به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در سالهای اخیر اهمیت تجارت دریایی رو به فزونی گذاشته است، به گونه ای که طبق آخرین داده ها تقریباً ۸۰ درصد از تجارت غلات و به نوعی حفظ امنیت غذایی جهان از مسیر دریا انجام می شود. به همین دلیل توسعه بنادر جزو سیاست های راهبردی کشورهای مختلف ازجمله همسایگان ایران مانند عربستان، امارات، جمهوری آذربایجان، کویت، عراق، قطر، پاکستان.... قرار دارد و به نوعی این کشورها به دنبال جذب محموله های دریایی هستند تا قدرت و نفوذ خود را در اقتصاد بین الملل و در نهایت سیاست جهانی تقویت کنند.
ایران در غرب آسیا و در محل تلاقی راههای تجاری اصلی دریای خزر و خلیج فارس قرار دارد. گرچه کشورمان با توسعه بیوتکنولوژی، خودروسازی، صنایع دارویی و پتروشیمی اقتصاد خود را متنوع کرده، اما اقتصاد همچنان تا حد زیادی به صادرات نفت متکی است.
شاید در میان بنادر جنوبی ایران، چابهار به لحاظ مسائل ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی از اهمیت بالایی برخوردار باشد؛ به همین دلیل در کانون توجهات کشورهای مختلف از هند گرفته تا کشورهای آسیای مرکزی قرار دارد
بیشتر تجارت بینالمللی ایران از بنادر دریایی انجام میشود و مسئولان به اهمیت راهبردی بنادر پی برده اند و در حال اجرای برنامههای توسعه و نوسازی در پایانهها و بنادر اصلی به دلیل محرک رشد اقتصادی هستند.
توسعه بنادر کشور به ویژه جنوبی همیشه مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی و سایر مقام های عالی رتبه کشور بوده است. البته موقعیت کشورمان به گونه ای است که توسعه بنادر در شمال و جنوب به نوعی مکمل یکدیگر هستند، برای نمونه برای اجرای کریدور شمال-جنوب نیاز به توسعه بنادر شمالی و جنوبی است.
شاید در میان بنادر جنوبی ایران، چابهار به لحاظ مسائل ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی از اهمیت بالایی برخوردار باشد؛ به همین دلیل در کانون توجهات کشورهای مختلف از هند گرفته تا کشورهای آسیای مرکزی قرار دارد. سوبراهمانیام جایشنکار، وزیر امور خارجه هند یکشنبه گذشته در مصاحبهای بر اهمیت بندر چابهار برای دهلی نو تأکید کرد. همچنین در سفر اخیر وزیر حمل و نقل و ارتباطات عمان به ایران، پیشنهاد سرمایه گذاری این کشور در چابهار مطرح شد.
در زمینه اهمیت این بندر برای اهداف هند در رسیدن به افغانستان، آسیای مرکزی و حتی قفقاز مطالب بسیاری منتشر شده و نیاز به تکرار نیست؛ اما بندر علاوه بر هند برای بسیاری از کشورها ازجمله ارمنستان نیز جنبه اقتصادی و سیاسی یافته است. در آخرین مورد نیز ایران، ارمنستان و هند برای همکاری سه جانبه در چابهار توافق کردند.
ارمنستان در فشار سخت اقتصادی قرار دارد و برای نخستین بار جمعیت آن به زیر 3 میلیون نفر کاهش یافت. ایروان به دنبال نقش آفرینی در تجارت جهانی و به نوعی دوستیابی از میان همسایگانش و کشورهایی است که به دلیل اختلافات اراضی، امکان تجارت با آنها وجود نداشته است.
هند و ارمنستان اعضای کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب هستند که طرفیت ایجاد پل ارتباطی میان دو طرف را دارند و امنیت ارمنستان را نیز افزایش میدهند. با وجود این، ارمنستان تا اجرای پروژه در کوتاه مدت فاصله زیادی دارد، زیرا جمهوری آذربایجان به عنوان رقیب در این پروژه ظاهر شده است.
ازبکستان در سودای پیوستن به توافقنامه چابهار، قزاقستان پیشنهاد سرمایه گذاری در این بندر را مطرح کرده و قرقیزستان دفاتر گمرکی خود را در بندرعباس افتتاح کرده است
ایروان به دنبال کریدور خلیج فارس-دریای سیاه است که البته آن نیز به مانع گرجستان برخورده که با جمهوری آذربایجان و ترکیه رابطه دوستانه دارد. به همین دلیل کریدور با مشکل جدی مواجه است و ارمنستان در کوتاه مدت به اتصال به ایران و هند از بندر چابهار نیاز دارد.
کشورهای آسیای مرکزی بارها و در نشست های متعدد علاقه خود را به توسعه و سرمایه گذاری در چابهار اعلام کرده اند. پنج کشور آسیای مرکزی (قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان) اکنون پس از مناقشه اوکراین به دنبال استقلال سیاسی هستند.
بنابراین اتصالات و کریدورها نقش مهمی برای این کشورها دارند که یکی از آنها اتصال به منطقه خلیج فارس، شبه قاره و آسیای جنوبی است که در این زمینه نیز چابهار و بندر عباس نقش مهمی دارند؛ هرچند بنادر پاکستان نیز می توانند به عنوان رقیب چابهار مطرح شوند.
