به گزارش «راهبرد معاصر»؛ شاید بتوان گفت ریشه ماجرای مسمومیت های امروز در آذرماه است و به توییتی برمی گردد که حالا میان کاربران شبکه های اجتماعی بازخوانی می شود؛ جایی که در آن یک حساب کاربری وطن فروش از دنبال کنندگان خود میخواهد از ماده ای خطرناک در فضای بسته کلاس های درس استفاده کنند تا فعالیت عادی مدارس متوقف شود. همزمان با این توییت، پیام عضو شورای شهر شیراز در شبکه های اجتماعی منتشر می شود که بحث «خرابکاری شرافتمندانه» (ضربه زدن به کشور و انداختن به گردن حکومت) را ترویج می کند.
از آن جریان سه ماه می گذرد و با افزایش ناگهانی و مشکوک قیمت دلار که برخی آن را به «جنگ ارزی علیه ایران» تعبیر می کنند، روند مسمومیت های مدارس اوج میگیرد. حال این سؤال افکار عمومی جامعه را به خود مشغول کرده که هدف و پشت پرده این حوادث چیست؟
با توجه به آموزش هایی که برخی حساب های کاربری در توییتر در سه ماه قبل در زمینه خرابکاری در مدارس داده اند، جمهوری اسلامی با اقدامی هدفمند مواجه است
با نگاه اجمالی می توان هدف از مسمومیتهای سریالی را پیوستن «اکثریت خاموش» به جریان اعتراضات دانست. کارشناسان آمریکایی در این زمینه معتقدند، بدنه همراهان نسل جدید جامعه اگر به تظاهرات مورد حمایت ضد انقلاب نپیوندد، معترضان حامی و پشتوانه انبوهی نخواهند داشت.
دانشآموزان گروهی هستند که بیشترین دربرگیری جامعه را دارند و با به خطر انداختن سلامت این گروه، جریانهای ضد انقلاب تلاش می کنند با یارگیری از میان نوجوانان، خانوادههای آنها و بخشهای خاموش جامعه، چرخه جدیدی را در اعتراضات راهاندازی کنند و جامعه را به سمت آنچه که مسیر انقلاب ادعایی خود مینامند، سوق دهند. طبعاً در مرحله نخست میکوشند مذهب هراسی کنند، در مرحله دوم به سراغ القای الگوبرداری حکومت از طالبان می روند و در مرحله سوم می کوشند با گسترش نگرانی در جامعه تمرکز نیروهای امنیتی را از وظایف اصلی خود منحرف کنند.
حال این سؤال مطرح می شود، آیا با مشاهده خروجی های اینترنشنال میتوان به این جمع بندی دست یافت عده ای کاملاً هوشمندانه به دنبال بهره برداری از تولیدات این رسانه معاند و ایجاد حوادث تلخ در نقاط مختلف کشور هستند؟ پاسخ کاملاً مثبت است. با توجه به آموزش هایی که برخی حساب های کاربری در توییتر در سه ماه قبل در زمینه خرابکاری در مدارس داده اند، جمهوری اسلامی با اقدامی هدفمند مواجه است.
هرچند اکنون برای اینکه بخواهیم بدانیم چه کسانی ممکن است پشت ماجرا و خرابکاری های اخیر باشند یا قضاوت داشته باشیم و حکم صادر کنیم، مقداری زود است، اما می توان در این زمینه گمانه زنی هایی را مطرح کرد.
با توجه به فضای حاکم بر رسانه های معاند، دست کم پنج دلیل برای دست داشتن جریان پهلوی-رجوی در خرابکاری مسمومیت دختران دانش آموز محرز است؛
نخست، بیش از یک سال است جریان فحشا تلاش می کند از دختران نوجوان در مدارس یارگیری کند که هر بار ناکام مانده است. در دوران اغتشاشات پس از فوت ناگهانی دختر کُرد، تلاش کردند از هیجان نوجوانی مدارس دخترانه بهره بگیرند که به جز معدود مواردی دست خالی برگشتند. حتی در موضوع کشته سازی های اخیر عمده مصادیقشان دختران نوجوان بودند که بعدها نمونه های دروغین آن ازجمله آرمیتا عباسی افشا شد و رسوا شدند. با توجه به این مورد می توان استنباط کرد تمرکز مجدد بر مدارس دخترانه در راستای همان پروژه فرهنگی-امنیتی است.
