تامین مالی برای تولید؛ رمز پایداری مالی اقتصاد آلمان-راهبرد معاصر
تجربه جهان از اقتصاد مقاومتی/ 4

تامین مالی برای تولید؛ رمز پایداری مالی اقتصاد آلمان

بنگاه تولیدی در آلمان یعنی یک بنگاه مبتنی بر خانواده که مراحل رشدش را بیشتر بر اساس جریان های نقدی داخل تولید طی می کند.
میلاد ترابی فرد، کارشناس مسائل اقتصادی
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۷ - ۲۴ تير ۱۳۹۸ - 2019 July 15
کد خبر: ۱۶۴۴۲

به گزارش راهبرد معاصر؛ تقسیم وظایف روشن و صریح نسبت به انواع تامین مالی تولید، تکیه بر جریان های نقدی حاصل از تولید در تامین مالی بنگاهها و کم رنگ بودن سازوکار سفته بازانه بازار سرمایه در اقتصاد آلمان از رموز پایداری و ارگانیک بودن تامین مالی تولید در اقتصاد آلمان است.

 

سرمایه جریان خون هر تولیدیست که هم میتواند هر تولیدی را با خاک یکسان کند و هم میتواند تولید را رشد دهد، همچنین از عوامل پایستگی هر اقتصادی را میتوان وجود دید سرمایه گذاری بلندمدت و به دور از ملاحظات سفته بازانه دانست، در سری یادداشت های «رمز تاب آوری اقتصادی آلمان» در قدم نخست به تکیه گاه  و محرک تولید در این کشور پرداختیم، در مرحله بعد به فرآیند اشتغال در این کشور پرداخته شد در قدم بعدی موضوع دانش و فناوری و نقش دانشگاه در نظام صنعتی آلمان مورد واکاوی قرار گرفت، از این قسمت مقدمات شکل گیری یک مجموعه اقتصادی(میتشتات) در آلمان را مورد بررسی قرار میدهیم.

 

دو نکته بسیار مهم

  1. نظام اقتصادی آلمان بیشتر بر دوش بنگاههای کوچک و متوسط است، این بنگاهها اکثرا به صورت خانواده محور یا بخش خصوصی تاسیس شده اند به خاطر همین به شدت از روشهای تامین مالی که مدیریت مجموعه را خدشه دار میکند اجتناب میکنند

 

  1. ضرب المثلی در میان آنها هست که میگوید: «مهم این است که بقا پیدا کنی، نه اینکه چاقترین شوی[1]» همین دلیل کافیست که عمده بار مالی بر روی دوش قدرت مالی خود مجموعه تولیدی سوار است، به این وضعیت به اصطلاح میگویند؛ بنگاه بدهی محور(بدهی رو؟)[2] نیست، سود محور(سودرو؟)[3] است.

 

با ذکر این مقدمه لازم است تا بستر نهادی تامین مالی تولید در نظام تولیدی آلمان را مورد بررسی قرار دهیم؛ در قسمت نخست بسترهای کلان و در قسمت دوم ورود کوتاهی به جزئیات تامین مالی تولید در این کشور خواهیم داشت.

 

ساختار کلان تامین مالی

باید دانست نظام تامین مالی تولید در آلمان در بر اساس بازار سرمایه و بورس که بر اساس بازار پولی و بانک است، نظام بازار سرمایه در این کشور نسبت به نظام پولی بسیار نحیف است، از نظر سازماندهی نظام بانکی آلمان بر خلاف ایران که مبتنی بر بخش است(بانک کشاورزی، بانک صادرات، ...) در آلمان تقسیم بندی بانکها بر اساس حوزه جغرافیایی-موضوعی اختیارات است، دو گونه بانک در این کشور وجود دارد؛ نخست بانکهای بزرگ نظیر دویچ بانک و دردسدن بانک با وظایف تخصصی نسبت به بنگاه های بزرگ و دوم؛ چند گونه بانک با حوزه اختیارات منطقه ای برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط آلمانی(میتشتات) که بر اساس تقسیم وظایف تاریخی خود در بازار عمل میکنند؛ در حوزه منطقه ای و محلی بانک هایی برای پس انداز عمومی(sparkassen) و تعاونی های اعتباری(Volksbanken und aiffeisenkassen) در سطح ایالت ها بانک های تضامنی و در سطح ملی بانکهای سازندگی (مانند Kreditanstalt fur Wiederaufbau KfW)

 

نهادهای مالی منطقه ای یک ساختار غیرمتمرکز هستند که علاوه بر ایفای نقش پس اندازهای عمومی به عنوان واسطه هایی میان بنگاههای اقتصادی با بانکهای سطح ملی نظیر KFW را ایفا میکنند، با این کار سازوکار حمایت از اعطای اعتبار در سطح محلی تامین میشود، همین زمینه را برای ورود نهادهای مالی محلی برای ورود به لایه های بالاتر مانند سرمایه گذاری در تکنولوژی باز میکند. طبیعی است که در سطوح محلی و منطقه ای بانکها بیشتر خصوصی باشند، ولی بانکهای تضامنی در سطح ایالتی با مالکیت همزمان دولت و بخش خصوصی مدیریت میشوند، در سطح ملی ولی دو بانک معظم KFW و DtA وظایف تخصصی توسعه ای دارند که بنگاههای خرد و متوسط را حمایت میکنند. آنها یک وظیفه تخصصی در واسطه گری میان بانکهای تجاری و کارآفرینان در راستای سیاست های کلان در حوزه بنگاههای خرد و متوسط ایفا میکنند.

 

فرآیندهای تامین مالی در تولید

در مقایسه با فرهنگ تامین مالی آنگلوساکسون(آنچه در کشور ما هست) رفتار تامین مالی در صنایع خرد و متوسط آلمانی(میتشتات) با 5 حقیقت تثبیت شده شناخته میشود:

 

  1. نسبت های پایین سهام در تامین مالی شرکت
  2. وابستگی شدید به جریان های نقدی تولید شده از درون که تضمین میکند رشد بنگاه از درون و مبتنی بر عملکرد کلی واحد تولیدی باشد، این فرآیند کمک کرده تا نسبت بدهی به سرمایه در این شرکتها در دنیا رتبه خوبی را حاصل کند.
  3. سهامداران عمده مجموعه های تجاری مالکان آن مجموعه هستند،
  4. تامین مالی خارجی(خارج از مجموعه) بیشتر متکی بر اعتبارات تجاری و بازاری و همچنین بدهی های بانکی است
  5. همبستگی و ارتباط پایین با فرم های جایگزین تامین مالی، یکی از دلایل این امر این است که روشهای جایگزین تامین مالی، به خصوص در بخش خصوصی که حق رای را از مدیران تولیدی میگیرند.

 

  1. The Institutional Environment Supporting SME Enterprises in Germany Jörg Meyer-Stamer, Frank Wältring,2000
  2. The Seven Secrets of Germany, ECONOMIC RESILIENCE IN AN ERA OF GLOBAL TURBULENCE, David B. Audretsch and Erik E. Lehmann, 2016
  3. Financing the German Mittelstand, Hommel, Ulrich; Schneider, Hilmar, Leibniz Information Centre for Economics, 2003

 

[1] survival of the fittest, not the fattest

[2] Debt base

[3] Profit base

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده