آمریکا دوست ترکیه است یا دشمن آن؟-راهبرد معاصر
عراقچی: نتیجه نسخه دوم فشار حداکثری، نسخه دوم شکست حداکثری است افزایش شمار شهدای لبنان به ۳۲۸۷ شهید درخواست ۱۷ سال زندان برای افشاگر پنتاگون درخواست عربستان از کشور‌های جهان برای پیوستن به ائتلاف بین‌المللی اجرای راهکار دودولتی انفجار یک پهپاد در منطقه حساس نظامی در جنوب «حیفا» عراقچی: ایران از هیچ کوششی برای افزایش مراودات با همسایگان دریغ نمی‌کند بیانیه مشترک ایران، روسیه و ترکیه درباره مسائل منطقه + جزئیات نتایج اجلاس فوق العاده سران کشور‌های اسلامی ـ عربی از زبان معاون وزیر خارجه بن فرحان: شورای امنیت قادر به تعامل با نزاع منطقه نیست عارف با بن سلمان دیدار کرد + عکس جزئیات گفت‌وگوی نتانیاهو و ترامپ درباره ایران رایزنی الاعرجی با سردار سلامی درباره توافقنامه امنیتی ایران و عراق بیانیه پایانی نشست ریاض: قدس خط قرمز امت عربی و اسلامی است سفیر ایران در روسیه: سخنگوی پوتین نیستم، اما سیاست مسکو دلارزدایی است ادعای اسکای نیوز عربی: الاعرجی در سفر به تهران حامل پیامی از جانب آمریکا درباره پاسخ ایران به حمله اسرائیل است

آمریکا دوست ترکیه است یا دشمن آن؟

در شرایطی که ترکیه در آستانه یک انتخابات بسیار مهم و حساس قرار گرفته، این ژست‌ها و بیانات ضدآمریکایی دولت اردوغان و رسانه‌های تحت امر آن، بی هدف نیست. اینها، اقداماتی حزبی، سیاسی و حساب شده است.
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۵ - ۰۶ آذر ۱۴۰۱ - 2022 November 27
کد خبر: ۱۶۱۰۳۰

به گزارش راهبرد معاصر، موضوع دوستی یا دشمنی با آمریکا، هنوز هم یکی از مباحث داغ سیاسی در ترکیه است. چرا که آمریکا ستیزی، یکی از باورهای اصیل بخش مهمی از مردم ترکیه و به ویژه اسلامگرایان این کشور است و روزی نیست که درباره نگرش آمریکا به منافع و امنیت ترکیه، مطلبی منتشر نشود.

 

اگر چه اغلب بخش مهمی از ژنرال ها، تکنوکرات ها و سیاستمداران لیبرال و غربگرای ترکیه، همواره طرفدار دوستی آنکارا با واشنگتن بوده و هستند، اما آمریکاستیزی هم در این کشور مشتریان بسیاری دارد. در اغلب نظرسنجی های میدانی، نزدیک به 60 درصد از مردم ترکیه، به آسانی به این اشاره می کنند که از نظر آنها، آمریکا مهمترین دشمن خارجی ترکیه است. ابراهیم کیراس از مشهورترین تحلیلگران سیاسی ترکیه، امروز در ستون تحلیل خود در روزنامه قرار، به بررسی این موضوع پرداخته است.

 

آمریکا، دوست یا دشمن؟
آنهایی که حضور ذهن دارند، این را به خاطر دارند که حدود 20 سال پیش، در دوره اول اقتدار آک پارتی، یک کتاب در ترکیه، به شدت پرفروش شد. رمان «طوفان فلزی» در زمانی منتشر شد که حمله دولت بوش به عراق خشم سراسر جهان را برانگیخت و همه می خواستند بدانند آمریکا به دنبال چیست.

 

موضوع این کتاب، درباره تلاش آمریکا برای حمله به ترکیه بود. در پشت جلد آن، چنین عبارتی آمده است: «قصد آمریکایی‌ها تصرف مواد معدنی غنی بور در ترکیه است. برای این هدف موذیانه است که همه چیز را به خطر انداختند». (بور یا بوران Boron با نماد شیمیایی B نام یک عنصر شمیایی با عدد اتمی 5 است و در گروه 13 جدول تناوبی قرار دارد. این عنصر از شبه فلزها است و چون در اثر دگرگونی‌های هسته‌ای ستارگان ایجاد شده، فراوانی کمی در پوسته زمین دارد و گفته می شود ترکیه به اندازه مصرف پانصد سال کل جهان، بور دارد./مترجم)

 

بگذارید در مورد ارزش ادبی این اثر جالب که در آن زمان، صدها هزار نسخه از آن چاپ شد چیزی نگویم، اما فکر می کنم نمونه بسیار پرباری برای جامعه شناسی مطالعات ادبیات است.

