به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ایران اسلامی از بدو پیروزی انقلاب سال 1357 تاکنون شاهد دستاوردهای بسیاری در حوزه های مختلف ازجمله سیاسی و اجتماعی بوده است. دستیابی به مردم سالاری برخاسته از دین و معنویت، حکومت انتخابی و تبدیل نظام طاغوتی به نظام مردم سالار، برگزاری انتخابات مختلف و نقش دادن به مردم در مدیریت کشور و تعیین مدیران، دست به دست شدن مدیریت اجرایی کشور و فضای آزاد نقد و اصلاح، تذکر و مخالفت سیاسی و در یک کلام، یکپارچه سازی ملت از مهمترین دستاوردها در حوزه سیاسی و اجتماعی به شمار می رود. معاندان با سیاه نمایی دستاوردها در حال انحراف افکار عمومی هستند و نمی خواهند مردم واقعیت دستاوردهای مهم کشور را بدانند.
علی عبدی، کارشناس مسائل بینالملل درباره چگونگی احیای شرایط برای گذر از حکومت دیکتاتوری به جمهوری اسلامی در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به «راهبرد معاصر» گفت: تئوری های مختلفی برای پیروزی انقلاب اسلامی و عبور از حکومت دیکتاتوری به جمهوری اسلامی بیان می شود، ازجمله اینکه همواره در رقم خوردن انقلاب های مختلف، تحلیلگران تئوری های شکل گیری انقلاب ها را برای ترسیم بهتر وقایع رخ داده بررسی می کنند، اما موضوع این است که انقلاب مردم ایران از جهاتی متفاوت از سایر انقلاب هاست.
رضا شاه به دست انگلیسی ها به قدرت رسید و محمدرضا نیز به وسیله آمریکاییها به قدرت بازگشت و ۲۵ سال با حمایت آمریکاییها در مسند قدرت باقی ماند
وی افزود: سرنگونی رژیم پهلوی و گذار کشور از دیکتاتوری به جمهوری اسلامی دو عامل اصلی داشت؛ عامل نخست این بود که رژیم شاهنشاهی به هیچ وجه سلطنت یا حکومت ایرانی نبود. درواقع حکومت پهلوی غده سرطانی بود که در متن و بطن جامعه ایرانی به دست نامحرمان بیگانه کاشته شده بود.
کارشناس مسائل بینالملل عنوان کرد: دومین عامل در تفاوت اصلی حکومت پهلوی با حکومت های قبل از خود بود که با اتکا به قدرت خارجی به قدرت رسید، به گونه ای که در تاریخ ایران به ویژه بعد از دوره صفویه به هیچ وجه حکومتی چنین ماهیتی نداشت قدرتی خارجی سلسله ای را پایه گذاری یا به مردم ایران تحمیل کند.
عبدی گفت: پهلوی ها یک بار پدر و بار دیگر پسر را بر مردم ایران تحمیل کردند، به گونه ای که رضا شاه به دست انگلیسی ها به قدرت رسید و محمدرضا نیز به وسیله آمریکاییها به قدرت بازگشت و ۲۵ سال با حمایت آمریکاییها در مسند قدرت باقی ماند. ضمن اینکه پهلوی ها به شدت با تاریخ، فرهنگ و مذهب ایران بیگانه بودند؛ رژیمی غرب زده و خودباخته که فرهنگ ایرانی اسلامی را در برابر فرهنگ غربی تحقیر می کردند و هویت ایرانی را جعل و فقط به ایران باستان منتسب کرده بودند.
کارشناس مسائل بینالملل توضیح داد: پهلوی ها فرهنگ ایرانی را به قبل از اسلام منتسب کرده بودند، به گونه ای که اسلام در فرهنگ ایرانی موضوعیتی نداشت و ما با حکومت ساسانیان به یکباره بدون پشت سر گذاشتن تاریخ یک هزار و 400 ساله اسلامی به دوران رضا شاه و پسرش پرتاب شدیم. آنچه در این موضوع حائز اهمیت است، اینکه همه این موارد جمع می شود ذیل حکومت کاملاً استبدادی و دیکتاتوری که پدر و پسر متکی به قدرت خارجی بودند.
عبدی تصریح کرد: زمانی که رضا شاه به قدرت رسید، مردم ایران حوادث تلخ و ناگواری را پشت سر گذاشته و تازه از بحران های بعد از انقلاب مشروطیت کمر راست کرده بودند، لذا در عمل در انفصال و استیصال تاریخی به سر می بردند که رضاشاه بر آنها تحمیل شد. در آن برهه زمانی مردم ایران قدرتی برای واکنش نشان دادن به روی کار آمدن رضا شاه نداشتند، زیرا ایران ناامن شده بود و کشور میدان تخت و تاز قدرت هایی همچون شوروی سابق و انگلستان شده بود.
زمانی که رضا شاه به قدرت رسید، مردم ایران حوادث تلخ و ناگواری را پشت سر گذاشته و تازه از بحران های بعد از انقلاب مشروطیت کمر راست کرده بودند، لذا در عمل در انفصال و استیصال تاریخی به سر می بردند که رضاشاه بر آنها تحمیل شد
وی افزود: متأسفانه پادشاهان بی کفایت قاجار مردم را به استیصال رسانده بودند، لذا خاندان پهلوی با بهره گیری از استیصال مردم ایران به قدرت رسیدند.
کارشناس مسائل بینالملل تأکید کرد: در دهه ۱۳۵۰ ملت ایران دیگر ملتی نبود که شبیه اوایل روی کار آمدن رضا شاه در انفعال و استیصال محض به سر ببرد و ملتی نبود که مانند کودتای ۲۸ مرداد قابل سرکوب باشد، بلکه از دهه ۴۰ بعد از آغاز نهضت حضرت امام خمینی(ره) پایه های شکل گیری خودباوری و اعتبار ملی در ایران شکل گرفت که با کنار هم قرار گرفتن خودباوری، اعتماد به نفس ملی در کنار رهبری امام خمینی (ره) احیای اسلام در قامت ایدئولوژی سیاسی و انقلابی و تشکل یابی مردم به ویژه قشر جوان و دانشجو و با انگیزه بر محور رهبری و ایدئولوژی سیاسی تقویت شد. علاه بر این، چهره های فکری و فرهنگی دیگری مانند مرحوم علی شریعتی در این ماجرا و ایدئولوژی پردازی و تشکل یابی سهیم بودند.
عبدی توضیح داد: افزایش ناگهانی قیمت نفت شاه را دچار جنونی عجیبی کرد و حس قدرتی مضاعف به وی داد، به طوری که بعد از چند برابر شدن قیمت نفت در سال 1351 و کلید زدن جشن های 2 هزار و 500 ساله تا سال 1357 با اعلام اینکه همه باید عضو حزب رستاخیز شوند و هر کسی که عضو این حزب نمی شود، می تواند از ایران خارج شود، شاه ایران را به سمت دیکتاتوری نظامی سوق داد و وارد فاز جدیدی به نام دیکتاتوری تک حزبی کرد.
وی افزود: در این فضا و کنار روندی که شاه و حکومت پهلوی پیش گرفته بودند و روز به روز از واقعیتهای جامعه ایران دور و غریبه تر میشدند، امام خمینی و ایدئولوژی سیاسی انقلابی و اسلامی و تشکل یابی بر محور روحانیت به مقطع بهمن 1357 برخورد کرد که باعث فروپاشی حکومت شاه شد.
عبدی گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی نخستین همه پرسی ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ با نسبت آرای بسیار بالای ۹۸ درصدی زمینه ای برای گذار از دیکتاتوری نظامی و تک حزبی به سمت جمهوریت دینی با تدوین و همه پرسی قانون اساسی شکل گرفت، به طوری که از همه طیفها و اقشار در آن شرکت کردند که قانون اساسی با درصد بالایی رأی آورد.
وی توضیح داد: انتخاب مجلس شورای ملی و ریاست جمهوری پایه های جمهوری دینی را در ایران بنا کرد، به طوری که تا قبل از آن هیچ وقت ایران تجربه جمهوریت نداشت و مردم ایران از دیکتاتوری مستبدانه خاندانی، سلطنتی و نظامی به حکومت جمهوری دینی گذار کردند.