به گزارش راهبرد معاصر؛ رویارویی امروز ایران و ایالات متحده فاصله کمی با جنگ نظامی دارد گرچند به معنای واقعی کلمه امروز دو طرف درگیر جنگ هستند. چنان که به تعبیر برخی اتاق فکرهای غربی فقط یکی از ابعاد جنگ درگرفته بین تهران و واشنگتن که قطعاً هزینه های سنگینی بر دو طرف تحمیل می کند، جنگ سایبری است. واقعیتی که ترامپ نیز در اظهارات خود علیه ایران پرده از آن برداشته و پس از بلوف آشکار در مورد توقف حمله به ایران مدعی صورت دادن چند حمله سایبری به تاسیسات ایران شد.
البته این اولین تجربه جمهوری اسلامی از حملات سایبری نیست. چنانکه در سالهای گذشته شاهد حملاتی نظیر حمله ویروس «استاکس نت» به تأسیسات هستهای بوشهر بودیم. حملهای که براساس اظهارات مقامات آمریکایی به دستور مستقیم «اوباما» در سال 1389 علیه ایران صورت گرفت.
جنگ سایبری موازی با تنش های نظامی
مسئلهای که تخاصم سایبری دو طرف را از آنچه در گذشته شاهد بودیم متمایز می کند، شرایطی است که بر روابط دو کشور حاکم شده است. دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا سال گذشته از توافق هستهای برجام خارج شد. وی پس از ترک توافق، دستوری اجرایی را علیه ایران امضا کرد و تمامی تحریمها را علیه ایران فعال ساخت. اقدامی که سرآغاز کمپین فشار حداکثری کاخ سفید علیه ایران شد. این اقدام یکجانبه گرایانه، پاسخ ایران را به همراه داشت و از آنجا که دو طرف تا کنون از مواضع خود کوتاه نیامدهاند، کشمکشها بسط بیشتری پیدا کرده و بروز آشکار آن را در آبهای تنگه هرمز و جنگ پهپادها شاهد هستیم.
این شرایط هزینههای هرگونه درگیری نظامی را نه تنها برای ایران و ایالات متحده بلکه برای بازارهای جهانی غیرقابل جبران ساخته است. ضمن اینکه امروز تنش طرفین در نقطه اوج قرار گرفته و تنها مورد مشابه آن را می توان در جنگ نفتکشها در زمان جنگ تحمیلی جستجو کرد. از سوی دیگر جنگ نظامی در شرایط امروز با جنگ نظامی سه دهه قبل قابل مقایسه نخواهد بود چرا که درگیری احتمالی در تنگه هرمز شاهرگهای اقتصادی دنیا را تحت الشعاع قرار خواهد داد. بنابراین امروز گزینههای جایگزین رویارویی مستقیم به خصوص رزم سایبری از اهمیت فزایندهای برخوردار هستند.
اعتراف غربیها به توانایی سایبری ایران
یکی از مسائل محوری جنگهای سایبری، برآورد و تاثیرگذاری بر محاسبات طرف مقابل است. عاملی که قدرت بازدارندگی قابل توجهی داشته و در جهتدهی به تصمیمات دشمن نقش بسزایی ایفا می کند. شواهد حاکی از آن است که یکی از نقاط قوت ایران در برابر ایالات متحده همین مسئله است. تا آنجا که در هفتههای گذشته رسانهها و اتاق فکرهای غربی و حتی ضدانقلاب بر قدرت نیروهای سایبری ایران اذعان داشتند.
غربیها معتقدند که ایران در حوزه سایبری تواناییهای خود را ارتقا داده و امروز حریف قدرتمندی برای دشمنان خود در حوزه سایبری به شمار میرود. چنکه عده ای از رسانه ها مدتی قبل سخن از نیروهای نیابتی سایبری ایران در دیگر کشور ها به میان آوردند. برای مثال این رسانهها مدعی هستند که ایران در گردانهای «عزالدین قسام» فلسطین و همچنین در بین نیروهای حزب الله لبنان افرادی را در راستای ترتیب دادن اقدامات سایبری علیه منافع منطقهای آمریکا فرماندهی و راهبری میکند. امروز هشدارهایی شبیه به این موارد خطاب به سران ایالات متحده به وفور در رسانه های غربی یافت میشوند. تا آنجا که به نظر میرسد توان سایبری ایران به خوبی توجه دولتمردان آمریکایی را به خود جلب کرده است. برای مثال چند هفته پیش از این گزارش های متعددی راجع به توان ایران در ایراد حملات سایبری در نقاط مختلف کره زمین از سوی اندیشکده منتشر شد. پس از آن غربیها در گزارش دیگری مدعی شدند که اگر ایران دست به حمله سایبری علیه سیستم مالی ایالات متحده بزند، ممکن است شاهد سکته سیستم مالی آمریکا باشیم.
بهره سخن
بنابراین امروز شاهد این هستیم که توان سایبری ایران در برابر ایالات متحده توانسته قدرت بازدارندگی بالایی برای نظام اسلامی ایجاد کند. قدرتی که نهادهای تصمیم گیر در ایالات متحده به هیچ وجه نمی توانند از آن چشم پوشی کنند. ضمنا ایران پس از حمله استاکس نت به بازپروری این بعد از قدرت خود مشغول شد و امروز اتکایی به دیگران ندارد. در نتیجه این عدم وابستگی، این بعد از رویارویی برای ایران همچنان در میز تحلیل سران کاخ سفید باقی خواهد ماند و عاملی قدرتمند در نفی هر گونه درگیری فیزکی با ایران خواهد بود.