 

مدتی بعد از رمان طوفان فلزی، با یک سریال تلویزیونی آشنا شدیم که تأثیر مشابهی را در مقیاسی بسیار بزرگتر نشان داد. در این سریال که «دره گرگ ها» (کورتلار وادیسی) نام دارد، به موضوعاتی چون وضعیت دولت در سایه، نفوذ، هوش برتر و معدن بور پرداخته شد.

 

این سریال در تاریخ تلویزیون ترکیه رکوردشکنی بیننده داشت و ده ها میلیون نفر آن را تماشا می کردند.

 

سپس چند سریال تلویزیونی در شبکه های متعلق به جریان فتح الله گولن ساخته شد که در همه آنها، گروه های مخوف و پنهانی، برای تجزیه ترکیه برنامه ریزی می کردند و به داخل کشور نفوذ کرده بود. اما حالا سریال تلویزیونی ارتوغرول در حال پخش است که بر اساس روایت دوره تأسیس دولت عثمانی، نسخه های قرن سیزدهمی از مضامینی مانند 5 خانواده حاکم بر جهان، دولت در سایه، انجمن مخوف و موضوعاتی از این دست را ارائه می دهد.

 

علاقه و کنجکاوی فوق العاده جامعه ترکیه به چنین موضوعاتی، حقیقتاً برای ما موضوع ناشناخته ای نیست. موضوع مهم، عقیده به «نیت پنهانی ایالات متحده نسبت به ترکیه» است که در رمان طوفان فلزی و سایر نمونه های مرتبط، به آن پرداخته شده است.

 

در واقع، این جنبش ضد آمریکایی از دهه 1960 به تدریج در کشور ما رشد و توسعه یافت. «نگرش ضد آمریکایی»که ابتدا توسط گروه های سوسیالیست و سپس توسط اسلام گرایان، ملی گرایان و ناسیونالیست ها اتخاذ شد، اکنون به یکی از ویژگی های غالب جامعه ترکیه تبدیل شده است.

 

حقیقتاً پرداختن به دلایل آن، بحث و مجال فراوان می طلبد. اما نکته کاملاً متناقض، این است که ما به دلیل تهدیدات مشترک و منافع مشترک، عملاً با آمریکا، در یک سیستم امنیتی مشترک هستیم و همچنین از نظر تاریخی، اهدافی در آینده در جهان غرب داریم. اما اکثریت قاطع جامعه و قشر روشنفکر، دارای احساسات و افکار ضد آمریکایی هستند!

 

از این نظر، تعجب آور نبود که وقتی عملیات نظامی ارتش ترکیه علیه مواضع تروریست های پ.ک.ک در آن سوی مرز سوریه شروع شد، رسانه های حامی دولت اردوغان می گفتند:«ما داریم مواضع آدم های آمریکا را می زنیم! اینها مهره آمریکا هستند و با این حساب، ما عملاً داریم آمریکا را می زنیم!»

 

صادقانه بگویم، این رویکردی بود که با نبض جامعه نیز همخوانی داشت و همه چنین نگرشی داشتند. این را هم به خاطر بیاورید که سلیمان سویلو وزیر کشور پس از حمله تروریستی خونین در خیابان استقلال استانبول گفت: «ما تسلیت آمریکا را نمی پذیریم».

 

هر چند، رئیس جمهور برعکس عمل کرد و تسلیت جو بایدن را پذیرفت! خوب... می فهمیم که مردم، از قدیم ضدآمریکا بوده و هستند. اما این که رسانه های حزب عدالت و توسعه و خود مقامات دولت اردوغان، تا این اندازه علیه آمریکا حرف بزنند، این مرا مشکوک می کند و فکر می کنم کاسه ای زیر نیم کاسه است!

 

بگذارید صریح بگویم، در شرایطی که کشور ما در آستانه یک انتخابات بسیار مهم و حساس قرار گرفته، این ژست ها و بیانات ضدآمریکایی دولت اردوغان و رسانه های تحت امر آن، بی هدف نیست. اینها، اقداماتی حزبی، سیاسی و حساب شده است. مقصر دانستن واشنگتن برای حمله تروریستی استانبول، در واقع به راه انداختن یک جریان رسانه ای به نفع حزب حاکم است!

 

می خواهند بگویند، در شرایطی که آمریکا تا این اندازه ترکیه را می زند، لازم است حتماً پشت آکپارتی را خالی نکنید! درست در شرایطی که مهم بود، رویکردی بی اساس نیست.

 

اعلام شده است که تروریستی که حمله استقلال را انجام داده است، با YPG مرتبط بوده و این دستورالعمل را از کوبانی دریافت کرده است. ی.پ.گ، شاخه سوری پ.ک.ک، مدتی است که با حمایت آمریکا در مناطق مجاور مرز ما فعالیت می کند.

