به گزارش «راهبرد معاصر»؛ به عقیده بسیاری از تحلیلگران، با روی کارآمدن دموکراتها در کاخ سفید روابط نزدیک ریاض و واشنگتن با وجود حفظ پیوندهای راهبردی، به شکل قابل توجهی تضعیف شد. انتقادات مکرر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا از سلمان بن عبدالعزیز و محمد بن سلمان، پادشاه و ولیعهد سعودی به دلیل جنگ یمن، قتل جمال خاشقجی، فعال مخالف سعودی و نقض حقوق بشر در عربستان سبب شد دولتمردان سعودی سیاست تنبیهی را در قبال آمریکا اتخاذ کنند و با انتخاب راهبرد «موازنه مثبت»، روابط دوجانبه با سایر کانونهای نوظهور قدرت همچون چین، روسیه و هند را توسعه دهند.
برهمین اساس در سه سال اخیر آرامکو به تأمین کننده اصلی نفت پکن در منطقه خلیج فارس بدل شد و ریاض در قالب مجموعه «اوپک پلاس» به همکاری با مسکو برای بالا نگه داشتن قیمت نفت در بازارهای انرژی پرداخت. شاید اوج اختلاف میان سعودی و آمریکا را بتوان در قاب دیدار مقام های امنیتی و سپس وزیران امور خارجه ایران و عربستان در پکن مشاهده کرد.
یکی از بزرگترین مناقشه های غرب آسیا در حالی به نقطه صلح رسید که آمریکا تقریباً در روند آن نقشی نداشت. در چنین شرایطی جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا برای دیدار با مقام های سعودی، اماراتی و هندی راهی ریاض شد تا بتواند راهی برای کاهش اختلافات در پروندههای مورد مناقشه و بهبود روابط میان دو کشور بیابد.
به گزارش اکسیوس، پس از رونمایی آمریکا، هند، امارات و رژیم صهیونیستی از ابتکار امنیت غذایی «I 2 U 2» با هدف ایجاد آلترناتیو کریدوری در برابر طرح «یک کمربند- یک جاده» چین، واشنگتن قصد دارد با رایزنی مقام های سعودی، هندی و اماراتی، کشورهای عربی و شورای همکاری خلیج فارس را به وسیله مسیرهای ریلی و سپس بنادر منطقه را به وسیله مسیرهای آبی به هند متصل کند.
شاید یکی از معدود پروندههای مورد توافق میان سعودی و آمریکا روند مذاکرات صلح میان ژنرال عبدالفتاح برهان، فرمانده ارتش و حمیدتی، فرمانده نیروهای واکنش سریع سودان باشد
برای آمریکا اجرای چنین طرحی به مثابه سد نفوذ در برابر توسعه اقتصادی چین خواهد بود، اما عملیاتیشدن این طرح برای کشورهای محافظهکار شورای همکاری خلیج فارس در راستای سیاست «موازنه مثبت» و متنوعسازی سبد شرکای خارجی ارزیابی میشود.
شاید یکی از معدود پروندههای مورد توافق میان سعودی و آمریکا روند مذاکرات صلح میان ژنرال عبدالفتاح برهان، فرمانده ارتش و حمیدتی، فرمانده نیروهای واکنش سریع سودان باشد. از ابتدای بحران سودان پادشاهی سعودی سعی کرده است با برقراری کانالهای ارتباطی با دو طرف درگیر نقش میانجی را در کارزار داخلی ایفا کند. برهمین اساس روز شنبه شهر جده پس از اعلام آتشبس 72 ساعته میان دو طرف درگیر میزبان نخستین دور از گفت و گوهای صلح میان نمایندگان ژنرال برهان و حمیدتی در سودان بود.
در این نشست سه افسر و یک دیپلمات به نمایندگی از ارتش سودان و سه افسر نیز به نمایندگی از نیروهای واکنش سریع حضور داشتند. فیصل به فرحان، وزیر امور خارجه عربستان این مذاکرات را حاصل ابتکار سعودی، کمیته چهارجانبه (سعودی، امارات، آمریکا و انگلیس) و شرکای سازوکار سهجانبه (ایگاد) دانست.
با وجود گذشت بیش از یک دهه از تجریه جدایی سودان جنوبی از سرزمین مادری، همچنان بسیاری از ناظران بحران سودان نگران تکرار نقش مخرب آمریکا هستند. منطقه دارفور به دلیل منابع غنی معدنی- طبیعی و در عین حال سابقه طولانی برای استقلال از خارطوم، نامزد بعدی برای تجزیه مجدد سرزمین سودان است.
