به گزارش راهبرد معاصر؛ «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ» بخوان بنام پروردگارت که خلق کرد؛ این نخستین آیه ای است که حضرت محمد مصطفی در27 رجب سال چهلم عام الفیل مصادف با بیستمین سال حکومت خسرو پرویز در ایران و در سن 40 سالگی در غار حرا به اذن پرورگار یکتا به گوش جان شنید تا رسالت عظیم حضرت محمد(ص) برای هدایت عالمیان به یکتا پرستی و دعوت به حق و دینی که کامل کننده تمامی ادیان گذشته در زمین و در میان زمینیان بود، آغاز شود.
این روز در میان مسلمانان به روز مبعث حضرت محمد(ص) مشهور است یعنی روزی که ایشان از سوی خداوند به پیامبری برگزیده شد تا روزی باشد برای مسلخ بت پرستی و آیین های خرافی که جز ترویج خرافه و کارهای نکوهیده از قبیل قربانی کردن برای بت های بی جان و زنده به گور کردن دخترکان معصوم در عربستان تا ظلم و فساد و بی بندو باری در ایران باستان و آفریقا و پرستش هر چیز دیگری جز خدای یکتا در دیگر نقاط زمین نبود.
حضرت محمد مصطفی که سال ها بود در غار حرا به دور از تمام خرافات بت پرستان و منحرفانی که برای خدا شریک قرار می دادند به راز و نیاز و تفکر در احوال دنیا مشغول بود در این روز خاص و در حالی که خواندن نمی دانست به اذن پروردگار شروع به خواندن عباراتی کرد که هر شنونده ای را خواه مشرک و کافر و خواه خداپرست به سکوت در برابر عظمت آن وا می داشت.
در روایات بیشماری آمده است که پیامبر در کودکی به واسطه پاکی درونی و نیز بیزاری از محیط فاسد آن زمان مکه، میل به تنهایی و گوشهگیری از شهر و دیار خود را داشت. به همین جهت، عزلتهای یک ماهه در کوههای اطراف مکه و خصوصا در غار حرا داشت؛ روزها و شبهایی که به تفکر در احوال خلقت آسمان و زمین می گذشت؛ در یکی از همین روزها وحی از طریق جبرئیل بر پیامبر مکرم اسلام نازل شد و به پیامبر اذن خواندن کرد و سوره علق را بر پیامبر امی اسلام نازل کرد.
رسالت و پیامبری حضرت محمد(ص) آغاز و ایشان از سوی خداوند مامور شد تا بت پرستی و چندخدا پرستی را از طریق دعوت مردم به پرستش خدای یکتا برچیند و پیام وحی را بر مردمان زمین بخواند و خداپرستی را رواج و عالم گیر کند؛ تا خرافه و جهالتی که از طریق هوس پرستی و جهل پیشگی دامن مردمان را گرفته بود و نوزادان بی گناه دختر را به جای آغوش گرم مادر هم آغوش سرد خاک می کرد و جوانان رشید را در جنگ جهالت به مسلخ جنگ های قومیتی می کشاند و مردم به جای کمک به هم نوع به امید بارش باران و روزگاران خوش آینده زر و سیم و دارایی خود را به پای بت های بی جان و سنگی می ریختند، تمام شود و بشریت با تولدی نو و ظهور عاطفه های خفته روزهای روشن و به دور از هر جنگ، خون ریزی، زنده به گوری و عاری از بی عدالتی را پیش روی خود ببینند.
شاید از همین روست که مفسران روز مبعث رسول مکرم اسلام را به رسالت پیامبری روز مرگ جهالت و مسلخی برای بت پرستی عنوان می کنند.
