به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از آغاز گام های کاهش تعهدات برجامی جمهوری اسلامی ایران، دستگاه سیاست خارجی کشور از انفعال خارج شد و حالت تهاجمی به خود گرفت و راهبرد مقاومت فعال را سرلوحه کار خود قرار داد. ۶۰ روز اول گذشت و اروپا نتوانست یا نخواست به تعهدات یازده گانه خود عمل کند.
این انفعال اروپا، به گام دوم کاهش تعهدات هسته ای و جدی بودن دستگاه تصمیم گیری ایران در مقابله با سیاست فشار حداکثری آمریکا ختم شد. همه تحلیل ها از پایان صبر استراتژیک ایران و وخیم تر شدن حال برجام رو به موت خبر می داد تا اینکه ایالات متحده امریکا اواخر خردادماه، گلوبال هاوک ۲۰۰ میلیون دلاری را طعمه سامانه بومی سوم خرداد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دید. همه منتظر پاسخ محکم دونالد ترامپ بودند اما او از ایران تشکر کرد که هواپیمای دیگر امریکایی را هدف قرار نداد! و این رخداد اعتبار و هیمنه نظامی آمریکا برای متحدان منطقهای و جهانیاش به طرز محسوسی تقلیل داد. اما انگار سرباز واکنش گر به حمایت از پهباد سرنگون شده کاخ سفید، انگلیس بود که وارد دوئل شطرنج بین تهران و واشنگتن شد.
راهزنی دریایی انگلیس در تنگه جبل الطارق با توقیف غیر قانونی نفتکش بزرگ «گریس۱» با بیش از دو میلیون بشکه نفت ملت ایران در مدت کوتاهی با توقیف قانونی نفتکش «استنا ایمپرو» انگلیس در تنگه هرمز پاسخ داده شد. از آن روز به بعد، آمریکاییها برای ایفای نقش یک ابرقدرت با شدت و حدت بیشتری به دنبال تشکیل ائتلاف نظامی - دریایی در تنگه هرمز هستند. اما تقریبا تمام کشورهای متحد آمریکا درخواست این کشور برای عضویت در ائتلاف نظامی – دریایی در تنگه هرمز نپذیرفتند؛ توجیه این کشورها، به ویژه اروپا آن بود که تشکیل چنین ائتلافی، افزایش تنشها با ایران را به دنبال دارد و این تنش ها برای هیچ کشوری به صرفه نیست.
در همین راستا، انتشار خبر سفر هیات اماراتی به تهران طی هفته های گذشته نیز در رسانه های عربی خبر ساز شد. سرنگونی پهپاد متجاوز آمریکایی در خلیج فارس به دست نیروهای ایرانی و انتظار هم پیمانان عرب آمریکا برای واکنش نظامی این کشور علیه تهران که با عقب نشینی ترامپ از هر گونه واکنش نظامی و غیر نظامی همراه بود، باعث شد تا کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در حساب و کتابهای خود در قبال تهران بازنگری کنند.
این روند اتفاقات دوماهه اخیر در منطقه نشان می دهد که سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ به منظور فرسوده کردن مقاومت تهران در برابر خواسته های واشنگتن، به فرسایش توان آمریکا برای ایجاد ائتلاف دریایی در مقابل ایران و انزوای بیش از پیش کاخ سفید تغییر یافته است.
واقعیت آن است که ایران با راهبرد مقاومت فعال، رویکرد دفاعی حفظ اقتدار را به رویکرد تهاجمی نمایش اقتدار تبدیل کرده است.
اقتدار و مقاومت فعال
قدرت، توانایی تأثیرگذاشتن بر دیگران است و اقتدار حق تأثیرگذاشتن؛ به عبارتی اقتدار، قدرت مشروع است. امروزه افكار عمومي يكي از اجزای مهم در تصميمگيري كشورها در جهت افزایش اقتدار به حساب میآید. در نظام بینالملل، کشورها به دنبال افزایش قدرت سیاسی، توسعه اقتصادی، جایگاه و منزلت خود هستند و برای نیل به این اهداف از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. در ارتباطات بینالمللی مدرن، حکومتها اهداف سیاست خارجی خود را هم از طریق قدرت نرم و هم قدرت سخت پیگیری میکنند و علاقه دارند تا تصویر کشور خود را در سطح جهانی ارتقاء بخشند. روابط بینالملل شامل همه نوع مبادلهای اعم از اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی میان حکومتها با یکدیگر و با سازمانهای بینالمللی میشود.
