به گزارش راهبرد معاصر؛ سیزدهمین دور از سلسله نشستهای «آستانه» درباره سوریه به تازگی در شهر «نور سلطان» قزاقستان (آستانه سابق) میان نمایندگان دولت سوریه و معارضان برگزار شد. دو طرف در جریان این دور از مذاکرات با برقراری یک آتشبس مشروط جهت پایان دادن به جنگ در استان ادلب توافق کردند. طبق توافق صورتگرفته میان دولت سوریه و معارضان، گروههای مسلح میبایست مکانهای استقرار خود در مناطق کاهش تنش را ترک کرده و تا شعاع 20 کیلومتری از این مناطق فاصله گیرند. این گروهها همچنین ملزم شدند تمامی جنگافزارهای سنگین خود را از خطوط مقدم نبرد خارج سازند. تمامی این تحولات درحالی است که اخیرا نماینده دائم سوریه در سازمان ملل، ترکیه را به عدم پایبندی به تعهداتش در مذاکرات متهم کرده است. درهمین ارتباط، راهبرد معاصر گفتگویی را با «امین حطیط»، کارشناس مسائل راهبردی و ژنرال بازنشسته ارتش لبنان انجام داده است که مشروح آن از نظر میگذرد.
سیزدهمین دور از مذاکرات «آستانه» درباره سوریه به تازگی در کشور قزاقستان میان طرفهای سوری برگزار شد. همانطور که میدانید طرفهای مذاکرهکننده بر سَر برقراری آتشبس مشروط در ادلب توافق کردند. ارزیابی شما از این توافق و دورنمای آن در بحران سوریه چیست؟ آیا معارضان به این توافق پایبند خواهند ماند؟
توافقی که میان دولت سوریه و گروههای معارض صورت گرفته، مسأله جدیدی نیست. این توافق، در واقع نوعی تلاش برای احیای توافقهای پیشین مذاکرات «سوچی» است. پیشتر در مذاکرات سوچی، ترکیه ملزم شده بود از نفوذ خود برای سامان بخشیدن به اوضاع ادلب بهرهبرداری کرده و در نهایت، مناطق مختلف این استان را به تحت حاکمیت دمشق بازگرداند.
در مذاکرات انجامشده اخیر در کشور قزاقستان، دو گزینه اصلی روی میز بود. اول اینکه؛ توافقهای پیشین در جریان مذاکرات سوچی بار دیگر احیاء و به مرحله اجراء گذاشته شوند و دوم اینکه؛ عملیات نظامی برای پاکسازی کامل ادلب از لوث عناصر مسلح و تکفیری کلید بخورد.
در سایه شرایط کنونی منطقه و جهان، مثلثِ سوریه، ایران و روسیه تصمیم گرفتند احیاء مذاکرات سوچی را در دستور کار خود قرار دهند. هدف از اتخاذ این گزینه، اعطای آخرین فرصت به ترکیه برای عمل به تعهداتش درچارچوب مذاکرات سوچی بود.
درخصوص افق و دورنمای توافق کنونی نیز باید گفت که تحولات میدانی و برآوردها از شرایط کنونی گویای این واقعیت هستند که این توافق در سایه کارشکنیهای گروههای مسلح و متحدانشان، حداقل در سال جاری میلادی با موفقیت همراه نخواهد بود؛ کما اینکه توافقات مشابه در سال گذشته میلادی موفقیتی را کسب نکردند.
اخیرا «بشار الجعفری» نماینده دائم سوریه در سازمان ملل متحد سخنان تندی را علیه ترکیه و مقامات آنکارا مطرح کرده است. الجعفری در این سخنان تأکید کرد که ترکیه برخلاف تعهداتش در مذاکرات گذشته همچنان به حمایت از تروریسم در خاک سوریه و در استان ادلب ادامه میدهد. ارزیابی شما از اقدامات ترکیه و این انتقاد مقام سوری چیست؟
آنچه که اکنون در روند تحولات سوریه به چشم میخورد، عدم پایبندی ترکیه به تعهداتش در چارچوب مذاکرات سوچی و آستانه است. ترکیه در جریان مذاکرات پیشین متعهد به تخلیه مناطقِ مشخص از حضور عناصر مسلح، همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم و عقب راندن تسلیحات سنگین از مناطق کاهش تنش شده بود. در این میان، توافق شده بود که ترکیه نقش اجرا کننده، روسیه نقش ناظر و ایران نقش ضامن را ایفا کند.
با تمامی اینها، ترکیه از اجرای آنچه که بدان مکلف شده بود، سرباز زد. درست به همین دلیل است که نتایج مذاکرات سوچی همچنان با گذشت حدود 11 ماه یعنی از سپتامبر گذشته تاکنون، برای ما ملموس نیست.