دوم، بعد از ناکامی اغتشاشات، محور مزدور غربی-عربی-عبری تلاش کردند با تنفس مصنوعی اعتراضات را زنده نگه دارند. یک روز به برف و ترافیک متوسل شدند و روز دیگر آلودگی هوا و به تازگی تمام قوای خود را در بازار مکاره دلار صرف می کنند و در واپسین روزها ماجرای یوزپلنگ ایرانی را بهانه کردند. این تنفس مصنوعی را باید در کنار تلاش همه جانبه برای ایجاد اغتشاش و فراخوان های خیابانی این روزها به بهانه مسمومیت ها قرار داد.
سوم، آدم کشی همچون مریم رجوی چند هفته قبل درحالی که مسمویت ها به تهران نرسیده بود، در توئیتی به پایتخت رسیدن مسمویت ها را خبر و جاهلانه پروژه دست ساز مذکور را لو داد. وی همچنین در بیانیه ای درخواست تجمع خیابانی داد. آیا نقش این جریان تروریستی روشن نیست؟
بعد از ناکامی اغتشاشات، محور مزدور غربی-عربی-عبری تلاش کردند با تنفس مصنوعی اعتراضات را زنده نگه دارند
جنایت های این روزهای منافقین در حالی انجام می شود که بزرگترها و مردم ایران همچنان ترور کودکان و نوجوانان مظلوم شهرهای کشور را در دهه 60 فراموش نکرده اند.
چهارم، این روزها رسانه های معاند بار دیگر پروژه نخ نمای «کار خودشونه» را کلید زده اند، اما کافی است سابقه این اقدام را مرور کنیم؛ نمونه آشکار آن عملیات تروریستی شاهچراغ بود که در روز روشن آدم کشتند و بعد گفتند کار خودشونه. در ماجرای ایذه نیز جریان تروریستی وطنی به میان مردم رفتند، آدم کشتند و در رسانه هایشان به هم تبریک گفتند؛ البته وقتی متوجه کودکی در میان کشته شدگان شدند، به طمع تبلیغات جعلی تبریکشان را پس گرفتند و گفتند کار خودشونه.
پنجم، ربع پهلوی خائن که چند دهه است با پول دزدی و به سرقت رفته از مردم ایران در غرب نفس می کشد، در مصاحبه ای به صراحت اعلام کرد باید ایران زیر تحریم های سهمگین اقتصادی و مضاعف قرار داد تا مقدمه اعتراض مردم شود. همین حرف را پیش تر مسیح علی نژاد مطرح کرده بود؛ جریان شیادی که برای یارگیری حاضر است زندگی مردم سخت و سخت تر شود. آیا بعید نیست این جریان شرور با هدف ایجاد اعتراض و یارگیری، عامل مسمومیت در مدارس دخترانه باشند؟
می توان سه سناريو را براى مسموم شدن دختران دانشآموز تشريح كرد؛
ادعای الگوبرداری از طالبان: به دلیل اینکه مسمومیت دانشآموزان از قم آغاز شد و تمرکز آن بر مدارس دخترانه است، انگشت اتهام بسیاری از مردم گروههای متحجر و مخالف تحصیل دختران را به عنوان عامل حادثه نشانه رفته است. در این زمینه برخی شبنامههای تهدیدآمیز که خواستار تعطیلی مدارس دخترانه شده بود نیز در فضای مجازی منتشر شد، اما این موارد که ساختگی تلقی میشود، جدی گرفته نشد.
بُعد روانی: این مورد بیشتر از سوی مدیران مدارس بیان میشود. آنها معتقدند این گونه حوادث بعد از انتشار اخبار منفی رخ می دهد و به دلیل شیطنت دانشآموزان با هدف فرار از مدرسه و امتحانات انجام می شود.