بسیاری از تحلیلگران نگراناند این کشور بزرگ آفریقایی به نام انتخابات و حل اختلافات بار دیگر تکهتکه شود. در چنین شرایط منافع بازیگران منطقهای و فرامنطقهای برای تضعیف سودان و دستاندازی بر منابع طبیعی این کشور اسلامی متغییر کلیدی به شمار میروند.
برخلاف همگرایی ریاض و واشنگتن در بحران سودان؛ در ماجرای بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، عربستان و آمریکا دارای دو نظر کاملاً متفاوت هستند. پس از نشستهای مشورتی درباره بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، امروز (یکشنبه) وزیران امور خارجه کشورهای عربی دو نشست فوقالعاده درباره بحران سودان و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب برگزار کردند.
در روند عادیسازی روابط سوریه با کشورهای عربی قانون تحریمهای سزار آمریکا و تداوم نظر منفی برخی کشورهای عربی همچون قطر، مراکش و کویت با بازگشت دمشق به اتحادیه عرب دو چالش کلیدی به شمار میرود. با آنکه زلزله مهیب ترکیه و سوریه زمینه سفرهای پیاپی سران کشورهای عربی به دمشق و آب شدن یخ روابط میان سوریه و دولتهای منطقه را فراهم کرد، اما نظر منفی و تداوم تحریمهای آمریکا همچنان مانع جدی برای حلوفصل کامل این پرونده و این در حالی است که ایران و عربستان طبق توافق پکن تحرکات دیپلماتیک را برای حل اختلافات منطقهای، بهویژه پایان جنگ یمن و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب افزایش داده اند.
در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2024، دولت بایدن نیاز جدی به دستاورد راهبردی در منطقه غرب آسیا دارد. پس از ناامید شدن دموکراتها برای بازگشت به برجام یا تحمیل توافقی جدید به تهران، حال تیم سیاست خارجی دولت بایدن امید زیادی دارد با استفاده از فرصت نخستوزیری بنیامین نتانیاهو، مقدمات لازم را برای عادیسازی روابط میان پادشاهی سعودی و رژیم صهیونیستی فراهم کند.
پیش تر ریاض شرط عادیسازی روابط با تلآویو را الزام این رژیم به طرح ملک عبدالله (2002) و تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس اعلام کرده بود. با وجود این، ممکن است ولیعهد عملگرای سعودی با کسب امتیازی راهبردی تن به این توافق دهد. به گزارش وال استریت ژورنال، محمد بن سلمان شرط عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را دریافت امتیاز چرخه کامل سوخت هستهای و حق غنیسازی اورانیوم اعلام کرده است.
در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2024، دولت بایدن نیاز جدی به دستاورد راهبردی در منطقه غرب آسیا دارد
پس از امضای توافق پکن کارشناسان دو نظر متفاوت درباره احتمال پیوستن پادشاهی سعودی به توافق ابراهیم داشتند. گروه نخست با تأکید بر اهمیت بهبود روابط میان تهران و ریاض، این رخداد را برخلاف روح حاکم بر پیمان ابراهیم دانستند و نوید شکلگیری بلوک اسلامی در برابر تلآویو میدهند. اما گروه دوم با بیان سیاست خارجی مبتنی بر «موازنه مثبت» سعودی، از افزایش احتمال عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو سخن میگویند.
به عبارت دیگر پادشاهی سعودی پس از صلح با محور مقاومت، حال با چالش کمتری پرونده عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را دنبال خواهد کرد. در چنین شرایطی جیک سالیوان راهی عربستان شده است تا علاوه بر پیگیری پروندههای سودان و سوریه، مقام های ریاض را برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی پس از برگزاری انتخابات 2024 متقاعد کند.
مشاور امنیت ملی آمریکا بعد از لیندسی گراهام و ویلیام برنز و پیش از سفر آنتونی بلینکن راهی پادشاهی سعودی شد تا همچنان پروژه «کنترل تنش» با ریاض در دستور کار دولت دموکراتها باشد. شاید بحران سودان فرصت مناسبی برای دولت بایدن ایجاد کرده تا با بدل کردن جده به مرکز حل بحران بینالمللی، بار دیگر نظر بن سلمان را جلب کند.
با وجود این تلاشها از سوی کاخ سفید، به نظر میآید قرار نیست ریاض تجدید نظر اساسی در روابط با چین، روسیه، ایران و سوریه انجام دهد و همچنان قصد دارد براساس منطق نظم شبکهای، دو عنصر رقابت و همکاری را به شکل همزمان در روابط با تمام بازیگران دنبال کند.