در عین حال، ارزش پول ترکیه در حال سقوط آزاد است، همانطور که از محبوبیت اردوغان هم چیزی باقی نمانده است. به نظر میرسد که رییس جمهور ترکیه در حال حاضر برگه دیگری از دفتر یادداشت لئوپولدو گالتیری، دیکتاتور نظامی آرژانتین که در سال 1982 دستور حمله به جزایر فالکلند را صادر کرده و صدام حسین، دیکتاتور عراق که در سال 1990 دستور حمله به کویت را داد، ورق میزند.
سوء مدیریت دیکتاتورهای آرژانتین و عراق، این دو کشور را با سقوط مواجه کرد. ارزش پزو آرژانتین و دینار عراق نزولی شد. با این حال روسای جمهور هر دو کشور دچار توهم شدند و سعی کردند از ناسیونالیسم به عنوان بهانهای برای منحرف کردن افکار عمومی که به سمت سقوط اقتصاد میرفت، استفاده کنند. ماجراجویی فعلی اردوغان در صدمین سال تاسیس ترکیه مدرن و این واقعیت که غرب از تجاوز ترکیه در گذشته چشم پوشی و حتی این کشور را تشویق هم کرده را به همه این ماجراها باید اضافه کرد.
در حالی که بایدن خودش را ضد ترامپ معرفی کرده اما احتمال دارد که او هم به زودی با این تصمیم روبرو شود که آیا قرار است سیاست ترامپ را درباره رهاسازی کردها تکرار کند یا نه؛ اقدامی که منجر به استعفای جیمز متیس، وزیر دفاع و فرستاده ویژه وقت ترامپ و حالا برت مک گورک، دستیار امنیت ملی بایدن شد.
با توجه به اظهارات علنی مک گورک در پی خیانت ترامپ، ابقای مک گورک در دولت و حفظ اعتبار اخلاقی برای او کار سختی است، اگرچه جاه طلبی ممکن است او را به تلاش برای اثبات خودش مجبور کند. سیاست جایگزین برای بایدن این است که او کمکهای خود را به کردها بیشتر کند و شاید حتی حضور نظامی آمریکا در منطقه را افزایش دهد، اقدامی که بایدن برای دستورش آمادگی کافی ندارد.
نزدیکان بایدن اگر عاقل نباشند، ممکن است ناگزیر فاجعه اخیر افغانستان را به درازا بکشانند اما مک گورک اینطور نبود. حتی ممکن است به این هم معتقد باشند که آنچه در افغانستان اتفاق میافتد در این کشور ماندنی و همیشگی خواهد شد، اما اینطور نیست. همانطور که مگسها به عسل علاقه دارند، کسانی که خودسالاری یا اتوکراسی دارند هم جذب ضعف آمریکا میشوند. این تصور که آمریکا ضعیف است، همراه با خودخواهی اردوغان و مشکلات داخلی، نشان میدهد که طوفانی کامل در حال شکلگیری است.