به گزارش راهبرد معاصر؛ با افزایش تنش میان روسیه و اوکراین و همچنین جدال لفظی روسیه و غرب تحولات جدیدی درروابط کشورهای منطقهای و فرامنطقه درحال وقوع است. در این میان ترکیه با ایفای نقش در حل بحران اوکراین به دنبال بالا بردن جایگاه خود به عنوان میانجیگر بینالمللی است. ترکیه از یک سوی اعلام کرده تنگههای این کشور را به روی ناوگان روسی بسته و از دیگر سوی برای پررنگسازی نقش میانجیگرایانه خود در این جنگ بدلیل وابستگی مستقیم به اوکراین و روسیه بهصورت همزمان عدم همراهی صریح با دیگر اعضای ناتو و عدم اعلام موضع علیه روسیه را دنبال میکند. برای واکاوی دقیق نقش ترکیه در مناقشه اوکراین و اهمیت بازیگری آن در این چالش جهانی با رضا عابدی گناباد، تحلیلگر مسائل بین الملل به گفتگو پرداخته ایم.
به طور کلی ترکیه دارای روابط گستردهای هم با اوکراین و هم با روسیه است و نگاه ترکیه هم مصداق همان مثل فارسی یعنی رفیق دزد و شریک قافله میباشد. ترکیه ارتباطات نظامی گستردهای خصوصا بعد از تحریمهای آمریکاییها علیه این کشور و همچنین بعد از قضیه سامانههای اس 400 هم با روسها و هم با اوکراینیها دارد لذا ترکیه در بحثهای نظامی به شدت به اوکراین و روسیه وابسته است.
علاوه برآن همکاریهایی که در حوزههای نظامی بین این دو کشور جریان دارد نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بدهیم توریسم و جهانگردی ترکیه است که باز هم به این دو کشور یعنی اوکراین و روسیه به شدت وابسته است. ترکیه از طرفی با هردو کشور رابطه دارد و از طرف دیگر عضو ناتواست لذا به نوعی میخواهد. نقش میانه را بازی کند هرچند که میخواهد به نوعی نزدیکی به غرب را هم حفظ کند و به دنبال این است که حساسیتهای ناتو نسبت به خود را نیز کاهش دهد.
همانطور که اکنون مشاهده میشود در جنگ اوکراین برخی حملاتی که اوکراینیها علیه منافع روسها انجام میدهند. با استفاده از پهبادهای ترکیه انجام میشود. بنظر میرسد که ترکیه بازی دوگانهای را شروع کرده و همزمان هم به غرب و اوکراین نزدیک است و تهاجم روسیه را محکوم میکند و از طرف دیگر با توجه به وابستگیهایی که در بحث های اقتصادی به روسیه دارد خیلی موافق تحریم روسیه هم نیست و اگر دقت کنید صراحتا اعلام کرده تحریمهای اقتصادی علیه روسیه را اجرا نمیکند.
هرچند که افکار عمومی داخل ترکیه با اوکراینیها همراه هستند و به طور کلی ترکیه ادعای میانجیگری میکند. ولی تا شرایطی که آقای پوتین مطرح کرده، انجام نشود کاری از پیش نمیرود؛ روسها هم این اخیر نشان دادهاند که اهل عقب نشینی نیستند و ظاهرا نه روسها و نه اوکراینیها ترکیه را خیلی جدی نگرفتند ولی همانطور که عرض کردم ترکیه تلاش میکند یک بازی دوطرفه را در این بحران پیش ببرد. هرچند که مواضع سیاسی به سمت غرب و اوکراین گرایش دارد ولی صد درصد از تحریم روسیه هم دفاع نمیکند چون با این اقدام منافع خود را نیز در معرض خطر قرار خواهد داد. ترکیه خود وابسته به گاز روسیه است و یکسری نقطه ضعفهایی در مقابل روسیه دارد برای همین سعی میکند نسبت به گرایشاتی که به غرب و اوکراین دارد اندکی محافظه کارانهتر عمل کند.