 

آمریکایی ها دلیل این همکاری را مبارزه با داعش می دانند و حتی با عبارات سرزنش آمیز می گویند: «ما در این مبارزه از شبه نظامیان کُرد حمایت کردیم تا در کنار آنها با داعش بجنگیم. چرا چون ترکیه به ما کمک نکرد! پس ما ناچار شدیم از کردها کمک بگیریم! در همین حال، آنها ادعا می کنند که PYD سازمانی جدا از پ.ک.ک است و مدام می گویند؛ یکپارچگی ترکیه برای ما حیاتی و ضروری است! با این حال، اختلاف نظر و درگیری بر سر این موضوع بین آمریکا و ترکیه به عنوان دو کشور متحد، بسیار عجیب است و قطعاً با مفهوم دوستی و اتحاد سازگار به نظر نمی رسد. مخصوصاً وقتی که در برخی از گردهمایی ها در واشنگتن، افرادی وجود دارند که چپ و راست ایده «حمایت از تاسیس دولت کردها» را مطرح می کنند و ترکیه را بر سر خشم می آورند. بنابراین، کاملاً طبیعی است که ترکیه از همکاری آمریکا و پ.ک.ک در منطقه، احساس ناراحتی و نگرانی کند.

 

همه می دانند که این ناراحتی و نگرانی، یک رویکرد منحصر به فرد برای دولت فعلی نیست و مهم نیست که کدام جریان سیاسی در ترکیه به قدرت برسد، هر حزبی بیاید نگران است و همین مواضع را اتخاذ خواهند کرد. با این حال، نکته مهم دیگری وجود دارد که دولت اردوغان، ترجیح می دهد از کنار آن بگذرد و چیزی نگوید: این تنها ایالات متحده نیست که با YPG همکاری می کند. روسیه، به عنوان کشوری که هنوز پ.ک.ک را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی نکرده، اجازه داده که نهادهای اقماری آن، دفتر نمایندگی خود را در مسکو افتتاح کنند! راستش را بخواهید، ترجیح و انتخاب ما برای شرکت در اتحاد امنیتی غرب پس از جنگ جهانی دوم، این بود که از تبدیل شدن به «جمهوری شوروی ترکیه» وابسته به روسیه جلوگیری کنیم!

 

ترکیه در طول سال‌های طولانی جنگ سرد با متحدان غربی خود اختلافات زیادی داشت. مثلاً در موضوعاتی مانند قبرس و همچنین دریای اژه. با این حال، روابط را مدیریت کردیم و از ائتلاف و اتحاد با آنها خارج نشدیم. زیرا روابط اتحاد بین کشورها به معنای روابط برادری نیست.

 

این به معنای همکاری و همبستگی متقابل در جهت حفظ برخی از منافع مشترک است. این صرفاً انگیزه ای برای یک رابطه منطقی است، نه احساسی و عاطفی. لازم نیست این رابطه همه حوزه ها را پوشش دهد. مثلاً کشورهای اروپایی در همه زمینه ها و در هر موضوعی با آمریکا کنار هم نیستند.

 

ترکیه به لطف روابط خوب خود با ایالات متحده آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا و کشورهای عربی خاورمیانه در دهه 2000، توانست همکاری و رقابت چندگانه را با هم پیش ببرد و به دستاوردهای ارزشمندی دست پیدا کند. چون این فرصت را داشت که در برخی مسائل با اروپا علیه آمریکا و در برخی مسائل با آمریکایی ها علیه اروپا همکاری کند.

 

روابط خوب ترکیه با جوامع مرتبط در قلمرو شوروی سابق و بالکان و همچنین با جهان اسلام، قدرت و اعتبار کشورمان را در بلوک غرب افزایش داد. اما متاسفانه از دهه 2010، این توازن شروع به تغییر کرد.

 

به تدریج در همه جبهه ها سطح دوستی(ها) و روابط حسنه کاهش و دشمنی(ها) و روابط خصمانه افزایش یافت. برخی وسواس های ایدئولوژیک و خطاهای سیاسی دولت اردوغان، در دچار شدن ترکیه به این وضعیت، سهم بالایی داشت.

 

با این حال، بزرگترین خطایی که مرتکب شدیم، این بود: تبدیل سیاست خارجی به پیش غذا و قربانی سیاست داخلی و منافع حزبی. دولت اردوغان تلاش کرد تا با استفاده از برخی درگیری ها در عرصه بین المللی، شعارهایی سر دهد برای به هیجان آوردن شهروندان در راهپیمایی های انتخاباتی و اجتماعات حزبی!

 

اکنون، ترکیه در موقعیتی نیست که بتواند با اروپا و آمریکا در مورد مسائل دوجانبه مذاکره کند. متأسفانه با کشورهای خاورمیانه هم روابط خوبی نداریم و روندی که برای اصلاح و بازسازی در پیش گرفته ایم، حتی ماهیت «برابر» و هم ارز را نوید نمی دهد. خلاصه بگویم، آن چه هم اکنون در سیاست خارجی و منطقه ای در اختیار داریم، چیزی شعار و تبلیغات نیست!/ تسنیم

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده