به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از نشست ناکام سران شورای همکاری خلیج فارس در ریاض، نشست بین المللی دوحه 2018 برگزار شد که حضور پررنگ وزرای خارجه ایران و ترکیه در این نشست، تصویری از آرایش سیاسی جدید در سطح منطقه را به نمایش گذاشت. از یکسو ادامه اختلافات سیاسی قطر با عربستان، امارات و بحرین و عدم مشارکت این سه بازیگر در این نشست بین المللی دارای پیامدهای مهم درون بلوکی و خارج از بلوک عربی است. شکاف عمیقتر در شورای همکاری خلیج فارس که آنرا تا مرز فروپاشی رسانده است، را می توان یکی از نشانه ها و در واقع اهداف قطر از برگزاری چنین نشستی دانست که بویژه از سال 2017 و با قطع روابط 4 دولت عربی با دوحه بر اهمیت این نشست بین المللی افزوده است. از مجرای این اختلافات، پررنگ شدن روابط سیاسی و نظامی قطر با ایران و ترکیه که زمینه ها برای شکل گیری یک اتحاد غیررسمی اما آشکار را فراهم کرده است، نیز از دیگر نشانه های نشست بینالمللی دوحه بوده است. در این نوشتار با اشاره به اهداف این نشست، پیامدهای آن را در دو بعد مورد تبیین قرار گرفته است.
ماهیت نشست بینالمللی دوحه
نشست بینالمللی دوحه (Doha Forum 2018) روزهای شنبه و یکشنبه 15 و 16 دسامبر در پایتخت قطر برگزار شد. نشست دوحه تحت عنوان «شکل گیری سیاست در جهان به هم پیوسته» با تمرکز بر «امنیت»، «صلح و میانجیگری»، «توسعه اقتصادی» و «روندها و گزارها» برگزار شد. روسای دولت ها، وزرای خارجه، مقامات بین المللی و منطقه ای، نهادها، سازمان ها و رسانه های مهم از شرکت کنندگان و حامیان این نشست بین المللی هستند.
در واقع این نشست مشابه کنفرانس امنیتی منامه است که مدل منطقه ای کنفرانس امنیتی مونیخ هستند که زمینه ای برای تبادل نظر در خصوص امنیت در یک جهان بهم وابسته و پیوسته را فراهم می کنند. از سوی دیگر این نشست های منطقه ای تاکیدی بر روابط بین المللی خاورمیانه و منطقه خلیج فارس و درهم تنیدگی آن با ساختار امنیت بین المللی و اقتصاد جهانی است.
امیر قطر در افتتاحیه این نشست بین المللی گفت که منازعات فراگیر تمام جهان را فراگرفته و رژیمهایی را به وجود آورده که حقوق بشر را به رسمیت نمیشناسند. تمیم بن حمد آل ثانی همچنین گفت که موضع دوحه در خصوص حل بحران به وجود آمده در روابط با چهار کشور عربی تغییر نکرده و ما همچنان بر گفتوگو و عدم مداخله در امور داخلی کشورها تأکید داریم. وزیر خارجه قطر نیز در مورد روابط کشورهای عربی، با ایران، گفت: «ایران جزئی از منطقه ماست، بخواهیم یا نخواهیم، چه با سیاست آنها موافق باشیم، چه مخالف. اگر یک چارچوب همکاری منطقهای وجود نداشته باشد و کشورها با هم در مورد دغدغهها و نیازهایشان صحبت نکنند، به راه حلی نخواهیم رسید.»
پیامدهای نشست بینالمللی دوحه
می توان دو پیامد اصلی نشست دوحه را در گسترش اختلافات درون عربی و شکل گیری ائتلاف های جدید مورد تحلیل قرار داد.
1. گسترش اختلافات درون عربی
برگزاری نشست بین المللی دوحه در سایه اختلافات دولت های عربی با قطر از اهمیت بسیار مهمی برخوردار است. در واقع برگزاری این نشست پس از نشست ناکام سران شورای همکاری خلیج فارس در ریاض بیانگر اختلافات واقعی و موجودی است که آینده این سازه عربی را تهدید و آنرا تا مرز فروپاشی رسانده است. غیبت امیر قطر در نشست سران شورای همکاری علیرغم دعوت نامه رسمی از سوی پادشاه عربستان نشانگر این واقعیت است که نگاه قطر به روندهای موجود در سطح شبه جزیره عربی و در سطح منطقه با نوع نگاه عربستان تفاوت های معناداری دارد. فارغ از اختلافات 4 دولت عربی با دوحه که منجر به قطع روابط سیاسی و اقتصادی و در یک معنای کامل محاصره قطر شد، آنچه شکاف را در جبهه عربی تقویت کرده است، تغییراتی است که در سطح کلان تر در حال اتفاق است.
گسترش و تقویت روندهای تسلیحاتی از سوی امارات و عربستان، عدم تمایل آمریکا به مداخله مستقیم و کاهش هزینه های حضور در چارچوب راهبرد موازنه فراساحلی، تمایل روسیه به حضور جدی تر در خاورمیانه و خلیج فارس، بازگشت مجدد سوریه به جهان عرب و... از جمله متغیرهای بسیار مهمی است که باعث شده تا نوع نگاه قطر به مسائل موجود و مبتلا به در منطقه با نوع نگاه عربستان تفاوت مهمی داشته باشد. در واقع قطر معتقد است مسائل موجود دیگر از طریق سازوکاری فرسوده به نام شورای همکاری که در آن عربستان نقش محدود کننده و کنترل کننده سایرین را دارد، جوابگوی تغییرات سریع امنیتی در منطقه نیست. در این چارچوب لازم است تا امنیت را در یک سطح کلانتر و با مشارکت سایر بازیگران خارج از بلوک عربی تقویت کرد.