در این نوع مبادلات، قدرت سخت مانند قدرت نظامی یا اقتصادی، معمولاً با قدرت نرم که شامل قدرت ایدئولوژیک، فرهنگی و رسانه ای است، که در راستای کسب اعتبار در افکار عمومی داخلی و خارجی، تاثیرگذاری غیر مستقیم بر دیگران و اراده دیگران را تابع خویش ساختن تلاش میکند، در میآمیزد و تصویری یکپارچه از یک کشور را ارائه میکند. در همین راستا، بازاریابی سیاسی بینالملل شاخهای نوین از بازاریابی سیاسی است که با استفاده از موضوع تصویرسازی و تقویت قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، ارتباطات سیاسی و روابط بینالملل سعی در ایجاد ارتباطی بلند مدت بین کشورها در عرصه جهانی و بهبود منزلت بینالمللی دارد. راهبرد مقاومت فعال بدین معناست که تصویر ملی و قدرت نرم و سخت کشور توسط دیپلماسی عمومی، فرهنگی و اقتصادی ساخته شود و ارتقاء یابد.
هم افزایی قدرت سخت و نرم
امروز جمهوری اسلامی ایران با هم افزایی قدرت سخت خود با جدیت در کاهش تعهدات برجامی، دیپلماسی فعال اقتصادی با همسایگان، برخورد قاطع با پهباد جاسوس آمریکایی و توقیف قانونی نفتکش انگلیسی و قدرت نرم، با وحدت و اجماع داخلی در تصمیم گیری و اعلام مواضع بین المللی، دیپلماسی هماهنگ عمومی وزیر امور خارجه در نیویورک با پوشش سریع و به موقع رسانه ای شبکه های برون مرزی صدا و سیما در بازتاب تحولات خلیج فارس و انعکاس پیام مقاومت فعال ملت ایران توانست قدرت برخواسته از اقتدار خویش را از مرحله تولید قدرت به نمایش قدرت مبدل کند. در علم روابط بین الملل ۴ مرحله را برای افزایش قدرت ذکر کرده اند که این عوامل سبب بازاریابی سیاسی بین الملل آن کشور نیز می گردد: تولید قدرت توسعه قدرت حفظ قدرت و نمایش قدرت.
معمولا کشورهای کمی در دنیا هستند که به مرحله آخر یعنی نمایش قدرت می رسند. نمایش قدرت یک نوع ارائه ارزش است و بازاریابی یعنی خلق ارزش و ارائه ارزش به مخاطبین خود، و وقتی ارزش با حوزه سیاست گره می خورد هر ارزشی قدرت آفرین و هر قدرتی می تواند ارزش آفرین باشد و این دو مقوله در حوزه بین الملل موجب تقویت منافع ملی و به تبع آن قدرت ملی را در پی خواهد داشت و در این واقعه جمهوری اسلامی ایران، با سرنگون کردن پهپاد آمریکایی، خنثی کردن دروغ بزرگ ترامپ در ضربه به پهباد سپاه و توقیف کشتی انگلیسی نشان داد که می تواند با اقتدار کامل، نمایش قدرت بومی و ارزشی خود را به رخ ابرقدرت های جهان بکشاند.
در واقع، میتوان گفت ایران قدرت سخت و نرم خود را که طی سال های طولانی پیشتر تولید کرده و با توسعه آن در جنبه های مختلف ملی، با تقویت مردم سالاری دینی و بین المللی، با گسترش نفوذ معنوی در بین ملت های منطقه، هزینه هرگونه اقدام علیه منافع خود را برای دشمنان به شدت بالا برده است. در مرحله بعد نیز این قدرت چند بُعدی را با همه فشارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حفظ کرده و به نوعی پروژه تغییر نظام تیم B را شکست داده است و حال با به نمایش گذاشتن بخش هایی از این قدرت با استفاده از رسانه های جمعی و مجازی، به نوعی این محصول ارزشمند قدرت سخت و نرم خود را بازاریابی سیاسی کرده است.
