به گزارش راهبرد معاصر؛ پمپاژ ناامیدی توسط اصلاح طلبان را می توان به نوعی همصدایی با ضد انقلاب در مسائل مختلف عنوان کرد. برآیند عملکرد اصلاح طلبان در عمر چند دهه ای جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد آنها در چند موضوع مهم با ضد انقلاب مخرج مشترک دارند: مخالفت با ولایت فقیه درساختارسیاسی نظام از جمله موضوعاتی است که آشکارا و پنهان آن را بیان کرده و بر آن اصرار دارند. آنچه روشن است برخی از اصلاح طلبان همچنان رفتارهای مخالفت با اسلام حداکثری امام و رهبری را در راس برنامه های خود دارند، همچنان که از بیان مخالفت با استکبار ستیزی در سیاست خارجی ابایی ندارند.
جای تاسف دارد که گفته شود اصلاح طلبان در پاره ای از اوقات مخالفت با استقلال کشور و عدم وابستگی در توسعه به قدرتهای بزرگ را به خوبی به نمایش گذاشته اند. در حالی که به عینه مخالفت با نظارت شورای نگهبان بر انتخابات و مخالفت با دینی بودن مردم سالاری را بروز داده اند.
مخالفت با حمایت ایران از جنبشهای ضد استکباری بویژه فلسطین مظلوم و مخالفت با دخالت دین در سیاست امور جامعه، از جمله موضوعاتی است که بزرگان و رهبران اصلاح طلبان همواره با صراحت از آن سخن گفته اند.
جای تاسف دارد که گفته شود اصلاح طلبان در مخالفت با ماموریت سپاه در پاسداری از انقلاب اسلامی و مخالفت با اداره کشور بوسیله نیروهای انقلابی نیز بسیار تاکید دارند. آنها نه تنها این مخالفت ها را که به ضرر ملت و امنیت کشور است مطرح می کنند، بلکه مخالفت با مقاومت در برابر خواستههای نامشروع امریکا را نیز به اذهان عمومی تلقین می کنند تا با فشار بر افکار عمومی بتوانند حاکمیت را تسلیم خواسته های آمریکا کند.
مخالفت با کسب اقتدار نظامی در برابر امریکا و اسرائیل و مخالفت با توسعه روابط با شرق و کشورهای اسلامی بجای غرب و امریکا از جمله محورهای مورد بحث اصلاح طلبان در سیاست خارجی به شمار می رود که متاسفانه دولتهای اصلاح طلب با چنین راهبردهایی زیان های بسیاری بخصوص در حوزه اقتصادی به کشور وارد کرده اند.
مخالفت با پیاده شدن ارزشهای اسلامی در جامعه و مخالف با تداوم انقلاب اسلامی برای تحقق ارمان تمدن نوین اسلامی نیز از جمله موضوعاتی است که بارها و بارها به روشنی بر آن تاکید کرده و به عینه آن را در رسانه های خود و از زبان رهبران و مدیران اصلاح طلب بارها شنیدهایم. حال این سوال مطرح می شود بنابراین مخرج مشترکها با ضد انقلاب، چطور میتوان انتظار داشت، ضد انقلاب در فتنه های اصلاح طلبان و انتخابات از آنها دفاع و حمایت نکنند؟
چطور میتوان شاهد همصدایی اصلاح طلبان با ضد انقلاب در موضوعات حقوق بشر و حمایت ما از مقاومت اسلامی نبود؟ چطور نباید اصلاح طلبان از امریکا اعمال تحریم اقتصادی علیه دولت ایران را مطالبه کنند؟ اگر میبینید اصلاح طلبان در ۱۵مورد فوق با دشمن همصدا هستند، بخاطر اینست که در مبانی با انقلاب زاویه داشته و با ضدانقلاب موازی هستند.
امروز هم این جریان علی رغم اینکه مسبب مشکلات اقتصادی و اجرایی کشور است و سیاستهای غلط او خسارات سنگینی به ملت ایران وارد کرده، و در طی چند دوره تسلط بر اداره کشور، مافیاهای قدرت و ثروت ایجاد کرده، در برابر هر تحول انقلابیای توسط دولت انقلابی سیزدهم مقاومت و کارشکنی کرده و با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف و بزرگ نمایی آنها سعی در نامید کردن مردم از آینده دارند.
اینان مثل دشمن ذره ای از موفقیتهای دولت در غلبه بر مشکلات را در رسانه های خود منتشر نمیکنند ولی در عوض نقاط ضعف را چند برابر و به تیتر اول رسانه های خود تبدیل می کنند . اینان در جایگاه ستون پنجم دشمن قرار گرفته و هموار کننده تحقق توطئه های دشمن شده اند.
اینان وقتی مردم بخاطر پی بردن به ماهیتشان در انتخابات به آنها رای نمی دهند، سلامت انتخابات را زیر سوال می برند و وقتی از روی عدم شناخت و تبلیغات فریبنده به انها رای میدهند، انتخابات را واقعی و مردمی تعریف می کنند. بی شک این جریان به مرور ماهیتشان برای مردم روشن و مطرود جامعه خواهند.