به گزارش «راهبرد معاصر»؛ تغییرات پویای منطقهای و بینالمللی و اراده مقامهای ارشد جمهوری اسلامی ایران و مصر موجب ابراز امیدواری بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران حوزه غرب آسیا برای شکست طلسم 40 ساله احیای روابط دو کشور بزرگ جهان اسلام شده است.
به نظر میآید ازسرگیری روابط تهران و ریاض و کمرنگ شدن ساز مخالف امارات موجب ایجاد انگیزه برای دولت عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر برای بازگشت به ریل مذاکره با ایران برای احیای روابط دوجانبه شده باشد.
احیای احتمالی روابط ایران و مصر به معنای پایان یافتن اختلافات و رقابتهای طبیعی میان دو کشور نیست
گفتوگوی گرم سیسی و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در حاشیه نشست بغداد در سال 2021 میلادی، دیدار هیئتهای ایرانی و مصری در عمان، دیدار وزیر اطلاعات مصر و معاون رئیس جمهور کشورمان در نوامبر 2022 میلادی و استقبال رهبر انقلاب اسلامی از احیای روابط با مصر در دیدار با سلطان عمان نشان دهنده جدی بودن این دور از مذاکرات دو کشور است.
با وجود این، به نظر میآید این روند طولانی تحت تأثیر متغیرهای مثبت و منفی قرار دارد و برآیند فرصتها و تهدیدهای احیای روابط تهران و قاهره است که میتواند عادی سازی روابط دو کشور را عقب بیندازد یا آنکه به سرانجام برساند.
احیای احتمالی روابط ایران و مصر به معنای پایان یافتن اختلافات و رقابتهای طبیعی میان دو کشور نیست. همکاری عملگرایانه بهترین واژه برای توصیف روابط احتمالی دو کشور در آینده نزدیک است.
پرونده تثبیت جایگاه بشار اسد، رئیسجمهور سوریه و بازگشت دمشق به اتحادیه عرب در بُعد منطقهای و روابط راهبردی با چین و روسیه در بُعد بینالمللی میتواند نقطه همکاری میان ایران و مصر باشد.
علاوه بر این، دو کشور منافع مشترکی برای کنترل وضعیت امنیتی در نوار غزه دارند. عملیاتی شدن پروژه «الشام الجدید» میان کشورهای مصر، اردن، عراق و پیوستن احتمالی سوریه و عراق به این روند بدون چراغ سبز ایران و محور مقاومت امکان پذیر نخواهد بود.
پس از مصاحبه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان با شبکه فاکس نیوز و انتشار تصویر دیدار ترکی الفیصل با وزیر امور خارجه سابق رژیم صهیونیستی، سیگنالهای رسیده حاکی از نزدیک بودن عادی سازی روابط ریاض و تلآویو است. با بهبود روابط محور ترکی- قطری و بلوک محافظهکار عرب با رژیم صهیونیستی، میدان بازیگری برای ایران و مصر محدودتر خواهد شد.
در چنین شرایطی مصریها برای عقب نماندن از روندهای منطقهای تلاش میکنند به سمت بهبود روابط با اعضای محور مقاومت حرکت کنند و حضور پررنگ تری در بازارهای انرژی و بازسازی زیرساختها در عراق و سوریه داشته باشند.
پس از روی کارآمدن دولت جو بایدن رئیسجمهور آمریکا، بلوک محافظهکارانه عرب با برداشتن محاصره قطر در نشست العلا و حرکت به سمت بهبود روابط با ترکیه تصمیم گرفت از وضعیت تهاجمی در حوزه سیاست خارجی فاصله بگیرد و به سمت بازتعریف نظم منطقهای حرکت کند.
پس از آب شدن یخ روابط محور اخوانی و محافظهکار عرب، به نظر میآید دولت بایدن در تلاش است با سرعت بخشیدن به روند عادی سازی روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی به سمت یکپارچه سازی غرب آسیا گام بردارد. غرب آسیای یکپارچه به غرب کمک خواهد کرد بتواند شبه قاره هند را به اروپا متصل کند و مسیرهای کریدوری یک کمربند- یک جاده و شمال- جنوب را به حاشیه براند.
با نهایی شدن این ایده، ایران و مصر به دلیل شرایط سیاسی منطقه و موقعیت ژئوپلیتیکی از کریدورهای اقتصادی کنار گذاشته میشوند و منافعشان در بلندمدت به خطر خواهد افتاد. برهمین اساس، ایران و مصر به عنوان دو بازیگر کلیدی در آستانه تنگه هرمز و کانال سوئز از جایگاه مهمی برای تأثیرگذاری در روندهای جدید و در صورت لزوم خراب کردن بازی سایر بازیگران برخوردارند.
معماری امنیتی مصر در منطقه غرب آسیا بر پایه روابط نزدیک نظامی- امنیتی با آمریکا و پیمان صلح کمپ دیوید با رژیم صهیونیستی بنا شده است. ارتش مصر از سال 1946 میلادی تاکنون تحت برنامه تأمین مالی نظامی کشورهای خارجی قریب به 85 میلیارد دلار از دولت آمریکا دریافت کرده است.
