به گزارش «راهبرد معاصر»؛ هنری کیسینجر راهبردنویس و نظریه پرداز مشهور حوزه سیاست خارجی آمریکا به تازگی به کاخ سفید در زمینه وقوع جنگ با روسیه و چین هشدار داده و نگران است رفتارهای بی محابای دولت آمریکا، وزارت دفاع (پنتاگون) و سازمان سیا در قبال جنگ اوکراین به پاشنه آشیل امنیتی واشنگتن در نظام بین الملل تبدیل شود.
فراتر از آن، تشدید مجادله واشنگتن و پکن بر سر تایوان و منطقه شرق آسیا مولد نگرانی های گسترده ای در میان راهبردنویسان ارشد و کهنه کار آمریکایی بوده است. به راستی چه بر سر آمریکا و متحدانش در نظام بین الملل آمده است؟
به نظر می آید «خود هژمون پنداری» آمریکا که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ نمونه بارز آن مشاهده شد، در حال تسری به تمامی دولت های این کشور و تبدیل شدن به مفهوم بدون مصداق است.
تشدید مجادله واشنگتن و پکن بر سر تایوان و منطقه شرق آسیا مولد نگرانی های گسترده ای در میان راهبردنویسان ارشد و کهنه کار آمریکایی بوده است. به راستی چه بر سر آمریکا و متحدانش در نظام بین الملل آمده است؟
حدود سال 1991 میلادی و زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید، مقام های آمریکایی خود را تصمیم ساز و مجری تمامی پروژه های ضد امنیتی جهان قلمداد می کردند. پیش فرض ذهنی دموکرات ها و جمهوری خواهان آمریکا این بود که کاخ سفید قدرت خلق بحران های مدیریت شده متناظر با منافع ملی این کشور را داراست.
این توهم با حضور نومحافظه کاران در کاخ سفید و خلق حادثه مشکوک 11 سپتامبر 2001 میلادی و فرو ریختن برج های دوقلو در نیویورک شکل جدیدتر و جدی تری به خود گرفت. اشغال افغانستان و عراق معطوف به همین نگاه سلطه گرایانه مطلق شکل گرفت. مقام های آمریکایی و شبکه پیرو آنها تصور می کردند جهان واقعیت ها را به آنها تحمیل نمی کند، بلکه آنها هستند که آرایش امنیتی دنیای سیاست را بر مبنای اهداف و ذائقه خود خلق می کنند.
شکست طرح موسوم به «خاورمیانه بزرگ» در ابتدای هزاره سوم و به دنبال آن شکست طرح گسترش خلافت خودخوانده داعش در عراق و سوریه، دو مصداق عینی افول قدرت آمریکا بود. اکنون در سال 2022 میلادی قرار داریم، جایی که این بار دولت بایدن با توهم هژمونی مطلق و مداخله گرایی بی حد و حصر منبعث از این نوع توهم خطرناک، به ایجاد گره های کور راهبردی در جهان روی آورده است.
مشارکت آمریکا در جنگ اوکراین و تشدید تنش ها در تایوان نشان می دهد توهمات جاری در حوزه سیاست خارجی آمریکا نسبت به آنچه حتی امثال هنری کیسینجر در سالها و دهه های گذشته و اخیر تصور می کردند بی حد و حصر تر است. ابراز نگرانی اخیر کیسینجر مبتنی بر دلسوزی وی برای امنیت جهانی نیست، زیرا وی خود مسئولیت کشتار هزاران انسان بی گناه را در سرتاسر دنیا و در دوران مسئولیت خود در وزارت امور خارجه و مشاور امنیت ملی آمریکا برعهده داشته است.
مشارکت آمریکا در جنگ اوکراین و تشدید تنش ها در تایوان نشان می دهد توهمات جاری در حوزه سیاست خارجی آمریکا نسبت به آنچه حتی امثال هنری کیسینجر در سالها و دهه های گذشته و اخیر تصور می کردند بی حد و حصر تر است
نگرانی کیسینجر برگرفته از آموزه های جاری در حوزه روابط بین الملل و واقعیت هایی است که جهان با آن دست و پنجه نرم می کند. در این زمینه آمریکا تنش ها را می سازد، اما قدرت کانالیزه کردن و هدایت آنها به سوی نقطه مطلوب خود را ندارد. دموکرات ها و جمهوری خواهان آمریکا زمانی این حقیقت را درک می کنند که دیگر زمانی برای بازگشت و جبران شکست وجود نخواهد داشت.