27رجب سال چهلم عامالفیل نوری عظیم غار حرا را فراگرفت و آیات آغازین سوره علق را همراه مژده رسالت، بر آن حضرت خوانده شد:« بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید، همان کس که انسان را از خون بستهای خلق کرد، بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان کسی که به وسیله قلم تعلیم داد، و به انسان آن چه را نمیدانست، آموخت» و پیامبری پیامبر اسلام با نام خدا، خواندن، قلم، علم و آموزش آمیخته با توحید آغاز شد تا ارمغان آور سعادت و نیک بختی برای بشر اسیر در عصر جهالت باشد؛ عصری که مکارم اخلاقی مرده بود و به بشر به دلیل رنگ و نژاد و جنسیت ظلم می شد. لذا پیامبر اسلام مبعوث شد تا مکارم اخلاق و اصول و اساس اخلاق تکمیل شود.
رسالت حضرت محمد(ص) در ادامه بعثت انبیای الهی و صد و بیست و چهار هزار پیغمبر پیش از خود است تا آنچه حق آن از سوی مردم زمان پیامبران پیشین ادا نشده و امانت یعنی مکارم اخلاقی نگه داشته نشده است از سوی حضرت محمد(ص) ادامه یابد و معجزه ایشان یعنی قرآن کلام الهی از سوی خداوند متعادل حفاظت شود. حضرت محمد با آمدنشان سیستمی را طراحی و حکومتی را پایهگذاری می کنند که خداوند متعال تا روز قیامت این آورده پیغمبر را هم خودش محافظت خواهد کرد و هم انسانهایی را برای حفاظت از این معارف ناب و عمل به آن مامور می کند.
حضرت محمد(ص) پس از آنکه رسالت خود را علنی و آشکارا در میان قوم عرب ابراز می کنند عده ای به دشمنی با ایشان بر می خیزند اما همان مشرکان هم با وجود آنکه از شیطان درس دشمنی با محمد مصطفی می گیرند در دل به اعجاز کلام نورانی خدا معترف هستند اما باز هم کوتاه نمی آیند و نمی خواهند دست از جهالت بر دارند. با این حال رسالت پیامبر هر روز بیشتر گسترش می یابد و اعجاز کلام نورانی قرآن دل های بیشتری را زنده و بیدار می کند چرا که پیامبر اسلام رسالتی برای کل زمین و همه زمینیان داشتند و این ماموریت به قوم عرب و سرزمین حجاز خلاصه نمی شد.
خود پیامبر می فرمایند «من پیغمبری برای همه امتها هستم، درست است که من از قوم عرب مبعوث شدم، اما من فقط پیغمبر عربها نیستم. من بر همه اقوام و همه جوامع و پیغمبر خاتم هستم.»
قطعاً اسلام و رسالت پیامبری حضرت محمد در 27 رجب سال 40 عام الفیل تنها برای قوم و نژاد خاص نازل نشد بلکه پیامبر اسلام با پیام یکتاپرستی، اخلاق و معارف ناب برای همه اقوام و انسانها از زردپوست و سرخپوست تا سیاهپوست و آفریقایی، آسیایی اروپایی و آمریکایی آمده است تا پیام نبوت را به همگان برساند و آنها را در مسیر سعادت و نیک بختی، مکارم اخلاقی، خوبی و نیکی هدایت و راهبری کند و از همین روست که امروز ندای اسلام در گوشهگوشه جهان طنینانداز است.
تساوی و عدالت بین نژادها و رنگها، اخلاق و برادری و برابری که اسلام نوید دهنده آن بود امروز در تمام دنیا گسترده شده است و در هر گوشه ای که بنگرید مسلمانان بزرگترین اجتماعات مذهبی را تشکیل می دهند؛ هر چند از زمان بعثت پیامبر در غار حرا در 27رجب تا امروز برخی اضافات در دین وارد شده است اما اصل و اساس معارف اسلامی بدون تحریف قرآن باقی است و قطعا ظهور منجی حضرت مهدی موعود(عج) تکمیل کننده و محافظت کننده از آخرین دین الهی در زمین خواهد بود.