به گزارش راهبرد معاصر؛ مراسم اختتامیه در حال برگزاری بود. من و چند خبرنگارِ دیگر، ریکوردر به دست آماده بودیم. یکی از بالکن اولِ تالار وحدت ردیف یک را میپایید و یک نفر هم در لابی، سمت راست را پوشش میداد. من هم به درِ خروجیِ تالار چشم دوخته بودم. یکی آن وسط میگفت؛ «وزیر خیلی زود میخواهد برود و تا آخر برنامه در سالن نمیماند.» ناگهان ندایی به گوشمان رسید که «وزیر دارد میرود». دیدهبانان خبر دادند که از لابیِ جنوبی در حال خارج شدن است. دوان دوان به او رسیدیم.
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در میان همراهانش که کم هم نبودند؛ اسکورت میشد. اما ما خبرنگاران سدِ اسکورتها را شکستند. آقای وزیر مجبور به پاسخگویی شد. در چهرهی همراهان یاسی فلسفی موج میزد؛ که گویی ناشی از شکست عملیات فرارشان بود. حالا آقای وزیر باید پرسشهای خبرنگاران را بشنود و پاسخ بگوید.
بیشتر پاسخها هم در حد همان کُلیگوییها بود؛ اندکی صحبت درباره جشنواره موسیقی جوان و تاکید بر لزوم پرداختن بیشتر به این جشنواره و در نهایت هم وعده به بیشتر شدن بودجه جشنواره موسیقی جوان؛ بخشی از کلیگوییها بود.
صالحی اما در پاسخ به این پرسش سکوت کرد؛ «چه خبر از قانون 10 درصد.»
صالحی برای این پرسش جوابی نداشت. اصلا مگر میشود برای چنین قانونِ ضدِ هنری پاسخی هم داشت!
قانون کسر 10 درصد از درآمد کنسرتهای موسیقی به نفع خزانه دولت، بیشک قانونی ضد هنر و ضد موسیقی است.
بخشی از صحبتهای یکی از هنرمندان موسیقی کلاسیک را با هم مرور کنیم: «من کنسرتی در یکی از سالنهای کوچک تهران دارم که ظرفیتش حدود 200 نفر است. باید حدود پنج میلیون تومان اجاره سالن بدهم. پنج درصد از درآمد را هم باید به سایت بلیتفروشی بدهم. پول زیادی هم باید صرف تبلیغات کنم. دستمزد نوازندگان گروهم را هم باید بدهم. هزینههای جای تمرین و آمد و رفت و تدارکات را هم باید بدهم. در نهایت هم نه تنها دولت هیچ حمایتی از من نمیکند؛ بلکه 10 درصد از درآمد اجرایمان را هم میخواهد.»
صحبتهای این هنرمند نشان میدهد که قانون 10 درصد به شدت موسیقی جدی را هدف گرفته است و عرصه را بر این اجراها تنگ و تنگتر کرده و خواهد کرد.
در هفتههای گذشته این مسئله مطرح شد که گویا قرار است بخشی از کنسرتهای موسیقی جدی (موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی، موسیقی کلاسیک) از قانون کسر 10 درصد مُبرا شوند. اما واقعیت این است که این قانون هم اکنون درباره تمام کنسرتها اجرا میشود. آقای وزیر هم هیچ خبرِ خوبی در این باره برای اهالی موسیقی نداشت و به همین دلیل هم مجبور به سکوت بود.
پرسش دیگری که آقای وزیر ارشاد در مواجه به آن جز سکوت راهی نداشت؛ به جشنواره کهن آواهای تنبور مربوط بود. صالحی درباره جشنواره کهن آواهای تنبور هم گویا هیچ اطلاعی نداشت. کهن آواهای تنبور جشنوارهای است که با شکوه بسیار چند سالی است در روستای بانزلان در کرمانشاه برگزار میشود. امسال اداره ارشاد کرمانشاه هیچ کمک مالی به این جشنواره نکرد. جالب اینکه آقای وزیر در جریان این اتفاق نبود. مسئولان کهن آواهای تنبور به دفتر وزیر هم نامه نوشته بودند؛ اما گویا آقای وزیر نامههایش را هم نمیخواند؛ چرا که این نامه هم از سوی وزیر ارشاد تا کنون بیپاسخ مانده است؛ یا شاید هم نامه را خوانده و پاسخی به آن نداده است.
البته در پاسخ به این پرسش مدیرکل دفتر موسیقی به داد آقای وزیر رسید و برخی از حمایتهای انجمن موسیقی از جشنواره کهن آواهای تنبور را یادآور شد.
به هر روی اصلا درست نیست که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان مشکلات جشنوارهای مانند «کهن آواهای تنبور» نباشد. این جشنواره بیشک از نظر رونق، استقبال علاقهمندان و کیفیت برگزاری در سطح بسیار بالایی قرار دارد و ریشه در اعماق فرهنگ موسیقی ایران دارد.
وزیر ارشاد به جای بی خبری از چنین جشنوارهای باید بیشترین حمایت را از این جشنواره داشته باشد. وزیر ارشاد میتواند با حضورش در روستای بانزلان در هنگام برگزاری این جشنواره، گستره رویدادهای فرهنگی در ایران را به رخ بکشد. به راستی برگزاری جشنوارهای مهم در روستایی نزدیک به مرز ایران و عراق، باید در سطح جهانی معرفی و تبلیغ شود نه اینکه وزیر ارشاد از اوضاع مالی این جشنواره بیخبر باشد.
وقتی از سیدعباس صالحی میخواهم که میزان پاسخگوییاش را به جامعه هنری را بالا ببرد، میگوید که معاون هنریمان هست و پاسخگوست.
گویا آقای وزیر نمیداند که معاون هنریش طی حدود یک سال و هشت ماه حضور در معاونت هنری وزارت ارشاد، حتی یک نشست خبری با خبرنگاران نداشته است. گویا آقای وزیر نمیداند که معاون هنریش طی یک سال و هشت ماه گذشته به هیچ کدام از درخواستهای نگارنده این مطلب برای گفتوگویی مفصل و چالشی، پاسخ مثبت نداد. گویا آقای وزیر نمیداند که معاون هنریش فقط با چند رسانه خاص و آن هم تحت شرایطی خاص مصاحبه میکند.
به هر روی وزارت ارشاد در ماههای اخیر نسبت به رخدادهای فرهنگی پاسخگو نبوده و ابهامهای بسیاری در ذهن اهالی هنر و به خصوص موسیقی باقی گذاشته است.
وزیر ارشاد که با کمک اطرافیان میخواهد به هر نحوی که شده از مواجهه با خبرنگاران بگریزد و اگر هم مواجههای باشد در حد چند دقیقه و پرسشهایی کوتاه است؛ که همین پرسشهای کوتاه هم گاهی بی پاسخ میمانند. معاون هنری وزیر هم که با پاسخگویی میانهی خوبی ندارد.
با این اوصاف شاید تنها راه مطرح کردن برخی پرسشهای مهم، همین تعقیبهای خبرنگاران در برخی مراسمهای رسمی است تا شاید بتوانند پرسشهایشان را با آقای وزیر در میان بگذارند.
منبع: تسنیم