رابطه ایران با کشورهای اسیای میانه در دولت سیزدهم به دلیل رویکرد نزدیکی به همسایگان بهیود یافته است. به همین دلیل ازبکستان در سودای پیوستن به توافقنامه چابهار، قزاقستان پیشنهاد سرمایه گذاری در این بندر را مطرح کرده و قرقیزستان دفاتر گمرکی خود را در بندرعباس افتتاح کرده است. همه این عوامل نشان از اهمیت فوق العاده بنادر جنوبی ایران برای پنج کشور آسیای مرکزی دارد.
نکته قابل تأمل اینکه اندونزی از تمایلش برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی با ایران به وسیله بندر چابهار خبر داده است. در همین راستا سفیر اندونزی در ایران گفت: حل موضوعات قانونی تحریمها، توسعه تهاتر و افزایش همکاریها در بندر چابهار سه زمینه همکاری ایران و اندونزی برای افزایش سطح روابط تجاری خواهد بود. در واقع بندر چابهار به دلیل موقعیت جغرافیایی و ماهیت تجاری خود از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند پل ارتباطی اندونزی با هند و آسیای مرکزی باشد.
افزایش اهمیت بنادر جنوبی ایران به معنای بی رقیب بودن آنها نیست. در همسایگی ایران، امارات روند توسعه و مدرن کردن بنادر خود را از سال های پیش آغاز کرده است و عربستان، قطر، کویت، عمان و به تازگی عراق تلاش های خود را در این راستا افزایش داده اند و در واقع به دنبال گذار از اقتصاد نفتی به عصر بنادر هستند.
کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به شدت در زیرساختهای دریایی و بنادر سرمایه گذاری میکنند؛ عربستان سعودی بر زیرساختهای لجستیکی برای صادرات کانتینری تمرکز میکند که «طرح لجستیک عمان ۲۰۲۰» و «راهبرد لجستیک عمان» نمونه ای از این روند است. تنوع اقتصادی به جذب سرمایه و کالاهای خارجی نیاز دارد و اقتصاد پسانفتی که عربستان سعودی با طرح تحول ملی و راهبرد «چشم انداز ۲۰۳۰» پیش بینی کرده در همین راستاست.
در خلیج فارس، عربستان سعودی و عمان ساختارهای اقتصادی بسیار وابسته به نفت دارند و در بخش غیر هیدروکربنی سرمایه گذاری میکنند، در حالی که امارات و قطر پیش تر متنوع سازی اقتصادی را آغاز کرده بودند.
بنادر کشورهای عربی در بخشی از تجارت جهانی بنادر جنوبی ایران بودند که متأسفانه از نظر زیرساخت شرایط یکسانی ندارند. این موضوع میتواند تهدیدی جدی برای توسعه بندر چابهار و البته همکاری با هند باشد. به تازگی نیز آمریکا در تلاش برای ایجاد شکاف در این رابطه است و با طرح اتصال دریای مدیترانه به خلیج فارس (کریدور عرب-مدیترانه) یعنی اتصال رژیم صهیونیستی به هند به وسیله کشورهای عربی به ویژه امارات سعی در به حاشیه بردن بندر چابهار برای هند و تضعیف روسیه و ایران با شکست کریدور شمال- جنوب دارد.
به نظر میآید اقیانوس هند غربی (کانال سوئز، دریای سرخ، باب المندب، خلیج عدن، دریای عرب، خلیج عمان، خلیج فارس) میدان نبرد جدید قدرتهای خلیج فارس است .عربستان سعودی، ایران ، امارات متحده عربی، قطر ، عمان و همچنین ترکیه برای به دست آوردن اهرمهای ژئوپلیتیکی در اقیانوس هند غربی تلاش میکنند و در نظام چندقطبی آتی، ارتباط ژئواستراتژیک را در تقاطع میان آفریقای شرقی، خلیجفارس و جنوب آسیا به حداکثر میرساند.
در این آبراهها، بازیگران منطقهای و بینالمللی منافع امنیتی و انرژی مشترک دارند و در این میان چین و هند در حال طراحی گرههای نفوذ خود هستند؛ ابتکار چینی «یک کمربند، یک جاده» نیز در همین راستاست.
بی تردید موقعیت سرزمینی ایران اهمیت بسیاری بالایی در تحولات ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی داشته و خواهد داشت؛ اما برای اینکه کشور بتواند از این رهگذر منافع خود را ارتقا دهد و به نوعی دست بالا داشته باشد، باید با حداکثر تلاش از فرصتهای موجود استفاده کند؛ وگرنه نخواهد توانست در رقابت پیچیده جهانی سهم خود از اقتصاد جهانی افزایش دهد.
به تازگی وزیر راه و شهرسازی از علاقه کشورهای متعدد برای سرمایه گذاری در ایران و به ویژه بنادر خبر داد، اما تا زمانی که نتوان این ظرفیت بالقوه را به بالفعل تبدیل کرد، نمیتواند امتیازی برای کشور باشد.
باید توجه کرد، کشورها به دلیل وجود جایگزین های دیگر منتظر توسعه بنادر ایران نخواهند بود، برای نمونه تعلل ایران می تواند کشورهای آسیای مرکزی را به سمت پاکستان سوق دهد.