به گزارش راهبرد معاصر؛ رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در مصاحبه با شبکه الجزیره تاکید کرد: بازگشت رژیم صهیونیستی به جنگ، خطایی راهبردی است، چرا که آنها نه تنها مجبورند با حماس و فلسطینیها در غزه و کرانه باختری بجنگند، بلکه باید در جبهه سیاسی نیز با کشورهایی که حامی آتش بس هستند و حتی با آمریکا، وارد مناقشه شوند. فراتر آنکه آنها باید با افکار عمومی جهان نیز مقابله کنند.
دکتر سیدکمال خرازی اقدامات حزب الله لبنان در مقابله با تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه را «حکیمانه» توصیف کرد و گفت: تحلیل صهیونیستها مبنی بر آنکه وضعیت در مرز با لبنان فوق العاده خطرناک است، صحیح است، چرا که آنها تجربه جنگ ۳۳ روزه را با حزب الله دارند و میدانند که حزب الله نسبت به آن زمان فوق العاده قویتر شده است. از این رو قطعا آنها حق دارند مضطرب و نگران باشند.
دکتر خرازی این سوال را مطرح کرد که اسراییلیها تا به حال به کجا رسیدهاند؟ و افزود: در این جنگ صرفا نفرتی جهانی نسبت به وحشیگری اسراییل در کشتار کودکان، زنان و افراد سالخورده شکل گرفته است. میدانید که بیشتر قربانیان این حملات کودکان و زنان بودهاند. این چه راهبردی است؟ این اقدامات ناشی از خشم است. کاملا مشخص است که آنها راهبرد نظامی دستیافتنی ندارند. اقدامات آنها صرفا براساس خشم است. این شیوه جنگیدن نیست. این جنگ باید نتیجهای داشته باشد. تاکنون مشخص شده که این جنگ نتیجهای جز کشتار نداشته است و فقط افکار عمومی جهانی را علیه اسراییل برانگیخته است.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی درباره اینکه دیگران میگویند ایران خیلی به ساخت بمب هستهای نزدیک است و فقط دو هفته زمان نیاز دارد تا یک بمب هستهای بسازد گفت ما چنین سیاستی نداریم، زیرا برخلاف فتوای رهبری است. ما بر این باوریم که به این سلاح احتیاج نداریم، زیرا عضو ان. پ. تی هستیم و سی. تی. بی. تی را امضا کردهایم. اما نفس داشتن این ظرفیت در برابر دیگران بازدارنده است. با این حال، اگر آنها به برجام بازگردند، طبعا ما هم به آن بازخواهیم گشت و کاملا به آن متعهد باقی خواهیم ماند.
آنچه در ادامه میآید، متن کامل این گفتگوست:
آتش بسی که قطر میانجی گر آن بود، فقط هفت روز دوام آورد. نبرد دوباره میان حماس و اسرائیل در غزه درگرفته است. موضع ایران در قبال تحولات میدانی کنونی در غزه چیست؟
اساسا ایران از همان ابتدا از آتشبس حمایت کرده بود. بازگشت رژیم صهیونیستی به جنگ، خطایی راهبردی است، چرا که آنها نه تنها مجبورند با حماس و فلسطینیها در غزه و کرانه باختری بجنگند، بلکه باید در جبهه سیاسی نیز با کشورهایی که حامی آتش بس هستند و حتی آمریکا، به مناقشه بپردازند. فراتر انکه، آنها باید با افکار عمومی جهان نیز مقابله کنند. پس این خطایی راهبردی است. ما معتقدیم آنها باید هرچه زودتر به آتشبس برگردند و به این خشونتها و جنایات پایان دهند.
رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنهای، در ۲۹ نوامبر این تلقی را که ایران خواهان بیرون راندن یهودیها در دولت آینده فلسطین است، صراحتا رد کردند. ایشان گفتند: «بعضی از این سخنگویان دنیا راجع به نظرات جمهوری اسلامی درباره منطقه که صحبت میکنند، به دروغ میگویند «ایران میگوید بایستی یهودیها یا صهیونیستها را به دریا بریزند»؛ نه این حرف را قبلها دیگران یا کسانی از عربها گفتند؛ ما هیچ وقت نگفتیم این را؛ ما کسی را به دریا نمیریزیم.» آیا این به معنای حمایت ایران از راه حل دو دولتی در صورتی است که مردم فلسطین با آن موافقت کنند؟
ما دیدگاههای خودمان را داریم. ایران همسایه اسراییل نیست. خوشحالم که رهبر معظم انقلاب این موضع را صراحتا بیان کردند. در خصوص راه حل دو دولتی، طبعا ما به چنین راه حلی باور نداریم، چرا که اولا خود اسراییل چنین طرحی را نمیپذیرد و از آن حمایت نمیکند. ثانیا این راه حل اساسا عملی نیست، زیرا فقط ۲۰ درصد از سرزمین فلسطین اکنون در اختیار فلسطینیهاست و حتی در آن ۲۰ درصد هم تعداد زیادی شهرک نشینهایی هستند که زمین فلسطینیها را اشغال کردهاند. بنابراین، در واقع عملی نیست و نمیتوان درباره راه حل دو دولتی صحبت کرد. ما باور داریم که راه حل نهایی، تاسیس حاکمیتی واحد، متشکل از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان باشد و تصمیم در این خصوص را باید کسانی بگیرند که اصالتا در این سرزمین زندگی میکردهاند. معتقدم این در نهایت تنها طرح منطقی برای رسیدن به راه حل است. برای نمونه، ما مورد آفریقای جنوبی را داریم که نهایتا رژیم آپارتاید در آن برچیده شد و بر سر تشکیل حکومتی دموکراتیک توافق کردند. باید در این خصوص اندیشید. ما اعتقاد داریم که این روزها راه حل حکومت واحد بیشتر در جهان مورد اقبال قرار دارد.
آیا فکر میکنید امکان رسیدن به راه حلی بر مبنای مرزهای ۱۹۶۷ در خصوص راه حل دو دولتی وجود دارد؟ زیرا برخی رهبران فلسطینی هم اعلام کردهاند که ممکن است آن را بپذیرند. آیا ایران از آن حمایت خواهد کرد؟
این مسئله البته مربوط به خودشان است. ما موضع خود را داریم، ولی آن را بر دیگران تحمیل نمیکنیم. با این حال، به صورت اساسی بر این باوریم که راه حل دو دولت کمککننده و اساسا امکانپذیر نیست. البته این موضع فقط مختص نظام کنونی ایران نیست. حتی در سال ۱۹۴۷ پیش از تاسیس اسراییل نیز موضع ایران در سازمان ملل همین بوده است. در آن زمان، نماینده ایران در سخنرانی خود اعلام کرد که با راه حل دو دولتی هیچ گاه درگیریها خاتمه نخواهد یافت و خونریزی سالها ادامه خواهد داشت. این پیش بینی صحیح بوده است. از این رو، نهایتا باید حکومتی واحد تشکیل شود که فلسطینیها و دیگران در آن در کنار هم زندگی کنند.
وزیر امور خارجه ایران اعلام کرده است که ایران از گروههای مقاومت فلسطینی به صورت سیاسی، ایدئولوژیکی و بشردوستانه حمایت میکند. آیا میتوانید تایید کنید که دولت ایران به تامین نظامی یا مالی از این گروهها نمیپردازد؟
ما آماده ایم به هر وسیلهای از این گروهها حمایت کنیم.
حتی حمایت نظامی؟
حتی نظامی، اگر به آن منطقه دسترسی داشته باشیم. اما راه بنبست و دسترسی بدانجا میسر نیست. آنها به اتکای ظرفیت و استعداد خود نیازهایشان را تامین میکنند. اکنون آنها موشک و سایر مهمات مورد نیاز خود را تولید میکنند و همه آنها را خودشان طراحی کردهاند. آنها میدانند که چگونه به تسلیحات دسترسی پیدا کنند یا چگونه آنها را توسعه دهند، اما ما آمادهایم به هر شکل از آنها حمایت کنیم.
پس میگویید مایل هستید که حمایت نظامی، مالی و ... داشته باشید؟
اگر مقدور باشد، قطعا هیچ محدودیتی نیست؛ اما در حال حاضر چنین امکانی وجود ندارد.
فکر میکنید اگر مقدور بود و چنین میکردید، موجبات پیچیدهتر شدن این درگیری با دادن اسلحه به یک طرف فراهم نمیآمد؟
اساسا شما باید ببینید ماهیت این درگیری چیست. شما میدانید که گروهی از مردم به سرزمین فلسطینیها آمدهاند و آن سرزمین را اشغال کردهاند. فلسطینیها دارند دفاع میکنند. این حق دفاع از خویش است. این شبیه آن است که شما در خانه خود زندگی میکنید و شخصی بیاید و شما را بیرون بیندازد. شما حق دارید که از خودتان دفاع کنید. بنابراین، این مسئله، دفاع از خود است. من معتقدم که اسراییلیها چنین حقی ندارد، زیرا که اشغالگر هستند. آنها مدعیاند که هر جنایتی که مرتکب میشوند، بر پایه حق دفاع از خود است، اما این دفاع از خود نیست. آنها اشغالگر هستند و طرف فلسطینی از حق دفاع از خود برخوردار است.
آمریکا از ابتدای جنگ پیامهایی را برای ایران ارسال کرده است مبنی بر آنکه آنها خواهان درگیری گستردهتر در خاورمیانه با ایران نیستند. آیا فکر میکنید میتوان در این مرحله از چنین درگیری اجتناب کرد، به ویژه در شرایطی که اسرائیل مسیر نظامی خود را در غزه ادامه میدهد؟
هر کس باید در جلوگیری از گسترش این جنگ تلاش کند، چرا که این نه به نفع آمریکا، نه کشورهای منطقه و نه اروپاست. از این رو ما همواره مخالف گسترش این جنگ بودهایم. اما جنگ محاسبات خود را دارد. یک اشتباه ممکن است شما را به این جنگ بکشاند و این چیزی است که باید در نظر داشت. از این رو هیچ کس نمیتواند بگوید در آینده چه رخ خواهد داد. ما و دیگر کشورهای منطقه باید آماده دفاع باشیم. ما کاملا آماده دفاع از خودمان هستیم.
آیا این بدان معناست که همه نیروها و دستگاه نظامی ایران، از ابتدای جنگ غزه، در سطح معینی از آماده باش هستند؟
ما همیشه در حالت آماده باش هستیم. ما باید آماده باشیم و گزینه دیگری وجود ندارد. ما باید از خود دفاع کنیم.
خط قرمز ایران از نظر درگیری نظامی با اسرائیل یا آمریکا چیست؟ چه سناریو یا ماشه محتمل میتواند ایران را به صورت نظامی به این جنگ بکشاند؟
اگر آنها به کشور ما تجاوز کنند، طبعا چارهای جز دفاع از خود نخواهیم داشت. به همین دلیل است که ما باید آماده هر سناریویی باشیم و آماده هم هستیم.
چه اقدامی ممکن است تجاوز به ایران تلقی شود؟
از نظر ما، به هر گونه تجاوز به قلمرو ما طبعا باید پاسخ داده شود.
سخنرانی حسن نصرالله که خیلیها انتظار آنرا میکشیدند، در دفاع از درگیری محدود آن گروه بود. در صورتی که حماس نتواند در غزه دوام بیاورد، آیا ممکن است حزب الله تاکتیک خود را تغییر دهد و به نبردی تمام عیار بپردازد؟
حزب الله کاملا حکیمانه عمل کرده است. البته آنها در معرض خطر حملات اسراییل به لبنان قرار دارند. به صورت مبنایی، وظیفه حزب الله دفاع از لبنان است، اما میتواند به دیگر اعضای محور مقاومت نیز کمک کند. با توجه به آنچه حزب الله تاکنون در مرز لبنان با اسراییل انجام داده است موجب شده است سه واحد بزرگ از نظامیان اسراییل در بخشهای شمالی درگیر و شمار بسیاری از ساکنان شهرهای شمال اسراییل آواره شوند، باید گفت همه اینها فشار زیادی را بر اسراییل وارد آورده است؛ و این خود نوعی حمایت از حماس است. اما اگر اسراییلیها حملات خود را به لبنان افزایش دهند، طبعا حزب الله مسئولیت خواهد داشت به صورت کامل در برابر تجاوز اسراییل دفاع کند.
مقامات ارشد نظامی اسراییل میگویند وضعیت نظامی در مرز با لبنان به رغم سطح کنونی جنگ و احتمال از سر گیری جنگ، در حال انفجار است و ممکن است برای چند روز به نبردی شدید صعود یابد. واکنش ایران در صورتی که حزب الله وارد جنگی تمام عیار با اسراییل شود، چه خواهد بود؟
اگر آنها به لبنان تعرض کنند، نبردی تمام عیار در میگیرد. اما اکنون صرفا تبادل آتش در خطوط مرزی صورت میگیرد. همان طور که گفتم حزب الله تاکنون حکیمانه عمل کرده است. از این رو همه چیز به آینده و سطح درگیری وابسته است.
آیا فکر میکنید پاسخ آنها کافی بوده است؟ چون انتقاداتی هم در داخل لبنان و هم سایر نقاط جهان مطرح است که حزب الله به اندازه کافی در طول مرز به اسراییل پاسخ نداده است. موضع ایران چیست؟ آیا با تاکتیک آنها تاکنون موافقید یا فکر میکنید آنها میتوانند؟
باید تصریح کنم که ما به دیگران دستور نمیدهیم، بلکه دیگران خودشان بر مبنای شرایط و وضعیتی که با آن روبرو هستند، تصمیم میگیرند. وضعیت حزب الله تاکنون چنین بوده است و من معتقدم آنها خیلی خردمندانه عمل کردهاند. تحلیل اسراییلیها که وضعیت در مرز خیلی خطرناک است، صحیح است، چرا که آنها تجربه جنگ ۳۳ روزه با حزب الله را دارند و میدانند که حزب الله نسبت به آن زمان خیلی بیشتر، خیلی بیشتر قویتر شده است. از این رو قطعا آنها حق دارند که مضطرب و نگران باشند.
اجازه بدهید به سوریه و بلندیهای جولان بپردازیم. اسرائیل از هفتم اکتبر حملات هوایی متعددی را با هدف تخریب اهدافی که به سپاه تعلق دارد و بستن فرودگاهها انجام داده است؛ بنابراین اسراییل در سوریه بیشتر آفندی عمل کرده است. سپاه به درخواست دولت بشار اسد در این کشور حضور دارد. واکنش شما به این حملات چه بوده است؟
این حملات علیه سرزمین سوریه صورت گرفته است و ممکن است در مواردی خسارتهایی به طرف ایرانی نیز وارد شده باشد، اما ما آن حملات را بدون پاسخ نگذاشتهایم. در گذشته پاسخ دادهایم و در آینده هم پاسخ خواهیم داد. برخی از اعضای محور مقاومت هم به آنها پاسخ دادهاند؛ بنابراین به هر گونه تجاوزی باید پاسخ داده شود.
در خصوص محور مقاومت میخواهم بپرسم چه زمانی به وجود آمد و ایران چه زمانی به این احساس رسید که باید به وجود آید و چگونه ایجاد شد؟
محور مقاومت تشکیل شد تا نسبت به مداخله و اشغالگری بیگانگان از جمله اسراییلیها واکنش نشان دهد و از فلسطینیانی که تلاش میکنند سرزمین خود را آزاد کنند، حمایت کند. از این رو، به عنوان یک مسئولیت این محور ایجاد شده است و تاکنون در اعمال فشار بر اسراییلیها و آمریکاییها و کسانی که از اسراییل حمایت میکنند، موفق بوده است. برای نمونه، آنچه یمنیها در روزهای اخیر انجام دادند، پدیده جدیدی بود. آنها اکنون توانایی کنترل دریا را دارند و بنابراین اقدام یمنیها را میتوان نوعی پاسخ و واکنش به قساوت اسراییلیها در سوریه و جاهای دیگر دانست.
