ناتو؛ بازوی نظامی سلطه-راهبرد معاصر
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی: قطعنامه شورای حکام تعاملات میان ایران و آژانس را نادیده گرفته است قطعنامه شورای حکام علیه ایران تصویب شد پاسخ ایران به قطعنامه آژانس؛ راه‌اندازی مجموعه قابل‌توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته والری زالوژنی: جنگ جهانی سوم رسماً آغاز شده است وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی درباره برجام ادعای اتحادیه اروپا: اقدامات هسته‌ای ایران «توجیه غیرنظامی معتبر» ندارد عراقچی: ایران به گام غیرفنی اروپا پاسخ مناسب می‌دهد

ناتو؛ بازوی نظامی سلطه

پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری یادداشتی درباره تاریخچه و اهداف شکل گیری ناتو و نسبت آن با نظم آمریکایی منتشر نموده است.
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۹ - ۰۷ بهمن ۱۴۰۱ - 2023 January 27
کد خبر: ۱۷۰۴۱۷

به گزارش راهبرد معاصر، رهبر انقلاب در مقاطع مختلف بر این نکته تأکید داشتند که ناتو «موجود خطرناکی است» ۱۴۰۱/۴/۲۸ موجودی که صرفاً به دنبال «منافع خودش است و مصالح و منافع ملت‌های دیگر حتی شرکای خودش در این پیمان را لحاظ نمی‌کند» ۱۴۰۰/۷/۱۱؛ و به تعبیر ایشان، «یکی از فاجعه‌بارترین مصیبت‌ها برای کشورهای دنیا این است که بیگانه‌ها در مسائل امنیتی آن‌ها دخالت کنند و جنگ و صلح آن‌ها را طرّاحی کنند و به آن‌ها خط بدهند؛ این یک فاجعه‌ی مصیبت‌بار برای هر کشوری است» یادداشت حاضر درصدد است تا با بررسی اهداف آمریکا در شکل‌دهی به نظم جهانی و نظام و ساختارهای برآمده از آن خطر توسعه‌طلبی ناتو برای جهانیان را بررسی کند و از این رهگذر به تبیین بیانات رهبر انقلاب اسلامی بپردازد.

 

۱- تاریخچه شکل‌گیری ناتو و نسبت آن بانظم آمریکایی


۱-۱- ناتو از تأسیس تا جنگ سرد
ریشه ناتو را باید در مذاکرات پنهانی چرچیل و روزولت دنبال کرد. درست زمانی که ماشین جنگی آلمان امپراتوری بریتانیا را به چالش کشیده بود و نظم بریتانیایی را به سمت فروپاشی کامل سوق می‌داد، ناگهان چرچیل بین بد و بدتر، مجبور به انتخاب بد شد و با خود اندیشید که بین حفظ امپراتوری جهانی خودشان و از دست دادن سلطه بر اروپا کدام‌یک را باید انتخاب کند؟ بریتانیا با هدایت او تصمیم گرفت که امپراتوری جهانی‌اش را به پسرعموهای خود در آمریکا واگذار کند اما جلوی سلطه آلمان بر اروپا و مخصوصاً شرق اروپا را بگیرد کابوس آن‌ها اتحاد بین شوروی و آلمان بود. لذا ابتدا سراغ پسرعموهای خود در آن سوی آتلانتیک رفتند و این‌گونه بود که به‌صورت علنی و رسمی روزولت و چرچیل روی عرشه ناو «آگوستا» در شمال آتلانتیک دیدار و «منشور آتلانتیک» را امضا کردند.


