به گزارش «راهبرد معاصر»؛ روز گذشته (جمعه) جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی سعودی پس از پنج دور مذاکرات امنیتی عراق و عمان، سرانجام پیشنهاد مبانجیگری چین را پذیرفتند و به صورت رسمی خبر ازسرگیری روابط دیپلماتیک را از پکن به جهان مخابره کردند. در جریان مذاکرات پکن که از 15 الی 19 اسفند میان علی شمخانی و مساعد بن محمد العیبان، مسئولان عالی رتبه نهادهای امنیتی دو کشور برگزار شد، دو طرف توافق کردند وزیران امور خارجه ایران و عربستان با یکدیگر دیدار کنند و در مدت دو ماه روند تبادل سفیران و بازگشایی سفارتخانهها انجام شود.
همچنین در بیانیه مشترک سه کشور آمده است، تهران و ریاض با تأکید بر اصول احترام به حاکمیت و مداخله نکردن در امور داخلی یکدیگر، بر اجرای موافقتنامه همکاری امنیتی امضا شده در 28 فروردین 1380 و نیز موافقتنامههای عمومی برای همکاری در حوزههای اقتصادی، بازرگانی، سرمایهگذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان (5 تیرماه 1377) توافق کردند.
در بُعد بینالمللی، نزدیکی ایران و سعودی به یکدیگر سبب شکلگیری وضعیت جدیدی در نظم سیال چندقطبی خواهد شد
به عقیده کارشناسان، نقطه عطف عادیسازی روابط ایران و سعودی را میتوان سفر شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به ریاض و سفر آیت الله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان به پکن دانست. طبق اخبار منتشر شده، ظاهراً پیشنهاد میانجیگری چین میان تهران و ریاض از سوی رئیس جمهور چین به دو کشور ارائه شد که پس از تأیید از سمت مذاکره کنندگان سعودی، تیم ایرانی نیز از این تصمیم استقبال کرد.
بیشک ذوب شدن یخ روابط میان ایران و سعودی میتواند تأثیری چشمگیر بر معادلات منطقهای و حتی بینالمللی برجای بگذارد. تبعات این خبر میتواند سبب گشایشهای جدی در حوزه سیاست خارجی همچون کمک به پایان جنگ هشت ساله یمن، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، توافق بر سر انتخاب رئیس جمهور و تشکیل دولت فراگیر در لبنان، امکان بهبود روابط میان تهران–منامه و ... شود. علاوه بر موضوعات امنیتی، این توافق میتواند مقدمهای بر همکاری اقتصادی میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس با نقش محوری چین باشد. همکاریها سبب شکلگیری نوعی وابستگی متقابل و رشد اقتصادی بازیگران منطقهای خواهد شد.
در بُعد بینالمللی، نزدیکی ایران و سعودی به یکدیگر سبب شکلگیری وضعیت جدیدی در نظم سیال چندقطبی خواهد شد. هر دو کشور به عنوان بزرگترین تولیدکنندگان منابع هیدروکربن میتوانند در کنار سایر قدرتهای مستقل همچون روسیه و ونزوئلا نقش مهمی در تعیین قیمت جهانی و انتقال قدرت از غرب به قاره آسیا ایفا کنند. به تازگی سعودی و امارات بر سر چگونگی ادامه توافق اوپک پلاس با روسیه دچار اختلاف شدند و بهبود روابط میان تهران و ریاض میتواند زمینه شکلگیری اتحاد سهجانبه نفتی میان ایران- سعودی- روسیه را در قالب سازوکار اوپک پلاس فراهم کند و قدرتهای غربی را زیر فشار قرار دهد.
روی دیگر توافق پکن به حاشیه رفتن آمریکا به عنوان قدرت تأثیرگذار در معادلات منطقه خلیج فارس است. هماکنون سعودی تأمین کننده شماره یک نفت چین و بزرگترین شریک تجاری این کشور به شمار میرود. در حال حاضر حجم روابط اقتصادی ریاض و پکن از مرز 100 میلیارد دلار عبور کرده است و دو کشور در زمینههای مهمی همچون ساخت موشک بالستیک و پهپاد تهاجمی، فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی و 5G، سرمایه گذاری در حوزه ساخت نیروگاه و پالایشگاه دارای روابط بسیار نزدیکی هستند.
در سوی مقابل، با تنگتر شدن حلقه رژیم تحریم آمریکا علیه ایران، تهران سیاست گسترش همهجانبه روابط با پکن را بر مبنای سند همکاری جامع 25 ساله در پیش گرفته است. سایر کشورهای منطقه بهویژه ترکیه و امارات نیز دارای وضعیت مشابهی هستند و سطح روابط خود با چین را ارتقا دادهاند.
مجموع این موارد نشان دهنده افول جایگاه سنتی آمریکا و سایر قدرتهای غربی در منطقه غرب آسیا و ظهور ائتلافها و اتحادهای سیاسی جدید میان قدرتهای بزرگ منطقهای و قدرتهای نوظهور جهانی همچون چین، هند و روسیه است. حال آمریکا میتواند تنها ژست ابرقدرتی بگیرد و با گفتن عبارت هایی کلیشه ای همچون «مطلع بودیم» و «استقبال میکنیم» از جایگاه قبلی خود دفاع کند.
با تنگتر شدن حلقه رژیم تحریم آمریکا علیه ایران، تهران سیاست گسترش همهجانبه روابط با پکن را بر مبنای سند همکاری جامع 25 ساله در پیش گرفته است
توافق تهران و ریاض در پکن به نظر میآید تأثیر جدی نیز بر روند عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و پادشاهی سعودی بر جای بگذارد. به گزارش منابع غربی، آنتونی بلینکن و جیک سالیوان به صورت غیر رسمی مأمور پیشبرد پرونده عادیسازی روابط ریاض- تلآویو هستند. دموکراتها پیش از رسیدن به انتخابات 2024 قصد دارند اقدامی برجسته در کارنامه سیاست خارجی خود ثبت کنند.
به عقیده کارشناسان، این برگ برنده میتواند گزینههایی همچون میانجیگری میان روسیه و اوکراین برای پایان جنگ، تعیین تکلیف پرونده توافق هستهای با ایران یا عادیسازی روابط میان سعودی و رژیم صهیونیستی باشد. اگر سیاست خارجی سعودی همچنان مبتنی بر اصل موازنه سازی و کاهش تنش با تمام قدرتهای منطقهای باشد، آنگاه باید منتظر آشکارسازی روابط سعودی و رژیم صهیونیستی بود، مگر آنکه عربستان برای کنترل تنشها با ایران راضی به کنار گذاشتن (موقت) گزینه عادی سازی روابط شده باشد.
شکست بنبست هفت ساله قطع روابط دیپلماتیک تهران- ریاض در پکن نشان دهنده تغییر مناسبات سیاسی- امنیتی در منطقه غرب آسیاست. این بار آتش تنش میان قدرتهای منطقهای نه در واشنگتن، بلکه در پایتخت چین به ساحل آرامش رسید. در نظر کارشناسان، آمریکا دیگر نمیتواند در نقش پلیس یا قدرت بزرگ ظاهر شود و کشورهای منطقه را دور یک میز جمع کند.
افول جایگاه سیاسی آمریکا در غرب آسیا به معنای آن است که کشورهای مهم و تأثیرگذار منطقه ساعت خود را به وقت واشنگتن تنظیم نمیکنند، بلکه به دنبال آغاز فصلی جدید مبتنی بر احترام و همکاری متقابل هستند.