به گزارش راهبرد معاصر؛ تقسیم وظایف روشن و صریح نسبت به انواع تامین مالی تولید، تکیه بر جریان های نقدی حاصل از تولید در تامین مالی بنگاهها و کم رنگ بودن سازوکار سفته بازانه بازار سرمایه در اقتصاد آلمان از رموز پایداری و ارگانیک بودن تامین مالی تولید در اقتصاد آلمان است.
سرمایه جریان خون هر تولیدیست که هم میتواند هر تولیدی را با خاک یکسان کند و هم میتواند تولید را رشد دهد، همچنین از عوامل پایستگی هر اقتصادی را میتوان وجود دید سرمایه گذاری بلندمدت و به دور از ملاحظات سفته بازانه دانست، در سری یادداشت های «رمز تاب آوری اقتصادی آلمان» در قدم نخست به تکیه گاه و محرک تولید در این کشور پرداختیم، در مرحله بعد به فرآیند اشتغال در این کشور پرداخته شد در قدم بعدی موضوع دانش و فناوری و نقش دانشگاه در نظام صنعتی آلمان مورد واکاوی قرار گرفت، از این قسمت مقدمات شکل گیری یک مجموعه اقتصادی(میتشتات) در آلمان را مورد بررسی قرار میدهیم.
دو نکته بسیار مهم
با ذکر این مقدمه لازم است تا بستر نهادی تامین مالی تولید در نظام تولیدی آلمان را مورد بررسی قرار دهیم؛ در قسمت نخست بسترهای کلان و در قسمت دوم ورود کوتاهی به جزئیات تامین مالی تولید در این کشور خواهیم داشت.
ساختار کلان تامین مالی
باید دانست نظام تامین مالی تولید در آلمان در بر اساس بازار سرمایه و بورس که بر اساس بازار پولی و بانک است، نظام بازار سرمایه در این کشور نسبت به نظام پولی بسیار نحیف است، از نظر سازماندهی نظام بانکی آلمان بر خلاف ایران که مبتنی بر بخش است(بانک کشاورزی، بانک صادرات، ...) در آلمان تقسیم بندی بانکها بر اساس حوزه جغرافیایی-موضوعی اختیارات است، دو گونه بانک در این کشور وجود دارد؛ نخست بانکهای بزرگ نظیر دویچ بانک و دردسدن بانک با وظایف تخصصی نسبت به بنگاه های بزرگ و دوم؛ چند گونه بانک با حوزه اختیارات منطقه ای برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط آلمانی(میتشتات) که بر اساس تقسیم وظایف تاریخی خود در بازار عمل میکنند؛ در حوزه منطقه ای و محلی بانک هایی برای پس انداز عمومی(sparkassen) و تعاونی های اعتباری(Volksbanken und aiffeisenkassen) در سطح ایالت ها بانک های تضامنی و در سطح ملی بانکهای سازندگی (مانند Kreditanstalt fur Wiederaufbau KfW)
نهادهای مالی منطقه ای یک ساختار غیرمتمرکز هستند که علاوه بر ایفای نقش پس اندازهای عمومی به عنوان واسطه هایی میان بنگاههای اقتصادی با بانکهای سطح ملی نظیر KFW را ایفا میکنند، با این کار سازوکار حمایت از اعطای اعتبار در سطح محلی تامین میشود، همین زمینه را برای ورود نهادهای مالی محلی برای ورود به لایه های بالاتر مانند سرمایه گذاری در تکنولوژی باز میکند. طبیعی است که در سطوح محلی و منطقه ای بانکها بیشتر خصوصی باشند، ولی بانکهای تضامنی در سطح ایالتی با مالکیت همزمان دولت و بخش خصوصی مدیریت میشوند، در سطح ملی ولی دو بانک معظم KFW و DtA وظایف تخصصی توسعه ای دارند که بنگاههای خرد و متوسط را حمایت میکنند. آنها یک وظیفه تخصصی در واسطه گری میان بانکهای تجاری و کارآفرینان در راستای سیاست های کلان در حوزه بنگاههای خرد و متوسط ایفا میکنند.
فرآیندهای تامین مالی در تولید
در مقایسه با فرهنگ تامین مالی آنگلوساکسون(آنچه در کشور ما هست) رفتار تامین مالی در صنایع خرد و متوسط آلمانی(میتشتات) با 5 حقیقت تثبیت شده شناخته میشود:
[1] survival of the fittest, not the fattest
[2] Debt base
[3] Profit base