این کمک مالی از سال 1979 میلادی، همزمان با صلح قاهره و تلآویو و پیروزی انقلاب اسلامی ایران افزایش یافت و تا امروز تداوم داشته است. علاوه بر این، واشنگتن از سال 2013 میلادی تحت برنامه USAID بیش از 30 میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در این کشور عربی اختصاص داد.
در بحبوحه شیوع کرونا آمریکاییها 19.3 میلیون دلار برای کاهش اثرات اجتماعی- اقتصادی و کمک به بخش بهداشت و درمان مصر اختصاص دادند. دولت بایدن نیز در مجموع 1.4 میلیارد دلار کمک بلاعوض برای خرید و نگهداری تجهیزات نظامی، علاوه بر آموزش نیروهای مسلح مصری اختصاص داده است.
معماری امنیتی مصر در منطقه غرب آسیا بر پایه روابط نزدیک نظامی- امنیتی با آمریکا و پیمان صلح کمپ دیوید با رژیم صهیونیستی بنا شده است
وابستگی شدید دولت نظامی مصر به آمریکا سبب میشود قاهره برای نزدیکی به ایران موضع محافظهکارانهای اتخاذ کند و ترجیح دهد در جریان پروژههای منطقهای تهران را از لیست دولتهای دوست یا همکار خارج کند. علاوه بر این، روابط عمیق میان سرویس اطلاعاتی مصر و رژیم صهیونیستی سبب میشود این رژیم از نفوذ گستردهای برای جلوگیری از بهبود روابط میان دو کشور بزرگ غرب آسیا برخوردار باشد.
برخی کارشناسان امور غرب آسیا معتقدند تلآویو از نوعی حق وتو برای جلوگیری از ارتقای روابط دیپلماتیک ایران و مصر برخوردار است.
با وجود تلاشهای حوزه علمیه قم و الازهر مصر برای تقریب مذاهب اسلامی و از بین بردن ریشههای فرقهگرایی در جهان اسلام، حکومتهای پیشین ایران (پهلوی) و مصر ترجیح دادند با تکیه بر عناصر ملیگرایی به تاریخ 8 هزار ساله روابط دو ملت و جنگهای انجام شده میان شاهان ایرانی و مصری اشاره کنند.
حکومت سلسله فاطمیون (909 – 1171 میلادی) بر جغرافیای مصر موجب ایجاد بدبینی تاریخی میان برخی گروههای مصری؛ بهویژه سلفیها در زمینه ارتباط با شیعیان شده است. روابط نزدیک محمدرضا پهلوی با انور سادات، رئیس جمهور وقت مصر سبب شد مصر به یکی از مخالفان سرسخت انقلاب اسلامی ایران بدل شود.
علاوه بر این، انعقاد توافق کمپ دیوید میان آمریکا و رژیم صهیونیستی موجب شد تهران انتقادهایی به حکومت وقت مصر وارد کند و روابط دو کشور به صورت رسمی در سال 1980 میلادی قطع شد. در جریان تجاوز صدام، دیکتاتور عراقی به تمامیت ارضی ایران، دولت وقت مصر یکی از حامیان نظامی عراق برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و اشغال تهران بهوسیله بعثیها بود.
البته در دوران حسنی مبارک، رئیسجمهور اسبق مصر بار دیگر روابط تهران و قاهره به حالت عادی درآمد، اما هیچوقت سطح روابط دیپلماتیک دو کشور ارتقا نیافت. حتی زمانی که محمد مرسی، رئیسجمهور سابق مصر بر اریکه قدرت تکیه زد و برای شرکت در کنفرانس جنبش غیرمتعهدها (عدم تعهد) راهی تهران شد، اقدامش موجب نشد مصریها برای بازسازی روابط با جمهوری اسلامی ایران گامهای جدی بردارند.
به نظر میآید در مسیر عادیسازی روابط دولتهای ایران و مصر لازم باشد ارتباطات اجتماعی میان دو ملت افزایش یابد و گفتوگوهای فرهنگی برای حل سوءتفاهمهای تاریخی و بازسازی ذهنیت ایرانیان و مصریها نسبت به یکدیگر در دستور کار قرار بگیرد.
با سرعت گرفتن تغییرات ژئوپلیتیکی- ژئواکونومی در منطقه غرب آسیا، الگوی سنتی دوستیها و دشمنیها از بین رفته است و کشورها سعی میکنند سیاست تنش صفر با همسایگان را در دستور کار خود قرار دهند. انعقاد توافق پکن میان تهران و ریاض گامی بلند در راستای حل اختلافات سیاسی- اقتصادی بلوک محافظهکار عرب و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا بود.
در دوران جدید، ایران و مصر تلاش میکنند بهوسیله کانالهای بغداد و مسقط روند گفتوگوهای امنیتی را ادامه دهند و زمینه احیای روابط و شکست طلسم تاریخی را فراهم کنند. در این مسیر متغیرهایی همچون دخالت بازیگران ثالث و کلیشههای تاریخی میتوانند به عنوان موانع جدی روند احیای روابط تهران و قاهره را کند کنند.