منشور آتلانتیک نقطه آغازین ورود آمریکا به بازی بزرگان بود. در واقع چرچیل کشوری را وارد بازی بزرگان و جنگ جهانی دوم کرد که قدمت و تاریخ کهنی نداشت تا شایستگی‌های حداقلی برای بازیگردانی را داشته باشد و مثل نوجوانی که دچار بلوغ زودرس شده و جاه‌طلبی خاص خودش را دارد و این‌گونه آمریکا وارث امپراتوری جهانی بریتانیا شد. بدون اینکه اندک صلاحیتی برای این کار داشته باشد و صرفاً به خاطر برتری در جنگ جهانی دوم و جاه‌طلبی خاص خودش که برآمده از ایدئولوژی تمامیت‌خواه لیبرالیسم بود بر عهده گرفت.


این کشور نوظهور یا نوجوان تازه به دوران رسیده، آن‌قدر جاه‌طلب و بی‌تجربه و خام بود که حتی به هم‌پیمانان خودش رحم نکرد و پس از جنگ جهانی دوم، مغرور از پیروزی که به لطف کمک‌های شوروی و انگلیس به دست آورده بود. با یکی از هم‌پیمانان اصلی یعنی شوروی دچار چالش شد. آمریکایی‌ها بعد از فتح برلین توسط ارتش شوروی در جنگ جهانی دوم بر اساس ایدئولوژی تمامیت‌خواه لیبرالیسم تمامی تعاملات بشری را از آن خود کردند و فقط برای اینکه به شوروی اثبات کنند که قدرت فائقه و برتر آن‌ها هستند و همگان باید از آن‌ها تبعیت کنند با دو بمب اتمی به ژاپن حمله کردند تا این‌گونه قدرت‌نمایی کرده و سپس تمامی ساحت‌ها و ساختارهای سیاسی-امنیتی-نظامی، اقتصادی-مالی-پولی و فرهنگی-علمی-اجتماعی دنیا را با تشکیل نهادهایی همچون سازمان ملل و شورای امنیت، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول و یونسکو و کمیسیون حقوق بشر، از آن خود کردند.


تمامیت‌خواهی لیبرالیستی آمریکایی‌ها که ادامه همان تمامیت‌خواهی بریتانیایی به‌عنوان پیشران سابق تمدن لیبرالی بود آن‌ها را بر آن داشت تا کشورهای اروپای غربی و کانادا را مبتنی بر تئوری آتلانتیسیم یا عقیده به همکاری همه‌جانبه دو سوی آتلانتیک مجبور به تبعیت از خود کند و آن‌ها را در پیمان واشنگتن که بعدها به پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو معروف شد، کاملاً تحت سلطه خود قرار داد؛ یعنی آمریکایی‌ها با تمام توان سلطه سابق بریتانیا را توسعه و گسترش دادند.

 

۲-۱- ناتو از جنگ سرد تاکنون
جنگ‌طلبی‌ها و مزاحمت‌های آلمان‌ها در جنگ جهانی اول و دوم برای بریتانیا که می‌توانست خطر بالقوه‌ای برای نظم جدید انگلوآمریکایی نیز باشد، باعث شد که در پوشش ناتو اشغال آلمان از سوی آمریکا توجیه شود. به قول اروپایی‌ها ناتو برای این در جنگ سرد تشکیل و توسعه داده شد که آلمان را در خاک خود متوقف کند، شوروی را از اروپا بیرون کند و حضور و اشغال نظامی آمریکا در اروپا را رسمیت بخشد. این اشغالگری از طریق شبکه عظیمی از پایگاه‌های نظامی آمریکا از شرق تا غرب اروپا و از شمال تا جنوب اروپا بعد از گذشت هشتاد سال از جنگ جهانی دوم همچنان ادامه دارد. در واقع ناتو برای اولین بار در طول تاریخ بشریت، شبکه‌ای عظیم از سیستم نظامی، امنیتی و اطلاعاتی گسترده با ده‌ها هزار سلاح‌های کشتارجمعی، درست کرد که حتی فراتر از کره زمین را رصد می‌کند و برای اولین بار در تاریخ بشریت جمعی از انسان‌ها در قالب ناتو توانایی نابود کردن کل کره زمین را برای خود به وجود آوردند و این خطری عظیم برای کل بشریت در عصر کنونی و نسل‌های آینده است لذا به این دلیل رهبری عزیز بر خطرناک بودن ناتو تأکید دارند و علم و قدرت داشتن بدون داشتن دین و هدایت الهی و صلاحیت لازم را خطری عظیم برای کل بشریت قلمداد می‌کنند.


