به گزارش راهبرد معاصر؛ کاروان حامل تابوت ۳۰ نفر دیگر از قربانیان گمنام نسل کشی سربرنیتسا از مقابل ساختمان ریاست جمهوری در شهر سارایوو پایتخت بوسنی و هرزگوین تشییع شد.
در مراسم تشییع جنازه هزاران نفر از مردان و زنان شهر از جوان و کودک تا پیر و کهنسال شرکت کرده و با دعا پیرقربانیان این حادثه را بدرقه کردند.
دنیس بچیروویچ عضو بوسنیایی و زلیکو کومسیچ عضو کروات، کریستین اشمیت نماینده عالی بوسنی و هرزگوین، انس لیواکویچ مفتی سارایوو و سادیک بابور گیرگین سفیر ترکیه در سارایوو و بسیاری دیگر از مقامات کشوری و لشکری در این مراسم حضور داشتند.
کاروان قربانیان از اماکن نمادین قتل عام، مانند بنای یادبود کودکان کشته شده و قربانیان مارکاله نیز گذشت. پیکر این افردا فردا سه شنبه ۱۱ جولای به خاک سپرده میشود.
غیرنظامیان بوسنی، پس از اشغال شهر سربرنیتسا توسط صربها به فرماندهی ژنرال راتکو ملادیچ در ۱۱ جولای سال ۱۹۹۵، درحالی به نیروهای هلندی وابسته به نیروهای حافظ صلح سازمان ملل پناه آورده بودند که توسط سربازان هلند به صربها تحویل داده شدند.
ملادیچ در اظهارات خود در آستانه عید صربها گفته بود که این شهر را به ملت صرب هدیه میکنم. در نهایت زمان آن فرا رسید که از تُرکها (اصطلاحی که برای مسلمانان آن منطقه استفاده میشود) در این سرزمین انتقام بگیریم.
ملادیچ به دلیل کشتار بیش از ۸ هزار بوسنیایی مسلمان در سربرنیتسا در ۱۱ ژوئیه ۱۹۹۵ از سوی دادگاه بین المللی جرایم جنگی لاهه به حبس ابد محکوم شد.
در این کشتار بیش از ۸ هزار و ۳۷۲ بوسنیایی کشته شدند، بسیاری از زنان و کودکان از خانه هایشان آواره شدند.
در پی سقوط سربرنیتسا بخشی از جمعیت مسلمان شهر به سربازان هلندی که در کارخانه قدیمی باتری سازی مقابل مزار شهدای کنونی واقع شده پناه برده و بخشی دیگر نیز به منطقه تحت کنترل سربازان بوسنیایی که راه جنگلی بود، میگریزند.
اما هر دو گروه سرنوشت مشابهی را تجربه میکنند. راه جنگلی به دلیل قتل عامهای گستردهای که در آن رخ داده، در میان مردم به نام «جاده مرگ» شناخته میشود، راهی که هزاران نفر، اسیر دام سربازان صربستانی شده و جان خود را از دست دادند.
مردمی که به سربازان هلندی پناه برده بودند، شب اول در محل کارخانه قدیمی اسکان مییابند، اما سربازان صربستانی که برای بازرسی به آنجا میروند خودسرانه اقدام به بازداشت برخی از مردان میکنند.
روز بعد سربازان صربستانی که بیرون از اردوگاه منتظر بودند، از بین خانوادههایی که مشغول سوار شدن به اتوبوس بودند، مردان را جدا کرده و به قتل رساندند، سپس در گورهای دسته جمعی دفن کردند. این در حالی است که زنان و کودکان این قربانیان سالها دور از خانههای خود در تبعید به سر بردند.
نکته مهم دیگری نیز در دل ماجرای سربرنیتسا نهفته است؛ یعنی غیرقابل اعتماد بودن سازمانهای بین المللی و قدرتهای بزرگ، این جنایت در حالی رخ داد که شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه ۸۱۹، سربرنیتسا را منطقه امن اعلام کرده بود و یگانی از نیروهای هلندی حافظ صلح سازمان ملل وظیفه تأمین امنیت این شهر را برعهده داشت و نیروهای ناتو وظیفه حمایت هوایی از شهر را داشتند؛ اما هلندیها با کوچکترین فشار ارتش صرب شهر را خالی کردند و نیروی هوایی ناتو با وجود اطلاع از پیشروی نظامی صرب ها، هیچ اقدامی انجام نداد.
جنایت دهشتناک سربرنیتسا برای همیشه به عنوان برگی سیاه در کارنامه سازمان ملل متحد و نیروهای حافظ صلح ثبت شده و در تاریخ معاصر نیز به عنوان لکه ننگی بر دامن قدرتهای جهانی باقی خواهد ماند. شاید این بزرگترین درس سربرنیتسا برای جهان باشد که نمیتوان به قول سازمانهای بین المللی و قدرتهای جهانی اعتماد کرد. / آناتولی