به گزارش «راهبرد معاصر»؛ خرداد ماه سال 2001 میلادی تنها چندسال بعد از فروپاشی شوروی سابق، سازمان همکاری شانگهای با ابتکار چین تشکیل شد. اعضای ابتدایی آن یعنی چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان مقابله با تروریسم، افراط گرایی و جدایی طلبی را از اهداف اصلی این سازمان معرفی کردند؛ اما بعدها مشخص شد علت تشکیل این سازمان مقابله غیر علنی با یکجانبه گرایی آمریکا در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دنیای تک قطبی بود.
در سال های گذشته چین مخالف رویارویی آشکار این سازمان با ناتو بود، به همین دلیل با عضویت ایران مخالفت میکرد؛ اما با جدیتر شدن تعارضات امنیتی آمریکا با چین به ویژه در موضوع حاکمیت چین بر تایوان، این کشور اصلی ترین حامی حضور ایران در این سازمان شد. سازمان شانگهای در سال های اخیر به سدی مقابل نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی مبدل شده است.
دستیابی به بازارهای جدید و تثبیت جایگاه ترانزیتی ایران در شرایط تحریم از اهمیت بالایی برخوردار است و احیای رابطه با آسیای مرکزی به دلیل اشتراکات فرهنگی – تمدنی برای ایران اهمیت زیادی دارد
آمریکا برای جلوگیری از تداوم ماهیت غیرغربی سازمان همکاری شانگهای، در سال 2005 میلادی به دنبال عضویت در این نهاد بود که از سوی اعضای اتحادیه رد شد. توجه به حجم تجارت خارجی 330 میلیارد دلاری و مالکیت بیش از 35 درصد منابع انرژی جهان اهمیت این سازمان را روشنتر میکند. بعد از غائله برجام در دولت قبل، سیاست «نگاه به شرق» و گرایش به آسیا در دولت سیزدهم تقویت شد که عضویت ایران در سازمان شانگهای بعد از توافق 25 ساله با چین دنباله رو همین سیاست جدید است.
دستیابی به بازارهای جدید و تثبیت جایگاه ترانزیتی ایران در شرایط تحریم از اهمیت بالایی برخوردار است و احیای رابطه با آسیای مرکزی به دلیل اشتراکات فرهنگی – تمدنی برای ایران اهمیت زیادی دارد. همچنین مسیر تلاش برای مدرن سازی تسلیحات نظامی ایران با عضویت در این سازمان هموارتر خواهد شد. از همه مهم تر عضویت در نهادی منطقه ای به معنی گره زدن منافع همه اعضای این سازمان به منافع ایران است.
ایران در سال های اخیر برخلاف رقبای خود نقش مؤثری در اتحادیه های منطقه ای نداشت و هزینه حفظ منافع ملی را به تنهایی پرداخت می کرد. چین برای تکمیل پروژه «راه ابریشم» و دستیابی به بازارهای اروپایی و آسیای غربی ساده ترین راه را از مسیر ایران می داند. همچنین نقش ایران در حفظ امنیت غرب آسیا برای بازیگران اصلی این سازمان، یعنی چین و روسیه حیاتی است؛ در نتیجه عضویت ایران در این سازمان از نظر امنیتی، نظامی و اقتصادی در راستای اهداف سازمان شانگهای است.
بررسی آمار و ارقام زمانی ملموس تر می شود که بدانیم بیش از 20 تریلیون دلار از حجم اقتصاد دنیا متعلق به کشورهای این سازمان منطقه ای است. حجم تولید ناخالص داخلی اعضای این اتحادیه در سال 2021 میلادی 96 هزار میلیارد دلار بود که 25 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده است. طبق آمارهای جهانی، رقم صادرات اعضای شانگهای 4.5 هزار میلیارد دلار در سال 2021 میلادی بود که 20 درصد صادرات جهانی را شامل می شود. همچنین 17 درصد از واردات جهانی نیز متعلق به این اتحادیه اوراسیایی است. این اعداد قابل توجه ضرورت پیوستن ایران را به این اتحادیه توجیه میکند.
پیش بینی های مراکز پژوهشی جهان نشان می دهند، در پنج سال آینده حجم تجارت جهانی این اتحادیه از گروه «7G» بیشتر می شود و نظام بین الملل را با واقعیت های جدیدی مواجه خواهد کرد. از برنامههای مهم این سازمان عبور از نظام مالی مبتنی بر دلار و جایگزینی سازوکاری است که کمترین تأثیر را از دلار بپذیرد.
فشارهای آمریکا و غرب بر روسیه و چین به ویژه ایران به واسطه دلار و یورو در سال های اخیر اقتصاد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را با مشکل جدی مواجه کرده است؛ بنابراین استفاده از نظام مالی مبتنی بر ارز ملی از اهداف مهم این اتحادیه است که در بلند مدت جایگاه دلار را در مبادلات جهانی تضعیف می کند.
فشارهای آمریکا و غرب بر روسیه و چین به ویژه ایران به واسطه دلار و یورو در سال های اخیر اقتصاد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را با مشکل جدی مواجه کرده است
ایران با توجه به موقعیتی که دارد، میتواند به عنوان حلقه وصل در اوراسیا ایفای نقش کند. کریدور شمال - جنوب نشانگر نقش ایران به عنوان متصل کننده روسیه و هند به عنوان دو اقتصاد بزرگ اوراسیایی است. از سوی دیگر کریدور شمال - جنوب میتواند متصل کننده جنوب شرق آسیا و شمال اروپا باشد، بنابراین تکمیل کریدور را میتوان در راستای حفظ منافع ایران در سازمان شانگهای تعریف کرد.
یکی از توافقات انجام شده در سازمان شانگهای تشکیل شورای مشترک بانکی است. هدف از ایجاد آن تسهیل در تأمین مالی پروژههای مشترک است که برخی از آنها ذیل ابتکار پروژه «یک کمربند یک راه» تأمین میشود. با تشکیل این شورای مشترک دیگر از سیستم مالی اروپا یعنی سوئیفت استفاده نمیشود و عملاً اختلال دولتهای غربی در نظام مالی اعضای این سازمان به صفر میرسد.
در سال ۲۰۰۳ میلادی با پیشنهاد چین سندی بلندمدت برای ایجاد منطقه آزاد تجاری در سازمان شانگهای تهیه شد. این سند شامل تسهیل در مسیرهای صادراتی، سرمایهگذاریهای مشترک و یکسان سازی حقوق گمرکی است. این سند موجب هماهنگی اقتصادی اعضای این سازمان و تأثیرگذاری آنها در عرصه اقتصاد جهانی میشود.
کشورهای عضو این سازمان از بزرگترین تولیدکنندگان حوزه انرژی در زمینه نفت و گاز هستند. ایران از نظر ذخایر نفتی چهارمین کشور و از نظر ذخایر گاز دومین کشور جهان است. بنابراین عضویت ایران در این سازمان فرصت مناسبی را برای توسعه صادرات منابع انرژی و توسعه فناوریهای انرژی های تجدید پذیر فراهم کرده است.
افغانستان، تاجیکستان و پاکستان به عنوان سه عضو حاضر در سازمان شانگهای دارای زبان مشترک فارسی با ایران هستند که این فرصت مناسبی را در زمینه فرهنگی و گردشگری برای ما به وجود آورده است. با توجه به اینکه در عرصه بین الملل محدودیت بسیار کمتری در حوزه فرهنگی و گردشگری وجود دارد، ایران میتواند از ظرفیتهای به وجود آمده در این سازمان در حوزه موسیقی، معماری و صنایع دستی استفاده کند و سالیانه درآمد مناسبی به دست آورد.
به این ترتيب، برخورداری از قلمرو جغرافيايی وسيع، جمعيت زياد، منابع انرژی گسترده، سلاحهای هستهای، نيروهای مسلح قابل توجه، حق وتو در شورای امنيت سازمان ملل متحد و عوامل ديگر به اين سازمان ظرفیت اقتصادی، سياسی و نظامی بالايی میبخشد. عضویت ایران در سازمان شانگهای اکنون از ناظر به دائم تغییر یافته است و بی تردید کشورمان از اين برتری میتواند در راستای مناسبات منطقهای و روابط بينالمللی سود ببرد. بر اين اساس، عضويت ايران در سازمان شانگهای منافع و دستاوردهایی در بر دارد و باعث ارتقای نقش ايران در دنیا میشود.