مسئله خیلی پیچیدهتر از نقشآفرینی ترکیه به عنوان یک قدرت منطقهای است. هروقت از هر سوی این چالش به صورت درست و غیرجانبدارانه یک نورافکن بیاندازیم میتوان روی آن بحث کرد چه به لحاظ امنیتی، چه سیاسی و چه ... این بحران خیلی پیچیدهتر از آن است که کشوری مثل ترکیه بتواند با نقشآفرینی در حل آن تاثیرگذار باشد، به نظر میرسد تا خود روسیه و غرب مسائلشان را حل نکنند از دست کشوری به نام ترکیه کاری برنمیآید.
الحاق اوکراین به غرب موضوعی است که آمریکا و اتحادیه اروپا به دنبال آن هستند و روسها بشدت با آن مخالفت میکنند. روسها حساسیت ویزهای بر روی اوکراین دارند؛ چرا که اوکراین بخشی از فرهنگ و هویتشان است و به نظر میرسد تا این مشکلات بین غرب و روسیه حل نشود از میانجیهای منطقهای کاری برنمیآید و این نیاز به توافقی در سطح بالاتر از کشورهایی مانند ترکیه دارد.
اتفاقی که در کشور ما افتاده این است که هر زمان اتفاقی در حوزه بینالملل و در منطقه مانند افغانستان، عراق، یمن و... مختلف میافتد متاسفانه به مسئله با عینک ایرانی خاورمیانهای نگاه میکنیم؛ ما باید این طرز دید را کنار بگذاریم. متاسفانه مباحث سیاست خارجی و منطقهای و مباحث معادلات بینالملل تبدیل به منازعات جناحی شده و این خیلی اشتباه است.
اتخاذ رویکرد حامی توسط عدهای در حمایت از اوکراین و حمایت از روسیه سیاستهای غلطی است و به نظر من باید این نگاه ایرانی و خاورمیانهای به مسئله را کنار بگذاریم و مسئله را از زوایای مختلف ببینیم. متاسفانه در چند روز اخیر برخی تحلیلهای عجیب و غریبی را در فضای مجازی میبینم که واقعا تعجب برانگیز است مثلا ایران در انتقال انرژی به اروپا میتواند جایگزین روسیه شود! سوالی که پیش میآید این است که ما اصلا زیرساختهای این کار را داریم؟ آیا تاسیس خط لوله جدید در این فاصله کار آسانیاست! ایجاد یک خط لوله حداقل 7 الی 8 سال طول میکشد. پس از آن آیا ما ظرفیت و پتانسیل تولید گازمان در حد روسیه است؟ حتی قطر این ظرفیت را ندارد. فاصله جغرافیایی ما با اروپا به نسبت روسیه زیاد است که در اینجا بحثهای اقتصادی مطرح است. برفرض که ما ظرفیت تولید را داشته باشیم آیا آمریکاییها اجازه این کار را به ایران میدهند که به اروپا گاز صادر کند؟ آمریکاییهایی که جلوی خیلی از خطوط انرژی که ما میخواستیم طراحی کنیم را گرفتند. به عنوان مثال خط لوله انتقال گاز موسوم به صلح و دوستی که قرار بود میان ایران و هند راهاندازی شود با دخالتها و سنگاندازی امریکایی ها سالهاست به بهرهبرداری نرسیده است.
متاسفانه تا زمانی که ما به مسائل نگاه خاورمیانهای و ایرانی داریم و به صورت تخصصی در این حوزهها بحث نمیکنیم این مسائل پیش میآید که ما در فضای رسانهایمان شاهد فضاهای دوقطبی، زرد و مجادلات بیثمر میشویم و یک جناح مدام از مظلومیت ملت اوکراین میگوید و همین جناج میبینید که در مسائل دیگر سکوت میکند و جناح مقابل هم در واقع از پوتین حمایت میکند.
ما خیلی نفع مستقیمی در جنگی که اکنون در اوکراین رخ داده است، نداریم، در این که جنگ محکوم است و متوقف شود و کشورها باید مسائلشان را از طریق گفتگو حل کنند تردیدی نیست اما اینکه ما در مسائل بینالملل، منافع ملی را در بحث مجادلات جناحی بکشانیم چیز غلطی است که متاسفانه در کشور ما اتفاق میافتد. در مورد ایران هم میتواند به مانند ترکیه در بحث میانجیگری و گفتگو و حتی در بحث کمکرسانی و امدادرسانی به پناهجویان و آوارگان فعال شود و میتواند از این ظرفیت هم استفاده گردد.