به گزارش «راهبرد معاصر»؛ آیتالله سید ابراهیم رئيسي، رئیس جمهور کشورمان شامگاه شنبه چهارم خردادماه در ششمین گفتوگوی مستقیم تلویزیونی با مردم به تشریح اوضاع اقتصادي كشور در پايان دولت دوازدهم و آغاز دولت سیزدهم پرداخت و گفت: در زمان تحویل گرفتن دولت با تورم ماهانه ۶۰ درصد، کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیاردی و رشد نقدینگی مواجه بودیم. اگر دولت سيزدهم در زمینه بهبود شرایط اقتصادی هیچ اقدامی نمیکرد، وضعیت تورم ۶۰ درصدی و رشد نقدینگی و رشد پایه پولی و استقراض از بانک مرکزی همچنان ادامه داشت. اصلاح اقتصادی باید در دولت قبل اتفاق میافتاد و اگر این کار یکی دو سال قبل انجام میشد، هزینهاش برای کشور خیلی کمتر بود.
رئیسجمهور به تلاشها و سناريوهاي دشمنان براي سنگاندازی در مسير اصلاحات اقتصادي پرداخت و با بیان اينكه مردم در این مسیر دشمن را ناکام گذاشتند، تأکید کرد: دشمنان برای وضعیت اصلاح اقتصادی نقشهها کشیده بودند که به صحنه بیایند تا اهداف پلید خودشان را دنبال کنند، اما همراهی مردم و همه دستاندرکاران را دیدیم و از این شرایط عبور کردیم.
تلاش دشمنان خارجي جمهوري اسلامي براي به شكست كشاندن طرحها و برنامههای دولت و تحريک جامعه به اعتراض و اغتشاش روندي طبيعي در سالهای بعد از انقلاب است، زیرا از دشمن چيزي غير از دشمني انتظار نيست؛ اما واكاوي و تحليل رويكرد رسانهها و اظهارات جريان اصلاحات در ماههاي اخير بهویژه در زمینه اقدام دولت سيزدهم در اصلاحات ساختاري نشان میدهد، اين جريان سياسي نهتنها هیچگونه مساعدت و همراهي در اقناع افكار عمومي و همراهي با دولت در اجراي اصلاحات ساختاري نداشت، بلكه همچون ساير موارد اقتصادي، سياسي و فرهنگي تلاش كرد با فضاسازي رسانهای و سياه نمايي عليه دولت، القاي نااميدي به جامعه و تخريب دولت سيزدهم اهداف و اغراض سياسي خود را دنبال كند.
در وضعیت فعلی که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان دوره مهجوریت از قدرت را پشت سر میگذارند، گعدههایشان میتواند ارسالکننده پیامی خاص به جامعه و بهویژه ناظران سیاسی باشد
به نظر می آید اصلاحطلبان این روزها ترس و واهمه جدی از عملیاتی شدن و روند مثبت برنامه جراحی اقتصادی دولت مانند برنامه مهار شیوع کرونا در ذهن و دل خود دارند. نكته قابل تأمل همسويی برخي اصلاحطلبان و رسانههای اين جريان با معاندين در دادن سیگنال آشوب و اعتراض به جامعه است. به عنوان نمونه، روزنامه «اعتماد» در شماره 23 خرداد 1401 مینویسد «به موازات افزايش فشارهاي اقتصادي طبيعي است اعتراضات صنفي شكل بگيرد و در ابعاد مختلف خود را نشان دهد. به دلايل متعدد هيچگاه بستر اعتراضات تا ايناندازه مهيا نبوده و استقبال و تحريك و تشويق بيگانگان و براندازان نیز تا اين حد بروز و ظهور نداشته است. به نتيجه نرسيدن مذاكرات هستهاي و امتداد تحريمها و جراحي اقتصادي كه دولت خود را ناچار به آن ميبيند، احتمال وقوع و گسترش ناآراميها را به وجود ميآورد».
اصلاحطلبان يا بهعبارتدیگر بانيان وضع موجود در سالهای اخير با گره زدن اقتصاد به سياست خارجي و برجام، علاوه بر ضربه به اعتماد عمومي و ايجاد نارضايتي در جامعه با رويكرد منفعلانه خود موجب بازگشت همه تحریمهای قبلی به علاوه 800 تحریم جدید دیگر شدند. علاوه بر اين، انبوهي از مشكلات اقتصادي ازجمله تورم بيش از 60 درصدي، افزايش چندصد درصدي حجم نقدينگي، افزايش شاخص فلاكت ، گرانی مسکن و خودرو و کالاهای اساسی، بدهي هنگفت دولت، نابودي ارزش پول ملي و... تنها بخشي از کارنامه دولت اصلاحطلب است؛ دولتي كه تنها راه نجات اقتصاد كشور را در امتيازدهي حوزه سياست خارجي به آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي میدانست و هشت سال با همين رويكرد و اعتماد به وعدههای مقام های آمريكا و برخي كشورهاي غربي ضربات سختي به پایههای اقتصادي كشور و مهمتر از آن اعتماد مردم به دولت زد.
