به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سازمان بریکس در ژوئن 2006 میلادی در چارچوب مجمع اقتصادی سن پترزبورگ با مشارکت وزیران اقتصاد برزیل، روسیه، هند و چین تأسیس شد. این گروه از سال 2009 میلادی فعالیت خود را آغاز کرد و آفریقای جنوبی در سال 2010 میلادی به آن اضافه شد. سران بریکس در نشست 24 آگوست نیز تصمیم به الحاق 6 کشور جدید جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر، اتیوپی و آرژانتین به این گروه گرفتند که قرار است عضویت رسمی این کشورها ابتدای ژوئن 2024 میلادی انجام شود.
علاوه بر این، مقامهای آفریقای جنوبی که میزبان اجلاس اخیر بودند، اعلام کردند، بیش از ۴۰ کشور نسبت به پیوستن به بریکس علاقه نشان دادند که از میان این کشورها حدود ۲۴ کشور به طور رسمی برای پذیرفته شدن در این گروه درخواست دادهاند.
ایران، عربستان و امارات سه کشور تأثیرگذار منطقه هستند که قدرت اقتصادی بالای آنها به عنوان بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان موجب شده است بریکس از پیوستن این سه کشور به مجموعه خود استقبال کنند
سازمان بریکس در حال حاضر بلوک قدرتمندی تشکیل داده است؛ چهار کشور بنیان گذار بریکس در میان هفت کشور نخست جهان از نظر مساحت و ۱۰ کشور نخست از نظر جمعیت و تولید ناخالص داخلی هستند. سه ارتش از پنج ارتش بزرگ دنیا در بریکس عضویت دارند و پنج کشور عضو بریکس حدود ۴۰ درصد جمعیت، نزدیک به یک چهارم تولید ناخالص ملی و حدود یکسوم خاک دنیا را تشکیل میدهند.
بریکس در حال حاضر 23 درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارد که شامل یکپنجم تجارت جهانی میشود. صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد، سهم کشورهای بریکس در اقتصاد جهانی در پنج سال آینده به 40 درصد برسد. در صورتی که 40 کشور دیگر نیز در این بازه زمانی به جمع بریکس بپیوندند، نیمی از اقتصاد جهان در اختیار آن قرار خواهد گرفت و در تصمیمات جهانی نیز تأثیرگذار خواهد بود.
در حالی که پیش تر بریکس متشکل از تنها پنج قدرت اقتصادی نوظهور چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی میشد، با ورود قدرتهای منطقهای غرب آسیا، شمال آفریقا و دومین اقتصاد بزرگ آمریکای جنوبی، به طور حتم شاهد نقطه عطفی در دوران فعالیت خود خواهد بود؛ یعنی برههای که این سازمان میتواند خود را در قامت مدعی جدی برای ائتلافهای بین المللی غربپایه در نظام در حال گذار جهانی بشناساند.
ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی سه کشور تأثیرگذار منطقه غرب آسیا هستند که قدرت اقتصادی بالای آنها به عنوان بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان موجب شده است گروه بریکس از پیوستن این سه کشور به مجموعه خود استقبال کنند.
جمهوری اسلامی ایران اقتصاد بزرگ و متنوعی دارد که به شدت به صادرات نفت و گاز متکی است، بنابراین پیوستن ایران به بریکس موجب تقویت همکاریهای اقتصادی با کشورهای این سازمان در زمینههایی مانند انرژی، تجارت و سرمایهگذاری خواهد شد. ایران علاوه بر اینکه تولید کننده عمده نفت و گاز است، موقعیت جغرافیایی راهبردی و تعیین کنندهای در حلقه اتصال کریدور بزرگ شمال– جنوب و دیگر برنامههای ترانزیتی بزرگ غولهای اقتصادی بریکس، یعنی چین و هند دارد. ایران همچنین با قرار گرفتن میان دو منطقه غنی از انرژی خلیج فارس و دریای خزر اهمیت ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی برای بریکس دارد.
مصر از نظر ژئوپلیتیک کشور عربی بزرگی است و علاوه بر نقش سیاسی و دیپلماتیک مهم در موضوعات منطقهای و بینالمللی، از موقعیت راهبردی مهمی در مسیرهای حمل و نقل جهانی برخوردار است. پیوستن این کشور مهم منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به بریکس احتمالاً قدرت و نفوذ این گروه را در منطقه افزایش میدهد. مصر نقش مهمی در بازار انرژی و کشاورزی دارد که صادرات مهم آن نفت و فرآوردههای نفتی، پنبه خام، نخ پنبه و منسوجات است.
