اهداف و راهبرد آمریکا از عدم ارائه تضمین-راهبرد معاصر
الجولانی: گروه‌های نظامی در نهاد واحدی ادغام خواهند شد دیدار سفیر چین در ایران با علی لاریجانی بازگشایی سفارت قطر در دمشق پس از ۱۳ سال توضیحات عراقچی در خصوص بازدید از برخی اماکن تاریخی-مذهبی در قاهره آمریکا جایزه ۱۰ میلیون دلاری بر سر الجولانی را لغو کرد فایننشال تایمز: ترامپ به حمایت از اوکراین ادامه خواهد داد جزئیات دیدار الجولانی با هیئت آمریکایی در دمشق هشدار وزیر خارجه عراق: داعش در حال سازماندهی مجدد خود است وزارت خارجه آمریکا زندان قزل حصار و ۴ نهاد مرتبط با تجارت نفت ایران را تحریم کرد گروه‌های مسلح تحریرالشام وارد مرز‌های رقه شدند حمله به کنسولگری اسرائیل در نیویورک تحریم‌های جدید آمریکا علیه ناوگان دریایی پنهان ایران پزشکیان در دیدار اردوغان: کمترین خدشه به تمامیت سرزمینی سوریه، به هیچ وجه قابل قبول نیست دیدار پزشکیان با نخست‌وزیر پاکستان/ دعوت شهباز شریف از رئیس‌جمهور برای سفر به پاکستان ۱۹۰۵ نظامی سوری از عراق به کشورشان تحویل داده شدند
«راهبرد معاصر» بررسی می‌کند؛

اهداف و راهبرد آمریکا از عدم ارائه تضمین

از منظر آمریکایی‌ها، راهبرد عدم ارائه تضمین در موضوع بهره‌مندی ایران از عواید ناشی از لغو تحریم‌ها، تنها راهبردی است که می‌تواند راه را برای انعقاد توافقنامه‌ای اصطلاحاً فرا برجامی با ایران، پس از احیای اولیه توافقنامه برجام، باز نگه دارد.
جاوید منتظران؛ کارشناس حقوق بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۶ - ۲۵ تير ۱۴۰۱ - 2022 July 16
کد خبر: ۱۴۲۴۶۵

اهداف و راهبرد آمریکا از عدم ارائه تضمین

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اخذ تضمین، یکی از اصلی‌ترین نقاط اختلافی در احیای برجام است، تیم مذاکره‌کننده ایرانی تاکنون برای باز شدن گره موجود مذاکرات، ابتکاراتی را در قالب‌های مختلف و در موضوع اخذ تضمین روی میز مذاکره با طرف‌های غربی گذاشته که طرف آمریکایی نه‌تنها حاضر به پذیرش آن نیست بلکه در مقابل پیشنهاداتی جاه‌طبانه و زورگویانه ارائه داده است، چنانچه در آخرین دور از مذاکرات مربوطه، پافشاری آمریکا بر پیش‌نویس پیشنهادی خود که شامل عدم ارائه هیچ‌گونه تضمینی برای تأمین منافع اقتصادی ایران نمی‌‌شد، علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین بود، چنانچه طبق گزارش روزنامه «القدس العربی» طرح آخر آمریکا، صرفا سندی برای تسلیم شدن ایران بود که بر اساس آن از حقوق هسته‌ای خود صرف‌نظر می‌کرد و در مقابل نیز تحریم‌ها «به‌صورت جزئی و موقت» لغو می‌شد!

 

اقعیت امر نیز این است که بدون برآورده شدن کامل بندهای توافقنامه برجام برای ایران، این توافقنامه برای مردم ایران، توافقنامه‌ای بی‌فایده خواهد بود

این طرح عجیب آمریکایی‌ها در حالی است که ایران در مذاکرات مربوطه، چیزی فراتر و یا کمتر از توافقنامه برجام را طلب نکرده است. واقعیت امر نیز این است که بدون برآورده شدن کامل بندهای توافقنامه برجام برای ایران، این توافقنامه برای مردم ایران، توافقنامه‌ای بی‌فایده خواهد بود، براین اساس طلب تضمین از سوی ایران نیز در راستای تضمین حقوق مصرح خود در برجام است تا به اتکای آن، دولت و ملت ایران به‌طور کامل از حقوق و مزایای مشروع و قانونی خود تحت توافقنامه برجام بهرمند گردند.

 

با نظر به اینکه آمریکا و متحدانش به‌صراحت می‌گویند خواسته‌های ایران (ازجمله تضمین دادن به ایران و لغو همه تحریم‌های مرتبط با برجام) خواسته‌های فرا برجامی است، اما با توجه به سابقه بدعهدی غرب، این دو موضوع مهم‌ترین موارد در توافق احیای برجام است، لذا سؤال مطرح اینجاست که اساسا چرا آمریکایی‌ها حاضر به ارائه تضمین نیستند و اساساً غرب، چه راهبرد و اهدافی را از عدم ارائه تضمین به ایران و عدم لغو تمام و کمال تحریم‌های مرتبط با برجام، دنبال می‌کند؟

 

اهداف آمریکا از عدم ارائه تضمین چیست؟

در پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا از دادن تضمین خودداری می‌کند، در نظر داریم که از زاویه جدید به اهداف راهبردی آن بپردازیم.