حال اين جريان پس از اجرای طرح جراحی اقتصادی دولت سیزدهم تا میتوانند علیه آن خبرپراکنی میکنند از فرصت استفاده کرده و سعی دارند به هر نحوی خود را در جایگاه منتقد بنشانند.
همزمان با اقدامات دولت در زمينه اصلاحات اقتصادي جریان تحریف بار دیگر به تقلا افتاده تا با اعتباردهی به تحریمها و بزک دوباره مذاکره، تیغ کند شده دشمن را تیز کند. یکی دیگر از محورهای رسانهای مدعیان اصلاحات، مهندسی ترس در افکار عمومی است تا آنجا که صریحاً میگویند اگر برجام به نتیجه نرسد، شاهد جنگ و برخورد نظامی خواهیم بود.
اين در حالي است كه جامعه امروز میداند و میبینند خطاهای همین افراد به اعتماد مردم در دولتهای اصلاحطلب بهخصوص دولت دوازدهم، موجب شد تا سفره مردم کوچکتر شود و قدرت خرید خانوارها کاهش یابد و حال، در شرایطی که با کمی صبر امکان جبران بخشی از ناکارآمدی این افراد پیشآمده است، بانیان وضع موجود سعی در وارونه جلوه دادن موضوع دارند.
1. جریان اصلاحات بعد شكست در انتخابات مجلس يازدهم و انتخابات ریاست جمهوری 1400 كه مردم در صحنه سياسي كشور به آنها اقبال نشان ندادند، به فکر بازسازی سیاسی جريان خود به وسیله تخريب وجهه دولت و مجلس شورای اسلامی هستند و در اين رويكرد هرگونه اقدام دولت را با عمليات رسانهای كوچك نمايي می کنند يا خلاف منافع مردم نشان می دهند.. به عبارت ديگر در اين سناريو با معرفي دولت سيزدهم به عنوان غايت جريان اصولگرايي، سعي در ايجاد شكاف ميان مردم و دولت و بدبين ساختن جامعه به آينده كشور دارند.
2. فضاسازی رسانهای با هدف به فراموشی سپردن سوءعملكرد دولت يازدهم و دوازدهم در جامعه؛ اصلاحطلبان كه حامي اصلي دولت دوازدهم بودند در ماههای پاياني دولت تدبير و اميد تلاش كردند میاا خود و دولت روحاني فاصله ايجاد كنند تا شايد در افكار عمومي همراه با جريان اعتدال سقوط نكنند.؛اما نتيجه انتخابات مجلس و انتخابات 1400 نشان داد تلاش اصلاحطلبان براي فاصلهگذاری ميان خود و دولت تدبير و اميد موفق نبوده است. بر همين اساس سعي میکنند با بزرگنمايي مشكلات جامعه و انتساب آنها به عملكرد یکساله دولت سيزدهم، سوء مديريت دولت قبل را از حافظه تاريخي جامعه پاك كنند.
اصلاحطلبان این روزها ترس و واهمه جدی از عملیاتی شدن و روند مثبت برنامه جراحی اقتصادی دولت مانند برنامه مهار شیوع کرونا در ذهن و دل خود دارند
3. بازگشت به قدرت؛ دوری از مسئولیت اجرایی باعث شده است دیدارهای محفلی سران دو جریان اصلاحات و اعتدالی بیشتر شود. چهرههای نزدیک به سران این دو جریان هرچند چنین دیدارهایی را طبیعی و مطابق روال سابق تحلیل میکنند، اما در وضعیت فعلی که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان دوره مهجوریت از قدرت را پشت سر میگذارند، بیشک این گعدهها میتواند ارسالکننده پیامی خاص به جامعه و بهویژه ناظران سیاسی باشد. شاید بتوان انتخابات مجلس دوازدهم در اسفند 1402 را دم دستترین بهانه سیاسی برای دستورکار مشترک این دو جبهه به حساب آورد. اصلاحطلبان و اعتدالگرایان برای بازگشت مجدد به ساختار رسمی قدرت، نیاز دارند تا در سطح سران به بازاندیشی تاکتیکی و هماوردی جبههای روی آورند. با توجه به پروژه اقتصادی دولت سیزدهم و آثار و پیامدهای مختلف آن، اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بسیار امیدوارند بتوانند با موجسواری روی نارضایتیها، بدنه اجتماعی خاموش خود را دوباره جهت حضور در انتخابات مجلس دوازدهم به حرکت وادارند و مقدمه حضورشان در قدرت را فراهم آورند.