اجازه بدهید با توجه به اشاره شما به یمن، به حوثیها بپردازیم. آنها مسئولیت حمله به کشتیهای اسراییلی و نیروی دریایی آمریکا را در دریای سرخ بر عهده گرفتهاند. با توجه به ادعای آنها بر کنترل دریای سرخ و حضور ناوگان شما در خلیج (فارس)، آیا راهبرد وسیعتری برای پاسخ به حضور ناوگان آمریکا در این آبها وجود دارد؟
اعضای محور مقاومت خودشان تصمیم میگیرند و انرژی خود را در راه رسیدن به مقصود خود مصروف میدارند. یمنیها امروزه در مقاومت در برابر متجاوزان و همچنین حمایت از دیگر اعضای محور مقاومت بسیار قدرتمند هستند. آنچه آنها در دریای سرخ و پرتاب موشکها و پهپادها انجام دادند، در واقع در حمایت از حماس بود و همه اینها را باید قدرت محور مقاومت تلقی کرد.
پس اینها همان طور که شما گفتید محور مقاومت را تشکیل میدهند. باید نوعی هماهنگی میان همه این گروهها باشد. آنها نمیتوانند خود مستقلا عمل کنند. درست است که آنها مستقلا خودشان تصمیم میگیرند، اما باید نوعی هماهنگی بین همه آنها باشد. نقش ایران در این محور مقاومت چیست؟
شما میدانید که این راهبرد توسط ایران توسعه یافته است و آنها حامی این راهبرد هستند، اما این بدان معنا نیست که در باره هر موضوعی میان ایران و محور مقاومت هماهنگی صورت گیرد. آنها خودشان اقدام میکنند؛ خودشان تسلیحات مورد نیاز خود را میسازند و منابع مالی خود را تامین میکنند، اما در همین حال، هر حمایتی از ایران بخواهند، طبعا ما در کمک به آنها تردید نخواهیم کرد.
شامل حمایت نظامی و مالی؟
بله در صورتی که مقدور باشد.
وزیر امور خارجه ایران آقای حسین امیر عبداللهیان گفته است که وضعیت در خاورمیانه مانند بشکه باروتی است که هر زمان ممکن است منفجر شود. هدف اعلام شده اسرائیل نابودی کامل حماس است. آیا ایران میتواند جهان بدون حماس را بپذیرد؟
این اساسا آرزوی اسراییلیهاست که حماس را نابود کنند. چنین اقدامی ممکن نیست و موارد بسیار دیگری در جهان بوده است که نشان میدهد جنبشهای زیرزمینی، نابود شدن نیستند. حماس یک ایدئولوژی است و از حمایت فلسطینیها برخوردار است. آنها در این جنگ توانایی خود را حفظ کردهاند و سازمان آنها نابود نشده است؛ آنها با مهاجمان جنگیدهاند تاحدی که بسیاری از سربازان اسراییلی را کشتهاند و بسیاری از تجهیزات نظامی آنها منهدم شده است. مطمئنا نابودی آنها ساده نیست. این یک آرزو است که حماس را حذف و سازمان آنرا قلع و قمع کنند. چنین چیزی شدنی نیست.