ابتدا توقع اول؛ منطقی است که اگر آمریکایی‌ها واقعا خواهان احیای برجام باشند همان‌گونه که در مرگ برجام پیش‌قدم بوده‌اند، در احیای آن نیز گام‌های مهمی از جمله ارائه تضمین‌های مکفی را بردارند و عواید اقتصادی این توافقنامه را برای ایران تضمین نمایند تا در گام بعدی از سوی ایران، این کشور متقاعد به پذیرش مجدد محدودیت‌های هسته‌ای خود شود؛ اما مساله اینجا است که اساسا در راهبرد آمریکایی‌ها در مقابل ایران، توافقنامه برجام به شکل ابتدایی خود، به هیچ وجه برای کنترل و مدیریت ایران کافی نیست و دقیقا به این دلیل از ارائه هر نوع تضمینی برای بهره‌مندی ایران از عواید اقتصادی ناشی از برجام مخالف می‌کنند چراکه آن را مغایر با راهبردهای اساسی خود در مقابله با ایران می‌دانند.

 

واقعیت اینجاست که مطلوبیت مد نظر ایالات‌متحده در قبال ایران، انعقاد توافقنامه‌ای فرا برجامی به‌عنوان یک دستاورد مهم با بیشترین منفعت برای دولت فعلی آمریکا، باقابلیت حل تمام اختلافات موجود با ایران است.

واقعیت اینجاست که مطلوبیت مد نظر ایالات‌متحده در قبال ایران، انعقاد توافقنامه‌ای فرا برجامی به‌عنوان یک دستاورد مهم با بیشترین منفعت برای دولت فعلی آمریکا، باقابلیت حل تمام اختلافات موجود با ایران است. درست در راستای آنچه بایدن از نخستین روزهایی که وعده بازگشت به برجام را داد و اظهار داشت که دولتش قصد دارد پس از بازگشت به این توافق، با متحدان اروپایی خود در یک جبهه قرارگرفته و از این اقدام به‌عنوان سکویی برای «قوی‌تر و طولانی‌تر کردن» برجام استفاده کند.

 

 

انعقاد توافقی که بیشترین منفعت را برای آمریکایی‌ها در پی داشته باشد و تعهدات و محدودیت‌های هسته‌ای جدیدی را برای ایران به ارمغان آورد، مقدمه‌ای بر حل‌وفصل دیگر پرونده‌های ایران، همچون موضوعات موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای ایران نیز باشد، گزاره مطلوب مدنظر غرب در برابر حل‌وفصل موضوع هسته‌ای ایران محسوب می‌شود تا از ارائه تضمین به ایران خودداری ‌کند.  چراکه برای طرف غربی این ضرورت‌ها وجود دارد که اولاً توافق در حالی صورت بگیرد که ساختار تحریم‌های حداکثری علیه ایران دست‌نخورده باقی بماند و ثانیاً بعد از اجرای توافق هم تعلیق موقت تحریم‌ها، بدون ارائه هیچ نوع تضمین باشد تا انتفاع اقتصادی ایران از توافق صورت نگیرد، چراکه ورود منابع مالی به اقتصاد ایران، قدرت ایران را در زمینه‌های موشکی و منطقه‌ای بالابرده و ایران را از مذاکرات بعدی مد نظر غربی‌ها، بی‌نیاز می‌نماید؛ بنابراین غرب در مذاکره برای توافق مد نظر خود، صرفا به دنبال این است که بخشی از تحریم‌ها را لغو کند و در ادامه از بخش عمده دیگرتحریم‌های به‌جامانده به‌گونه‌ای سوءاستفاده ‌کند که حتی انتفاع اقتصادی ایران در بخش‌های لغو شده تحریم‌ها، نیز مسدود شده باشد.

بنابراین غرب در مذاکره برای توافق مد نظر خود، صرفا به دنبال این است که بخشی از تحریم‌ها را لغو کند و در ادامه از بخش عمده دیگرتحریم‌های به‌جامانده به‌گونه‌ای سوءاستفاده ‌کند که حتی انتفاع اقتصادی ایران در بخش‌های لغو شده تحریم‌ها، نیز مسدود شده باشد.

 

 از منظر آمریکایی‌ها، راهبرد عدم ارائه تضمین در موضوع بهره مندی ایران از عواید ناشی از لغو تحریم‌ها، تنها راهبردی است که می‌تواند راه را برای انعقاد توافقنامه‌ای اصطلاحاً فرا برجامی با ایران، پس از احیای اولیه توافقنامه برجام، باز نگه دارد. به عبارتی غرب تنها با تکیه‌بر این راهبرد است که می‌تواند سایر موضوعات مدنظر و البته اختلافی خود با ایران، همچون موضوعات موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای ایران را در فرصت‌های مناسب و در اَشکال دیگری از مذاکرات، به‌نوعی مطرح نماید.

 

برمبنای این راهبرد است که آمریکا به همراه متحدان خود که در واقع از متهمان ردیف اول نابودی برجام نیز هستند، پس از هربار شکست مذاکرات، به اتهام‌پراکنی‌های غیر مستند علیه ایران و هیئت مذاکره‌کننده ایرانی پرداخته و سعی می‌نماید که با استفاده از روش‌های رسانه‌ای فریبکارانه، رویکرد اصلی تیم مذاکره‌کننده ایرانی که مبتنی بر درخواست تضمینی برای احیای ماندگار توافقنامه و لغو حداکثری تحریم‌ها مطابق با بندبند توافقنامه برجام است را به‌عنوان یک اقدام غیر سازنده و خواسته‌ای فرا برجامی مطرح نماید تا در صورت عدم توافق نهایی، ایران به عنوان مقصر اصلی شکست مذاکرات، به افکار عمومی دنیا معرفی گردد.

ارسال نظر