تغییر مواضع دولت ترامپ با درخواست های مکرر برای مذاکره آنهم بدون پیش شرط با ایران، رفت و آمدهای پرتکرار دیپلماتیک مقامات اروپایی در جهت حفظ برجام با عدم همراهی انگلیس، آلمان و فرانسه با ائتلاف دریایی واشنگتن در خلیج فارس و عقب نشینی امارات متحده عربی و عربستان سعودی با نشان دادن تمایل خود برای کاهش تنش با ایران، از کارآیی راهبرد مقاومت فعال با رویکرد نمایش اقتدار در خلیج فارس و تغییر در آرایش جبههبندی علیه جمهوری اسلامی ایران خبر می دهد.
تصویر اقتدار در قاب رسانه ها
اکنون باید دید آیا این تصویر و پیام اقتدار در رسانه های منطقه منعکس شده است؟
«فوزی بن حدید»، نویسنده تونسی:
رفتار ایران در توقیف نفتکش انگلیسی به منظور نشاندادن مقابله به مثل بود. چیزی که امروز ما بهندرت در جهان اسلامی شاهدیم که شاهد شکستها و مصیبتهای پیاپی است. ایران با کشورهای قدرتمندی نظیر آمریکا، انگلیس و فرانسه به مقتضای حال رفتار میکند، یعنی با آنها همتراز است. این قدرتی است که ما میخواهیم؛ این رفتاری است که ما میخواهیم تا غرب متوجه شود قدرتی اسلامی در منطقه حضور دارد که نمیتوانند ثبات آن را بر هم بزنند.
دولت آمریکا با ادعای سرنگونی پهپاد ایران میخواهد قدرت واهی و ساختگی خود را به رخ بکشد و واقعیتها را دگرگون کند. سپاه پاسداران با نشان دادن سند تصویری از پهپاد مد نظر واهی بودن ادعاهای ترامپ را ثابت کرد تا ناتوانی آمریکاییها را نشان بدهد. ایران در سطح نظامی ابتکار عمل را در دست دارد تا ماجراجویی آمریکا برای ورود به جنگ را به جنگی ویرانگر علیه اسرائیل و نیروها و منافع آمریکا در منطقه مبدل کند.
سوال ضاحی خلفان مسئول بلند پایهی اماراتی که به مواضع ضد ایرانی شهره است از کاربران عرب: چگونه است که ترامپ مقابل اعراب بمانند شیر است اما مقابل ایران بمانند خرگوشی دست آموز است!
و ده ها رسانه دیگر که به وضوح اقتدار جمهوری اسلامی ایران را در سطح جهانی بازاریابی کردند و تصویری مقتدر از جمهوری اسلامی ایران در قاب خلیج فارس ترسیم شد که با مقاومت حداکثری و فعال خود در برابر فشار حداکثری دشمن باعث سقوط هیمنه استکباری آمریکا خواهد شد.
بهره سخن
در حقیقت كسب، حفظ و ارتقاي پرستيژ يا اعتبار بينالمللي از جمله مؤلفههاي اصلي منافع ملي كشورها و بازاریابی سیاسی بین الملل به حساب میآید و ميتوان گفت كه دولتها از راههای مختلف تلاش ميكنند كه در جامعه جهانی داراي جايگاه و منزلت بالايي بوده و به آنها به عنوان كشورهاي قابل احترام نگريسته شود. هر قدر دولتي بتواند در زمينههاي گوناگون، خود را موفق نشان دهد (جلب احترام و داشتن روابط خوب و برابر با ديگر دولتها، برخورداري از توان نمايش استقلال، دفاع از خود و رفع تهديدات خارجي، قرار گرفتن در ميان كشورهاي توسعه یافته، برخورداري از توانمنديهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي، نظامي و ...) بدون ترديد داراي اعتبار خواهد بود. در مجموع پرستيژ بينالمللي به معناي احترام و منزلتي است كه يك دولت در جامعه بينالمللي و بين بازيگران ديگر جهانی از آن برخوردار است. اين واقعيتي آشكار است كه قدرت پرستيژ ميآورد و ایران با کنار هم قرار دادن هوشمندانه قدرت سخت و نرم با اجماع و وحدت ملی، در قاب خلیج فارس و تنگه هرمز تصویری مقتدر و فعال را از خود نشان داد و راه را برای اهداف استراتژیک و ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در تحولات جاری و آینده منطقه باز کرد.