گزارش شده است در مواردی دانش آموزان با استفاده از بمب بدبو (چیزی شبیه ترقه که بوی بد تولید میکند) تلاش می کنند کلاس را با توجه به فضای موجود به تعطیلی بکشانند و به زعم خود از امتحان خلاص شوند. همچنین در مواردی فضای ایجادشده باعث حساسیت شدید روانی شده که گاه با تلقین باعث بدحالی واقعی افراد میشود. ممکن است در مواردی شیطنت دانشآموزان یا ترس روانی آنان زمینه حوادثی شده باشد، اما این موارد در صورت صحت، درصد بسیار کمی در حوادث دارند.
خرابکاری از سوی سرویسهای خارجی یا گروههای معاند: هدف این دو گروه از بین بردن آرامش روانی جامعه و تداوم ناآرامیهاست. انتشار توئیت برخی سران گروهکهای منافقان و معاندان و اتهامزنی به نظام نیز در همین راستا تفسیر میشود.
گزارش شده است در مواردی دانش آموزان با استفاده از بمب بدبو (چیزی شبیه ترقه که بوی بد تولید میکند) تلاش می کنند کلاس را با توجه به فضای موجود به تعطیلی بکشانند و به زعم خود از امتحان خلاص شوند
استدلال معتقدان به این سناریو، به وسعت عملیات انجامشده و حرفهای بودن اجرای آن متکی است که با وجود گذشت سه ماه، ردی از عوامل برجای نمانده است. از این رو امکان دارد حوادث به وسیله یک یا چند سرویس امنیتی در حال انجام باشد.
در سوی مقابل میدان توطئه ضد انقلاب، جمهوری اسلامی ایران استوار ایستاده است، کشوری که 60 درصد دانشجویانش دختر هستند و یک سوم هیئت علمی دانشگاه های آن را بانوان تشکیل می دهند. از جایگاه زنان در ورزش و پیشرفت های علمی و شغلی و مناصب مدیریتی و ... نیز بگذریم. آیا چنین کشوری می تواند مخالف مدرسه رفتن دختران باشد؟
بی تردید نخستین متهم خرابکاری های شبکه ای مسمومیت دختران جریان وطن فروش و تجزیه طلب پهلوی- رجوی است و اگر هرگونه گروه و دسته جاهلی و مرتجعی نیز در داخل مقصر اعلام شوند، مستقیم و غیرمستقیم وابسته و زیر نفوذ همین جریان خبیث هستند.
به تازگی ضد انقلاب و منافقین پس از توطئه مسمومیت دختران در تبلیغات خود در فضای مجازی از مخاطبانشان میخواهند نمونه پاسخ آزمایشگاه (ادرار، خون و بزاق) را برای آنها بفرستند گفته می شود این نمونهها برای ساخت ویروس های کشنده و سلاحهای بیولوژیکی استفاده خواهد شد و مردم باید هشیار باشند و به این گونه فراخوان ها توجه نکنند. کودککشیهای سازمان تروریستی منافقین در دهه ۶۰ جزو جگرسوزترین قسمتهای تاریخ ایرانزمین است و شاید با مرور جنایت های منافقین نیاز نباشد برای یافتن حقیقت ماجرای مسمومیت دانشآموزان راه دور برویم.
نباید فراموش کرد ضد انقلاب برای پروژه انقلاب ادعایی خود در ایران و آشوب های پس از مرگ ناگهانی دختر کرد 800 میلیون دلار هزینه نکرد که در ماه پنجم با دعوای رضا پهلوی و دیگر اپوزیسیون به حاشیه برود. آنها همچنان امید دارند این پروژه بتواند مردم انقلابی و استوار ایران را از پای درآورد و به تعبیر خودشان کار نظام را یکسره کند.
قرار بود پروژه مضحکشان به مطالبه وطن فروش های خارجنشین برای اقدام علیه ایران و ایجاد درگیری مسلحانه در سیستان و بلوچستان، کردستان و تجمعات در داخل ایران تبدیل شود. حتی خواب می دیدند درنهایت کار شاهد حمله هوایی رژیم صهیونیستی به زیرساختهای ایران خواهند بود؛ خوابی که مردم انقلابی ایران در 22 بهمن برهم زدند و توطئه ای که در نطفه خفه شد. بی تردید دشمنان انقلاب اسلامی به دنبال احیای «پروژه ژینا» هستند و می کوشند مسمومیت های اخیر به همان هدف ختم شود.