به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهای اخیر سیگنال های ظاهراً متناقضی از سوی کاخ سفید و برخی اعضای اتحادیه اروپا مانند آلمان درباره مذاکرات رفع تحریم ها مشاهده می شود. ادعای بی تمایلی برای ادامه مذاکرات در عرصه دیپلماسی آشکار و ارسال پیام های گوناگون به وسیله واسطه گران منطقه ای و فرامنطقه ای نمونه ای از تناقض هدفمند غرب در برهه کنونی به شمار می رود. خلق این تناقضات معطوف به عوامل فرامتنی دخیل در فضای مذاکرات جدید انجام می شود.
در حوزه متنی (حقوقی-فنی)، پرونده مذاکرات مدت هاست بسته شده و طرف غربی نیز مسیر بازگشت به توافق هسته ای را بارها در مذاکرات رسمی و غیر رسمی با دیپلمات های کشورمان مرور کرده است. در این معادله، غرب تلاش می کند با پررنگ جلوه دادن عوامل فرامتنی و محیطی که مهم ترین آنها در برهه کنونی حمایت از اغتشاشات است، ایران را به امتیازدهی در بزنگاه حساس مذاکرات وادار کند. به عبارت بهتر، واشنگتن و تروییکای اروپایی تلاش می کنند ایران را مجاب کنند به واسطه وجود عوامل فرامتنی مزاحم، امتیازاتی را به آمریکا در مسیر بازگشت به توافق هسته ای بدهد که ماحصل آن تقویت راهبرد مهار همه جانبه ایران باشد.
بخش مهمی از تاکتیک دستکاری محیط از سوی غرب، در فضای مجازی انجام می شود
در نگاهی کلی می توان نام این تاکتیک نخ نما را «دستکاری محیط» نامید. غرب زمانی به این تاکتیک استناد می کند که قصد امتیازگیری از رقبا یا امتیاز ندادن به آنها داشته باشد. دستکاری عوامل محیطی به کمک ابزارهای رسانه ای، تبلیغاتی و سیاسی انجام می شود. در مقطع کنونی غرب در تلاش است از اغتشاشات اخیر در ایران به عنوان ابراز تنظیم کننده محیط به زیان مطالبات متنی ایران در برجام استفاده کند.
بدیهی است در اینجا باید درهر دو بُعد محیطی (فرامتنی) و متنی رصد جامعی نسبت به بازی غرب داشت که یکی از اصلی ترین وظایف و کارویژه های دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان، جلوگیری از غلبه مؤلفه های فرامتنی بر متن مذاکرات است. تمرکز مطلق بر ابعاد حقوقی-فنی مذاکرات و تأکید مداوم بر بایسته های بازگشت به توافق هسته ای دو مؤلفه ای است که از سوی وزارت امور خارجه نباید حتی لحظه ای مورد غفلت قرار بگیرد.
نکته مهم تر اینکه بخش مهمی از تاکتیک دستکاری محیط از سوی غرب، در فضای مجازی انجام می شود. به عبارت بهتر، آمریکا و تروییکای اروپایی خود نیز به وضوح نسبت به قدرت سخت و نرم جمهوری اسلامی ایران واقف، اما درصدد وارونه نمایی حقایق جاری به وسیله القای نیاز ایران به توافق هستند.
این در حالی است که نیاز غرب به توافق و بازگشت به برجام به مراتب نسبت به ایران بیشتر بوده است، تا جایی که مقام های آمریکایی و اروپایی در محافل غیررسمی و حتی رسمی بارها اعتراف کرده اند آلترناتیوی برای آنها به جز بازگشت به توافق هسته ای سال 2015 میلادی وجود ندارد. دولت بایدن که در بکارگیری تاکتیک خرید زمان درمذاکرات و بازگشت پوچ به برجام ناکام مانده است، قطعاً در تاکتیک دستکاری محیط مذاکرات نیز محکوم به شکست خواهد بود. این قاعده درباره تروییکای اروپایی نیز صادق است.