از سوی دیگر قطر در دو دهه اخیر با تزریق این نگاه توانسته است خود را از یک بازیگر کوچک در مقیاس جهانی قدرت تبدیل به بازیگری منطقه ای با قابلیت های چندگانه کرده که در چارچوب پروسه هویت یابی جدید در سطح منطقه قابل ارزیابی است. در واقع ساختار شورای همکاری به دلیل ماهیت سلسله مراتبی آن و هیمنه عربستان اجازه بازیگری به قطر و ایفای نقش در سطحی فراتر از آن را نمی دهد و از اینرو لازم است تا این نقش جدید در سطحی کلانتر و با آزادی عمل بیشتری تحقق پیدا کند. از این زاویه است که خروج احتمالی دوحه از سازمان اوپک و تاسیس جدی تر سازمان کشورهای صادرکننده گاز بعنوان بخشی تفکیک ناپذیر از این نگاه و آزادی عمل بیشتر در سطح منطقه ای در حال عملیاتی شدن است.
2. شکلگیری ائتلافهای جدید
گسترش اختلافات درون بلوکی بین قطر و کشورهای عربی پیامد جدی تری را نیز به دنبال خود دارد و آن شکل گیری ائتلاف های جدیدی است که در سطح منطقه در حال طراحی و عملیاتی شدن است. پس از محاصره قطر توسط عربستان، مصر، امارات و بحرین، زمینه برای همکاری های نظامی، امنیتی و اقتصادی دوحه با ایران و ترکیه بیش از گذشته در حال تقویت است. رشد همکاری های تجاری بین تهران و دوحه، نزدیک شدن دیدگاه دو کشور به روندهای امنیتی در منطقه و تحکیم روابط نظامی قطر با ترکیه ناشی از اختلافات عربی-عربی، تغییرات امنیتی در سطح منطقه و تغییر نگاه قطر به روندهای در حال گذار است.
پیشنهاد اخیر قطر درباره تشکیل ائتلاف با ترکیه، ایران، عراق و سوریه که در سفر وزیر خارجه قطر به بغداد رونمایی شد، نشان دهنده تمایل دوحه به ورود در دسته بندی های جدید منطقه ای است. ایران نیز از این پیشنهاد استقبال کرده و خواهان گنجاندن عمان در این ترکیب است. البته این نافی برخی اختلاف نظرهای جدی بین قطر و ایران در سطح منطقه نیست و بنظر می رسد دوحه با علم به وجود اختلاف نظر، درصدد تقویت همکاری ها و اشتراک نظرهاست. اما حضور ایران، ترکیه و عراق و عمان در نشست دوحه 2018 زمینه های شکل گیری این ائتلاف را بیش از پیش تقویت کرده است.
در مقابل نیز عربستان و امارات در حال تقویت روابط دوجانبه به سطح یک روابط استراتژیک هستند که می تواند تشکیل یک بلوک از دیگر بازیگران همچون بحرین، کویت، اردن، مصر و مغرب را به دنبال داشته باشد. البته این ائتلاف هسته اصلی ناتوی عربی را نیز تشکیل می دهد که عربستان سعودی گرایش شدیدی به نهادینه شدن آن دارد.
جمعبندی
با تبیین این دو متغیر اصلی به عنوان پیامدهای در حال وقوع منطقه ای که برخی نشانگان آن در نشست دوحه 2018 انعکاس یافت و بخش مهمی از راهبرد قطر در سطح منطقه ای را متبلور ساخت، می توان گفت که زمینه های تغییر در ائتلاف های سنتی و ورود به دسته بندی های جدید بر اساس ظهور متغیرهای جدید در نظم منطقه ای در حال فراهم شدن است. تداوم اختلافات قطر با عربستان، امارات و بحرین که شورای همکاری را در آستانه فروپاشی قرار داده، در کنار نوع کنش قطر در سطح منطقه و نگاه جدید آن به امنیت و همکاری های منطقه ای، زمینه را برای تشکیل یک ائتلاف جدید را فراهم آورده است. این ائتلاف جدید متشکل از بازیگرانی است که دیدگاه مشابه ای به حل مشکلات از طریق دیپلماسی، امنیت مشارکتی، تجارت و پرهیز از مداخله در امور یکدیگر دارند.
مسامحتا می توان این ائتلاف را شبیه سازی مدل امنیت دسته جمعی محدود و نه فراگیر دانست که همچنان رگه های پررنگی از نظم موازنه قوا مبتنی بر افزایش قدرت، تداوم توازی و یارگیری از بازیگران منطقه ای را حفظ کرده است. بنابراین پررنگ تر شدن این ائتلاف منوط به حفظ و افزایش سطح بحران میان قطر و عربستان و امارات از یکسو و از سوی دیگر تفاهم ایران، ترکیه و قطر بر سر مولفه های رسیدن به یک ائتلاف راهبردی است.