توسعه‌طلبی‌های ناتو از جنگ سرد به این‌طرف و مخصوصاً بعد از فروپاشی شوروی به اوج خود رسید ناتو در زمانه جنگ سرد تلاش کرد با ایجاد بحران‌های مختلف و به بهانه مبارزه با کمونیسم، سیاست‌های جاه‌طلبانه آمریکا را با حمایت نهادهای فرهنگی یا ناتوی فرهنگی و نهادهای اقتصادی یا ناتوی اقتصادی، تجلی بخشد و به توسعه سلطه آمریکایی کمک کند. آمریکایی‌ها که بعد از جنگ سرد رقیب خاصی در عرصه نظامی برای خود نمی‌دیدند و طبیعتاً با توجه به فلسفه شکل‌گیری ناتو که برای جلوگیری از نفوذ شوروی بود، می‌بایستی به ناتو پایان دهند یا آن را محدود کرده و توسعه ندهند اما در پوشش مبارزه با تروریسم و بحران‌زایی مجدد و حمله به افغانستان و عراق و لیبی و غیره تا توانستند ناتو را گسترش دادند.

 

۲- اهداف خطرناک آمریکا از توسعه ناتو
آمریکا در قالب ناتو همان اهداف خطرناک بریتانیا برای سلطه بر جهان را دارد و این سلطه جز با سلطه بر اوراسیا و غرب آسیا محقق نمی‌شود. لذا برای اینکه بتواند بر این دو منطقه حیاتی و فوق استراتژیک که قلب کره زمین به‌حساب می‌آیند، سلطه یابد، دائماً سعی در بحران سازی برای کشورهای منطقه و توجیه حضور و سلطه خود دارد.


به همین خاطر از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ میلادی، ۱۰ کشور کمونیستی سابق را به عضویت ناتو درآورد و شمار اعضای ناتو به ۲۶ کشور افزایش یافت. بعدازآن نیز کرواسی، آلبانی و مقدونیه به عضویت ناتو درآمدند و سپس تلاش کردند تا کشورهای گرجستان و اوکراین را نیز عضو ناتو کنند و به‌تدریج این نیروی نظامی به سمت غرب و حتی شرق آسیا کشیده شود. تسلط بر این مناطق می‌تواند عامل مهمی بر جلوگیری از اتحاد منطقه‌ای و ایجاد بحران‌های متعدد برای جلوگیری از ثبات و امنیت و توسعه پایدار باشد؛ که بیانگر اهداف شوم و خطرناک آمریکا از توسعه ناتو است.



جمع‌بندی
با توجه به تاریخچه و عملکرد و اهداف خطرناک ناتو، قابل‌انتظار است که قدرت‌های طبیعی اوراسیا ابتکار عمل را در دست گیرند و تمایلی به گسترش بحران‌زایی و نفوذ گسترده‌تر ناتو به کشورها و اتحادهای بیگانه در منطقه نداشته باشند. ایجاد همگرایی بین قدرت‌های منطقه‌ای، کابوس بزرگ آمریکایی‌ها و ناتو است که از اهداف خطرناک آمریکایی‌ها جلوگیری می‌کند. از این‌رو با درک این ضرورت و فهم و نگرش راهبردی نسبت به کلان پروژه آمریکایی، رهبر انقلاب در سخنرانی‌های مختلف خطر ناتو را گوشزد کرده‌اند و ابتکار عمل در برابر اهداف ناتو را مورد تأکید قرار داده‌اند تا جلوی اهداف شوم بازوی نظامی سلطه آمریکایی گرفته شود./ پایگاه اطلاع رسانی رهبری

ارسال نظر
آخرین اخبار