به گزارش راهبرد معاصر، هیئت مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران از صبح دیروز شنبه در وین مستقر شده و طبق قرار قبلی، از فردا دوشنبه هشتم آذرماه مذاکرات خود با ۱+۴ را با هدف رفع تحریمها آغاز خواهد کرد.
بعضا این سوال در ذهن افکار عمومی ایجاد شده که اساسا قصد دولت سیزدهم از آغاز فرآیند جدید مذاکراتی چیست و چه ابعادی دارد؟ پاسخ به این سوال نیازمند مرور مقطعی از تاریخ کشورمان از اواخر دولت دهم تا امروز است.
ورود ایران به مذاکرات هستهای در اواخر دولت دهم ناشی از تصمیم سیاسی به منظور محدود شدن زماندار بخشی از حقوق قانونی هستهای در قبال رفع تحریمهای اقتصادی بود.
تداوم مذاکرات در دولت یازدهم با رویکرد ذکر شده منجر به شکلگیری توافق برجام شد که قرار بود به الگوئی برای رفع مسالمتآمیز اختلافات کشورها تبدیل شود.
کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده در طول مذاکرات هستهای که هدف آن را رفع نگرانیهایشان از برنامه هستهای ایران عنوان میکردند، اصرار داشتند که مذاکرات به حوزههای دیگر از جمله سیاستهای منطقهای و برنامههای موشکی ایران نیز تعمیم داده شود.
دولت یازدهم و دوازدهم نیز با گسترش دامنه مذاکرات به موضوعات دیگر، هم موافق بود و هم بر آن تاکید داشت. رهبر معظم انقلاب، اما با هوشمندی و دور اندیشی اعلام نظر قطعی ایران در مورد تعمیم دامنه مذاکرات به سایر موضوعات را به مشخص شدن نتیجه توافق برجام و میزان حُسنِ نیت طرفهای غربی موکول کردند.
گذر زمان و رفتار دولتهای اوباما، ترامپ و کشورهای اروپایی خیلی زود نیت واقعی آنان را که تنها افزایش فشار به ایران و از میان بردن ابزارهای قدرت کشورمان بود بر ملا ساخت و نشان داد که بیاعتمادی رهبر حکیم انقلاب اسلامی به غربیها ریشه در درایت و دوراندیشی راهبردی ایشان داشته است.
همانگونه که ذکر شد هدف ایران برای ورود به مذاکرات از ابتدا، رفع اثر تحریمهای غیرقانونی بر اقتصاد کشور و برداشته شدن موانع برای توسعه و رشد سریعتر اقتصادی کشور بوده و این راهبرد همچنان به قوت خود باقی است.
بسیار روشن است که موضوع رفع تحریمهای غیرقانونی اولویت اول ایران بوده و برای تحقق آن حاضر به چشمپوشی از برخی حقوق قانونی خود در فعالیتهای صلحآمیز هستهای به صورت زماندار شده است.
با توجه به رفتار غیرصادقانه و مزورانه غربیها، ایران راهبرد «مقاومت فعال» را با حداکثرسازی ظرفیتهای داخلی برای رشد و توسعه اقتصادی در پیش گرفته و تلاش دامنهداری را برای کم اثر کردن تحریمها بر اقتصاد کشور دنبال میکند، اما در کنار این مسیر، تلاشهایش برای رفع تحریمهای غیرقانونی را نیز ادامه میدهد.
باقی ماندن ایران در برجام که با خروج آمریکا و بدعهدی اروپاییها عملا چیزی از آن باقی نمانده، واجد این پیام است که ایران همچنان آمادگی دارد که در چارچوب اجرای توافقات از سوی طرفهای غربی و لغو همه تحریمها (بیکم و کاست) به تعهدات برجامی خود عمل کند.
طبیعتا با توجه به نقض عهد آمریکا که خسارتهای سنگینی به ایران وارد کرده، کمترین هزینهای که آمریکا در شرایط کنونی باید بپردازد، ارائه تضمین برای عدم تکرار وضعیت قبلی و امکان راستیآزمایی تعهدات این کشور است.
پذیرش محدودیتهای زماندار در حقوق قانونی ایران برای فعالیتهای هستهای صلحآمیز، در مقابل تعهداتی است که طرفهای دیگر به ویژه ایالات متحده آمریکا پذیرفته بودند و در صورت عدم اجرای تعهدات طرفهای دیگر هیچ دلیلی برای اجرای برنامههای محدود کننده از سوی ایران وجود ندارد و تهران به صورت تمام و کمال از حقوق قانونی خود بهره خواهد برد.
در آستانه ۸ آذرماه و آغاز دور جدید مذاکرات ایران با ۱+۴ طرفهای غربی به ویژه آمریکاییها تلاش میکنند که با اظهارنظرهای غیرمنطقی و در پارهای موارد بیان تهدیدات مضحک، شرایط حاکم بر مذاکرات را پیچیده کنند تا در سایه گرد و غبارهای ایجاد شده، تکالیف، تعهدات و مسئولیتهای خود را پنهان نمایند.
بر این اساس، صورت مسئله مذاکراتی که ۸ آذرماه آغاز میشود بسیار روشن است: «رفع موثر و قابل راستیآزمایی همه تحریمها همراه با ارائه تضمین در مورد عدم تکرار وضعیت گذشته در قبال اجرای زماندار تعهدات باقی مانده ایران در برجام.»/نورنیوز