اتیوپی نیز از نظر منطقهای کشوری مهم در شرق آفریقا به شمار میرود و دارای ظرفیت بالایی برای رشد اقتصادی است. علاوه بر موقعیت راهبردی در مسیرهای تجاری جهانی، تنوع منابع طبیعی آن مانند انرژی، مواد معدنی و کشاورزی و بازاری بزرگ با جمعیت بیش از ۱۰۰ میلیون نفر اهمیت آن را برای بریکس افزایش داده است. الحاق اتیوپی به این سازمان به توازن منطقهای بریکس میافزاید و نمایندگان آفریقا و همکاری منطقهای را در شرق این قاره افزایش میدهد.
آرژانتین نیز دارای اقتصاد متنوع و منابع طبیعی غنی است. الحاق آن به بریکس موجب تقویت همکاریهای اقتصادی در زمینههایی مانند تجارت، سرمایهگذاری و توسعه زیرساختها میشود. آرژانتین همچنین کشوری محوری در جنوب جهانی به شمار میرود. الحاق آرژانتین به بریکس تعادل ژئوپلیتیکی این گروه را افزایش و نفوذ آن را گسترش میدهد.
علاوه بر آن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از تولیدکنندگان اصلی نفت هستند و از روابط اقتصادی نزدیک با چین و هند که هر دو از مصرف کنندگان عمده نفت هستند، برخوردارند. امارات و عربستان سعودی از مهمترین مراکز مالی و تجاری جهان به شمار میروند و با اعلام پیوستن این کشورها به بریکس، انتظار افزایش همکاری در زمینههایی مانند تجارت، سرمایهگذاری و توسعه زیرساختها میرود.
به هر ترتیب، گسترش بریکس و الحاق 6 عضو قدرتمند به آن نگرانی و هراس واشنگتن و غرب را به دنبال داشته است. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با ابراز نگرانی از گسترش گروه بریکس گفت: این روزها دیدیم بریکس در حال پذیرش کشورهای بسیار متنوعی است که نماینده تقریباً نیمی از جمعیت جهان هستند.
امارات و عربستان سعودی از مهمترین مراکز مالی و تجاری جهان به شمار میروند و با اعلام پیوستن این کشورها به بریکس، انتظار افزایش همکاری در زمینههایی مانند تجارت، سرمایهگذاری و توسعه زیرساختها میرود
مجله نیوزویک در این زمینه نوشت، بریکس در حال تبدیل شدن به کابوسی برای آمریکا و کشورهای غربی و تمایلات جهانی برای پیوستن به این گروه افزایش یافته است. برخی کارشناسان غربی نیز نشست اخیر گروه بریکس و اعلان عضویت 6 کشور ایران، آرژانتین، اتیوپی، عربستان، امارات و مصر در این گروه را به زلزله ای میان قدرتهای اقتصادی جهان تشبیه کردهاند.
به طور کلی دلایل متعددی موجب شدهاند غرب و واشنگتن از توسعه و گسترش بریکس ابراز نگرانی کنند؛
نخست، اینکه پیوستن عربستان سعودی و امارات متحده عربی دو اقتصاد بزرگ منطقه غرب آسیا به بلوک بریکس نشان از فاصله گرفتن این دو کشور از آمریکا دارد و توانایی آنها را برای اقدام مستقل از واشنگتن که در دوره ای طولانی مدت ضامن امنیت آنها بوده، تقویت کرده است. البته حضور امارات و عربستان در بریکس به معنای رویگردانی کامل این دو کشور نسبت به غرب نیست و نشان دهنده میزان سرخوردگی متحدان غرب از آمریکا و این احساس رو به رشد است که غرب دیگر به منافع و امنیت آنها متعهد نیست.
آمریکا درباره عقبنشینی از حضور در منطقه سخن گفته که انگیزهای بیشتر برای کشورهای خلیج فارس برای تنوع بخشیدن به روابط خود در سیاست خارجی است. این احساس وجود دارد، با توجه به اینکه غرب دیگر متحدانش را در اولویت خود قرار نمیدهد، تنوع روابط و پیگیری قطبها، بلوکها و مدارهای اضافی به ضرورتی وجودی، سیاسی و اقتصادی تبدیل شده است.
کریستین دیوان، پژوهشگر ارشد مقیم مؤسسه کشورهای عربی خلیج فارس در واشنگتن گفت: عربستان سعودی و امارات متحده عربی مایلاند مشارکتهای جهانی خود را مستقل از سلطه آمریکا متنوع و عمیقتر کنند. آنها به دنبال زمین بازی بیطرفتر در جهان هستند که در آن کشورهای مستقل بتوانند مشارکتهای خود را به طور عملی و بر مبنای منافع خاص انتخاب کنند. درباره عضویت بریکس، این به معنای دور شدن از آمریکا و تقویت مؤثر جایگاه چین در عرصه بینالمللی است.