همانطور که پیشتر ذکر شد، مسیر سیاسی کنونی در سوریه به سمت اعطای فرصت به ترکیه جهت پایبندی آن به تعهداتش، پیش میرود. اما شخصا بر این اعتقادم که مقامات آنکارا از فرصت کنونی که در اختیار آنها قرار داده شده است، آنطور که باید و شاید استفاده نخواهند کرد.
سخنگوی وزارت خارجه ترکیه روز جمعه اعلام کرد که این کشور حتی بدون همکاری ایالات متحده آمریکا میتواند در شمال سوریه «منطقه امن» ایجاد کند. به نظر شما آیا ترکیه در سایه مخالفتهای قاطعانه دمشق از یک سوی و عدم همکاری آمریکا از سوی دیگر، قادر به پیادهسازی چنین طرحی در شمال سوریه است؟
با وجود اینکه بیش از نیمی از سال 2019 نیز سپری شده است، ترکیه همچنان پروژه خاص خود در سوریه را پیش میبَرَد. این درحالی است که مذاکرات مختلف در قزاقستان و همچنین مذاکرات سوچی هم باعث نشده آنکارا از این پروژه خاص خود دست بکشد.
پروژه خاص ترکیه در سوریه ایجاد منطقه امن در شمال این کشور است. آنکارا با عملیاتی ساختن این طرح قصد دارد ساکنان محور شمالی را به داخل منطقه امن انتقال داده و یک دیوار حائل میان آنها و کُردها در این محور ایجاد کند. چنین اقدامی، تلاشهای ترکیه برای سرکوب کُردها را بیش از پیش تسهیل میکند.
اگر ترکیه تاکنون موفق به عملیاتی ساختن این پروژه خاص خود در سوریه نشده است، علت آن به دو مسأله باز میگردد. اول اینکه؛ تحقق این هدف از طریق راهکار نظامی بسیار دشوار بوده است و آنکارا به دلیل همین سختیها و پیامدهای آن به گزینه نظامی جهت جامه عمل پوشاندن به هدفش متوسل نشده است.
دوم اینکه؛ در بُعد سیاسی نیز تمامی طرفهایِ مذاکرات آستانه یعنی ایران، روسیه و سوریه قویا با تحقق چنین هدفی مخالفت کردهاند. درهمینحال، آمریکا هم حاضر نشده است برای تأمین منفعت آنکارا در هدف قرار دادن کُردها، با طرح مذکور موافقت کند. بر اساس آنچه که گفته شد، پروژه ترکیه برای ایجاد منطقه امن در شمال سوریه پروژهای است که قابلیت عملیاتی شدن ندارد.
این روزها خبرهای زیادی مبنی بر ارسال تجهیزات نظامی گسترده توسط ترکیه به نزدیکی مرزهای سوریه برای استقرار آنها در محور شمالی شنیده میشود. در نقطه مقابل، دیدهبان حقوق بشر سوریه نیز اعلام کرده است که ائتلاف آمریکایی بیش از 100 کامیون حامل سلاح به کُردها در شمال سوریه رسانده است. طرفهای آمریکایی و ترکیهای در شمال سوریه به دنبال تحقق چه اهدافی هستند؟
درحال حاضر نوعی رقابت میان ایالات متحده آمریکا و ترکیه در شرق فرات شکل گرفته است. هر دو طرف درگیر یعنی واشنگتن و آنکارا به دنبال آن هستند تا بر بخشی از شرق فرات سیطره یافته و کنترل آن را برعهده گیرند.
اما در این میان، یک توافق ضمنی نیز میان ایالات متحده آمریکا و ترکیه وجود دارد و آن، این است که هر دو متفقالقول هستند که مناطق واقع در شرق فرات نباید به مناطقِ تحت کنترل دولت دمشق بازگردد. برآورد موجود این است که تداوم رقابت کنونی میان واشنگتن و آنکارا در شرق فرات و تشدید آن نه منافع آمریکاییها را تأمین میکند و نه منافع ترکیه.
علت این مسأله هم آن است که افزایش اختلافات در شرق فرات ممکن است به وقوع درگیریهای نظامی میان دو طرف بینجامد؛ مسألهای که به نفع هیچکدام از آنها نیست. این را نیز در نظر بگیرید که تداوم این رقابت نظامی در شرق فرات، دولت سوریه را ناگزیر به انجام عملیات نظامی غافلگیرانه در این منطقه خواهد کرد تا مانع از تحقق اهداف هر دو طرف شود.