چرا امام(ره) هنگام ورود به ایران هیچ احساسی نداشت؟-راهبرد معاصر
خطیب نماز جمعه تهران: شورای حکام در خط رژیم آدمکش صهیونیستی حرکت می‌کند پزشکیان: با نگاه بسیجی می‌توان برای کشور عزت‌آفرینی کرد وزیر کشور: پرونده انتصاب استانداران هفته آینده بسته می‌شو‌د پزشکیان: حل مشکل ناترازی‌ها با روند‌های اداری امکان‌پذیر نیست سرلشکر سلامی: مردم ایران مطمئن باشند که انتقام خود را از اسرائیل خواهیم گرفت پزشکیان: مهم‌ترین مولفه توسعه پایدار در کشور افزایش سطح سلامت مردم است اسماعیل شوشتری، وزیر اسبق دادگستری درگذشت واکنش شریعتمداری به انتشار شعری به نام رهبری: غفلت کردیم وزیر علوم: ۱۵۰ دانشجوی تعلیقی را بی سر و صدا برگرداندیم پزشکیان: برای خدمتگزاری به مردم آمده‌ایم؛ قرار نیست بر آنها تحکم کنیم پزشکیان: با هیچ کشوری خصومت نداریم، اما قطعا زیر بار زور هم نخواهیم رفت جزئیات جدید از دانشجوی زن دانشگاه آزاد که برهنه شده بود | گزارش رئیس دانشگاه؛ با پدرش در تماس هستم + فیلم انتقاد شدید پزشکیان از ژست حقوق بشری آمریکا/ شرم بر شما! انتصاب دستیار ویژه رئیس جمهور و رئیس شورای امور اقوام، ادیان و مذاهب پیشنهادات کمیسیون آموزش برای اصلاح تاثیر قطعی معدل در کنکور

چرا امام(ره) هنگام ورود به ایران هیچ احساسی نداشت؟

امام در پاسخ به سوال خبرنگار که پرسید از ورود به ایران چه احساسی دارید، فرمودند: «هیچی» و آهسته ادامه دادند، «الا ان اقیم حقا و ابطل باطلاً»؛ مگر اینکه حقی را استوار کنم و باطل را سرنگون سازم.»
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۳ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ - 2018 February 01
کد خبر: ۱۳۴

به گزارش راهبرد معاصر؛ آنچه در رسانه های مختلف در سالیان گذشته درباره سوال خبرنگار آمریکایی از امام (ره) در هواپیما هنگام ورود به ایران منتشر شده است، عمدتا بر این محور تاکید می کند که بنیان گذار کبیر جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به این پرسش فرمودند:«هیچ احساسی ندارم»


این در حالی است که مرور خاطرات تحریف نشده اوایل انقلاب می تواند به صورت شفاف تر به برخی موضوعات و مسائل مطرح شده پاسخ دهند. در این راستا، حبیب‌الله عسگراولادی در کتاب خاطرات خود درباره هجرت سرنوشت‌ساز امام خمینی به ایران در 12 بهمن 57 می‌گوید: وقتی از مرز ترکیه وارد ایران شدیم، یکی دو هواپیمای فانتوم اطراف هواپیمای ما را احاطه کردند، نگرانی همه ما بیشتر شد، اما الحمدلله اتفاقی پیش نیامد و آن هواپیماها هم رفتند.


با فاصله کمی خبرنگارهایی که در انتهای هواپیما سوار بودند، برای مصاحبه به قسمت جلو و خدمت امام آمدند. یک خبرنگار که شاید آمریکایی بود، پرسید: «شما به عنوان مقتدرترین انسان در حال وارد شدن به ایران هستید، لطفاً بگویید چه احساسی دارید؟» امام فرمودند: «هیچ». این خبرنگار خیال کرد که یا حرفش را نتوانسته است برساند یا بد ترجمه کرده و یا امام متوجه نشده‌اند سؤالش چه بوده، برای همین مجدداً پرسید: «شما در طول تاریخ ایران به عنوان مقتدرترین انسان در حال وارد شدن به ایران هستید، از این ورود مقتدرانه چه احساسی دارید؟» وقتی که ترجمه کردند امام فرمودند: «هیچی» و آهسته ادامه دادند، «الا ان اقیم حقا و ابطل باطلاً»؛ مگر اینکه حقی را استوار کنم و باطل را سرنگون سازم.

ارسال نظر