به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جمهوری آذربایجان ۱۹ سپتامبر حمله نظامی خود را به قره باغ ازسر گرفت و پس از ۲۴ ساعت درگیری، نیروهای این منطقه خودمختار تسلیم شدند. با این اقدام، جمهوری آذربایجان تصمیم گرفت یک بار و برای همیشه هر نوع خودمختاری را برای جمعیت ارمنی ساکن در منطقه سرکوب کند.
بازگشت درگیریها به امیدها مبنی بر برقراری صلح پس از سه دهه جنگ پایان داد. در این راستا نخستین گام اوایل می برداشته شد که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در واشنگتن میزبان جیحون بایرامف، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان و آرارات میرزویان، وزیر امور خارجه ارمنستان برای گفت و گوهای مقدماتی بود. در این نشست اعلام شد، مذاکرات پیشرفت قابل توجهی داشت و دو طرف درباره اصول عادی سازی روابط توافق کردند.
هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، ارامنه قره باغ کوهستانی خود را اقلیت محصور در آذربایجان یافتند. آنها با به دست گرفتن سلاح و با حمایت نیروهای ارمنستان برای استقلال خیز برداشتند
اوایل ژوئن خوشبینی نسبت به امضای توافق صلح تا پایان سال افزایش یافته بود، ولی با آغاز مذاکره فشرده در آمریکا تقریباً به یأس تبدیل شد، زیرا باکو مدعی شد مسدودکنندگان کریدور لاچین فعالان محیط زیستی و به دنبال توقف استخراج غیرقانونی معادن هستند.
تلاشها برای میانجیگری آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه ادامه یافت، اما ۲۱ ژوئیه نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان هشدار داد، جنگ مجدد بدون توافق صلح بسیار محتمل خواهد بود.
پیامدهای درگیری اخیر دو کشور را میتوان در سه بُعد و فراتر از ارمنستان و آذربایجان واکاوی کرد.
نخست، مربوط به نظم بینالمللی حل و فصل مسالمتآمیز منازعات است. هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، ارامنه قره باغ کوهستانی خود را اقلیت محصور در آذربایجان یافتند. آنها با به دست گرفتن سلاح و با حمایت نیروهای ارمنستان برای استقلال خیز برداشتند. نیروهای ارمنی مناطق میان قره باغ کوهستانی و ارمنستان را اشغال کردند و درنهایت، جمهوری خودخوانده آرتساخ در سپتامبر ۱۹۹۱ میلادی اعلام موجودیت کرد.
پس از توافق آتشبس در سال ۱۹۹۴ میلادی، سازمان امنیت و همکاری اروپا روندی طولانی اما ضعیف برای دستیابی به صلح پایدار آغاز کرد. این روند در سال ۲۰۲۰ میلادی با آغاز حمله نظامی آذربایجان برای بازپسگیری اراضی تحت اشغال ارمنستان متوقف شد. با حمایت ترکیه، نیروهای آذری به پیروزی کامل نزدیک شدند و درنهایت روسیه با میانجیگری و استقرار نیروهای حافظ صلح خود توانست آتش بس برقرار کند. مأموریت اصلی آنها تضمین حرکت آزاد در امتداد کریدور لاچین بود که ارمنستان را به قره باغ متصل میکند.
سه سال بعد، آذربایجان ضربه نهایی را به این منطقه وارد کرد. اکنون این پرسش مطرح میشود، آیا غرب در آینده نقشی در قفقاز جنوبی خواهد داشت یا خیر؟ شکست میانجیگری به رهبری غرب به از دست دادن قابل توجه نفوذ آنها منجر خواهد شد. این مشکل با بحران روابط اتحادیه اروپا با گرجستان تشدید شده است، زیرا با تمایل نداشتن تفلیس برای محکوم کردن جنگ اوکراین، سطح روابط دو طرف به پایینترین حد خود رسیده است. در مقابل، روابط آذربایجان و ترکیه در حال گسترش و شرایط ژئوپلیتیکی این منطقه مهم راهبردی به نفع آنها تغییر کرده است.
بُعد دوم درگیری قره باغ، مربوط به نقش روسیه در قفقاز جنوبی است. با آغاز جنگ ارمنستان و آذربایجان مسکو توانست نقش خود را به عنوان هژمون منطقهای تثبیت کند و روسها همواره خود را حامی ارمنستان معرفی میکردند.
گرچه آتش بس با میانجی گری مسکو نیروهای ارمنی را از شکست نجات داد، اما این مداخله احتمالاً آخرین موضع روسیه در قفقاز جنوبی باشد. مسکو برای مدتها توانست از مناقشه قره باغ کوهستانی به عنوان اهرمی برای تداوم هژمون منطقهای خود استفاده کند، اما اکنون از ترکیه دور شده است، به طوری که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در دیدار با ولادیمیر پوتین، همتای روس خود در سوچی درباره حمله آذریها به قرهباغ اطلاعرسانی کرده بود.
کشته شدن ایوان کوگان، معاون فرمانده نیروی حافظ صلح روسیه در ساعات نخستین حمله آذریها به قره باغ نشان داد مسکو هیچ واکنشی نشان نمیدهد و شاید یکی از دلایل آن برگزاری رزمایش میان ارمنستان و آمریکا بود.
سومین و در چشمانداز بلندمدت مهم ترین بُعد تحولات ژئوپلیتیکی قرهباغ به زیرساختهای حمل و نقل منطقهای مربوط میشود. موقعیت جغرافیایی قفقاز جنوبی میان دریای خزر و دریای سیاه باعث افزایش اهمیت آن به عنوان شریانهای حمل و نقل اصلی میان شرق و غرب (چین و اروپا) و شمال و جنوب (روسیه و کشورهای اقیانوس هند) شده است.
در دوران شوروی، قفقاز جنوبی مجرای اصلی جریان کالا از جنوب روسیه در امتداد سواحل دریای خزر به به ایران و هند بود که جنگ بر سر قرهباغ کوهستانی این مسیر را مسدود کرد، زیرا اتصال آن از مسیر آذربایجان به منطقه ای جنگی ختم میشد، در نتیجه خط ریلی در مرز جنوبی آن از کار افتاد.
در حال حاضر مسير حمل و نقل غالب منطقه کریدور شرق به غرب ترانس خزر است. این مسیر که به عنوان کریدور میانی نیز شناخته میشود، بخشی از طرح «یک کمربند یک جاده» است که به وسیله شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۳ میلادی راه اندازی شد.
در این میان ایران به دنبال ایجاد دو مسیر جایگزین برای احیای اتصال شمال به جنوب و یکی از آنها کریدور شمال-جنوب است که شبکه ای چندوجهی به طول 7 هزار و 200 کیلومتر شامل خطوط کشتیرانی، ریل و جاده به شمار می رود و هند را از مسیر ایران و آذربایجان به روسیه متصل میکند.
موقعیت جغرافیایی قفقاز جنوبی میان دریای خزر و دریای سیاه باعث افزایش اهمیت آن به عنوان شریانهای حمل و نقل اصلی میان شرق و غرب (چین و اروپا) و شمال و جنوب (روسیه و کشورهای اقیانوس هند) شده است
تهران همچنین به دنبال احیای پیشنهاد قدیمی خود برای راه اندازی کریدور خلیج فارس به دریای سیاه است که بمبئی هند را به بندرعباس ایران وصل و سپس از قفقاز جنوبی، گرجستان و دریای سیاه به اروپا میپیوندد. با توجه به دوستی سنتی با ایران، ایروان امیدوار است این کریدور آذربایجان را دور بزند.
در مارس هیئتی ارمنی از دهلی نو بازدید و از سرمایه گذاری هند برای کریدور خلیج فارس-دریای سیاه با عبور از خاک ارمنستان ابراز تمایل کردند. این پیشنهاد همزمان با سفر وزیر امور خارجه ارمنستان بود. دهلی که به دنبال دور زدن کانال سوئز و اجتناب از اختلالات ناشی از مواجهه روسیه و غرب است، احتمالاً این ایده را وسوسهانگیز بیابد.
البته اگر مسیر هند به سمت غرب منحرف شود، تنها دوست باقی مانده برای ارمنستان، ایران خواهد بود. گرچه این دو کشور مرزی کوتاهی دارند، اما تهران در سالهای اخیر تأمینکننده انرژی و سایر کالاهای آن بوده است. بنابراین در صورت مسدود شدن آن، ارمنستان محصور در خشکی میان ترکیه، آذربایجان و گرجستان منزویتر میشود.
اگر سناریوی میانجی گری بینالمللی برای برقراری صلح میان ارمنستان و آذربایجان موفق شود، باید شامل تعهد متقابل برای احترام به تمامیت ارضی یکدیگر و تضمین امنیت اقلیت ارمنی آذربایجان باشد. در این سناریو همچنان پرسش مطرح میشود آذربایجان به دنبال چیست؟
اما سناریوی محتملتر این است، آذربایجان به امید دستیابی به امتیاز اصلی و بزرگ، روند صلح را متوقف کند. هسته اصلی همگرایی میان ترکیه و آذربایجان، ایجاد کریدور حمل و نقلی برای اتصال ترکیه به آسیای مرکزی از مسیر آذربایجان است. کلید این مسیر «کریدور زنگزور» است که شامل بخشی از قلمرو ارمنستان میان نخجوان و آذربایجان است. جنگ بر سر قره باغ کوهستانی این کریدور را مسدود کرده و از آن زمان تاکنون غیرقابل دسترس باقی مانده است.
در شرایط کنونی اگر باکو امتیازاتی بر سر زنگزور دریافت نکند، احتمالاً فشار خود را بر ارمنستان حفظ خواهد کرد. باید توجه داشت، این کریدور فرصت حضور ترکیه در آسیای مرکزی را نیز افزایش میدهد، به همین دلیل اردوغان به تازگی از ایران به دلیل مخالفت با کریدور زنگزور انتقاد کرد.