علاوه بر این، ورود ایران به بریکس پس از عضویت در پیمان اقتصادی شانگهای نشان میدهد سیاست تحریمی و انزواجویانه غرب علیه ایران کاملاً شکست خورده است، جهان از نگاه متفاوتی به نقش و جایگاه جمهوری اسلامی و تعامل با آن مینگرد، مشروعیت تحریمهای غرب کاملاً از بین رفته است و تحریمها دیگر نمیتوانند مانع تقویت تعاملات اقتصادی بین المللی با ایران باشند که این موضوع نگرانی غرب و واشنگتن را به دنبال داشته است.
دوم، اینکه غربیها به ویژه آمریکا نگران طرح دلارزدایی هستند. گسترش بریکس چالش بزرگی برای سلطه دلار آمریکا بر نظام مالی جهانی خواهد بود. آمریکا با سلطه دلاری در قرن گذشته، کشورهای مخالف سیاست هایش را با تحریم مجازات کرد و کشورهای جنوب جهان از این وضعیت ناراضی هستند و دنبال جایگزینهایی میگردند تا از این وضعیت رهایی یابند.
پیوستن اعضای جدید به گروه بریکس موجب پیروی سایر کشورهای به ویژه تولیدکننده نفت از آنها میشود. این موضوع ممکن است به کاهش قابل توجه تقاضا برای دلار و در نهایت تضعیف آن منجر شود. در صورتی که بریکس موفق شود ارز مخصوص خود را ایجاد کند، تقاضا برای دلار آمریکا کاهش مییابد و در نتیجه، جایگاه دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره در جهان تضعیف میشود. این موضوع اعمال تحریمهای اقتصادی علیه سایر کشورها را برای این کشور دشوارتر میکند.
موضوع دلارزدایی در سالهای اخیر به ویژه پس از جنگ اوکراین در دستورکار مقام های بریکس و متحدانشان قرار گرفت، اقداماتی در این زمینه انجام شد و پیشبینی میشود تا یک دهه آتی بخش عمده مبادلات میان کشورها با ارزهای رایج ملی انجام شود که به گفته کارشناسان، اهرم فشار تحریمی آمریکا در برابر دیگران را از بین خواهد برد.
سوم، اینکه بلوک قدرتمندی در برابر «گروه هفت» تشکیل می شود. بریکس میخواهد قدرت قابل مقایسه با گروه هفت کشور صنعتی (فرانسه، آمریکا، انگلیس، آلمان، ژاپن، ایتالیا و کانادا) باشد که حدود ۶۰ درصد از صنایع جهانی به رهبری واشنگتن را در کنترل دارند و این نگرش بریکس باعث هراس آمریکا شده است. در حالی که پیش تر بریکس متشکل از تنها پنج قدرت اقتصادی نوظهور چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی میشد، با ورود قدرتهای منطقهای غرب آسیا، شمال آفریقا و دومین اقتصاد بزرگ آمریکای جنوبی، به طور حتم بریکس شاهد نقطه عطفی در دوران فعالیت خود خواهد بود.
این سازمان در آینده میتواند خود را در قامت مدعی جدی برای ائتلافهای بین المللی غربپایه در نظام در حال گذار جهانی بشناساند و معرفی کند؛ چنانکه در نشست اخیر چین خواستار تبدیل بریکس به رقیبی تمام عیار برای «گروه هفت» شد. در این زمینه تحلیلگران غربی بر این باورند پیوستن کشورهای نفتخیز ایران، عربستان و امارات به بریکس میتواند تجارت میان این سه کشور را افزایش دهد و بریکس به رقیبی برای گروه هفت تبدیل شود.
جنی روسو، استاد مدرسه کسبوکار «ویتس» در آفریقای جنوبی گفت، هدف اصلی گروه بریکس ایجاد ائتلافی بوده است که کشورهای درحال رشد جهان را در مقابل گروه هفت قرار دهد.
بریکس گام محکمی برای عبور از نظام تک قطبی به رهبری آمریکا به سمت نظام جهانی چندقطبی است. چنانکه سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در مقالهای برای مجله «اوبونتو» آفریقای جنوبی بریکس را نماد چندقطبی واقعی خواند و نوشت: نمیخواهیم به هژمون جمعی جدید مبدل شویم؛ بریکس برای دادن پاسخ مثبت به درخواست تبدیل شدن به یکی از ستونهای نظم جهانی جدید، عادلانهتر و چند مرکزی آماده است.
وی افزود: بریکس میتواند همبستگی جنوب جهانی و شرق جهانی را تقویت کند و به یکی از ستونهای جهانی جدید و چندمرکزیتر تبدیل شود.
این چشمانداز با الحاق اعضای جدید و ظرفیتهایی که در آینده به بریکس تزریق میکنند راه را برای گذار از نظام تک قطبی به جهان چند قطبی همواره میکند.