فکر میکنید چه مدت چنین وضعیتی ادامه خواهد یافت؟ شما میگویید هدف اعلامشده اسراییل غیرممکن است، ولی آنها بمباران غزه را ادامه میدهند تا چیزی در غزه باقی نماند؟
بله، ولی تا به حال به کجا رسیدهاند، در این جنگ صرفا نفرتی جهانی نسبت به وحشیگری اسراییل در کشتار کودکان، زنان و افراد سالخورده شکل گرفته است. میدانید که بیشتر قربانیان این حملات کودکان و زنان بودهاند. این چه راهبردی است؟ این اقدامات ناشی از خشم است. کاملا مشخص است که آنها راهبرد نظامی دستیافتنی ندارند. اقدامات آنها صرفا براساس خشم است. این شیوه جنگیدن نیست. این جنگ باید نتیجهای داشته باشد. تاکنون مشخص شده که این جنگ نتیجهای جز کشتار نداشته است و این افکار عمومی جهانی را علیه اسراییل برانگیخته است.
اجازه بدهید بخش پایانی را به موضوع برنامه هستهای ایران، گزارش آژانس بینالمللی انرژی هستهای و تازهترین اتهامات علیه ایران و عدم پایبندی آن اختصاص دهیم. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس در آخرین گزارش خود به شورای حکام اعلام کرده است که ایران تعهدات خود را انجام نمیدهد و پیشرفتی هم در پیش نیست. اگر ایران چیزی برای پنهان کردن ندارد، چرا روابط ایران و آژانس اینقدر دشوار شده است؟
شما میدانید که ما برجام را امضا کردیم و همه طرفهای برجام موظف بودند نسبت بدان متعهد باشند. اما متاسفانه آمریکاییها از آن خارج شدند. با خروج آمریکا از برجام، اروپاییها هم از دستورات آمریکاییها پیروی کردند؛ بنابراین چارهای برای ما باقی نماند که اجرای تعهدات خود را بر اساس مفاد برجام کاهش دهیم. در واقع، سطح غنی سازی اورانیوم را افزایش دادیم و این حق ما بوده است. اینکه آقای گروسی گفته است این سطح از اورانیوم غنی شده توسط ایران فقط در اختیار کشورهای دارای سلاح هستهای است، صحیح است.
چرا به آن احتیاج دارید اگر نمیخواهید بمب بسازید؟
این واکنشی به نقض تعهدات دیگران است. این کار غیرقانونی نیست. این حق قانونی ایران است. اما ایران راهبردی برای توسعه سلاح هستهای ندارد، گرچه میتوانیم چنین کاری هم انجام دهیم. حتی خود آنها میگویند ایران فقط دو هفته زمان نیاز دارد تا سلاح هستهای بسازد. به هر صورت، این یک ظرفیت بازدارنده است.
آیا ایران میتواند در دو هفته یک بمب بسازد یک یا چند بمب؟
این چیزی است که دیگران میگویند که ایران خیلی به ساخت بمب هستهای نزدیک است و فقط دو هفته زمان نیاز دارد تا یک بمب هستهای بسازد. اما ما چنین سیاستی نداریم، زیرا برخلاف فتوای رهبری است. ما بر این باوریم که به این سلاح احتیاج نداریم، زیرا عضو ان. پ. تی هستیم و سی. تی. بی. تی را امضا کردهایم. اما نفس داشتن این ظرفیت در برابر دیگران بازدارنده است. با این حال، اگر آنها به برجام بازگردند، طبعا ما هم به آن بازخواهیم گشت و کاملا به آن متعهد باقی خواهیم ماند.
فکر نمیکنم کسی معتقد باشد که میتوان برجام را احیا کرد، بلکه نسخه جدیدی از آن مورد نیاز است. آیا در بین مسئولین ایران علاقهای به ایجاد چنین نسخهای وجود دارد؟
خیر. ما بر متن فعلی اصرار داریم. ما آماده بازگشت به این متن که قبلا امضا شده است، هستیم، مشروط بر اینکه دیگران نیز به تعهدات خود بازگردند.
اما سطح فعالیت هستهای ایران افزایش چشمگیری از زمان امضای برجام داشته است. برای همین نیاز است تا اصلاحات عمدهای در برجام ایجاد شود تا …
خیر. اگر به توافق بازگردیم، سطح غنیسازی را کاهش داده، به ۳.۶۷ درصد بازخواهیم گشت.
در خصوص حجم اورانیوم غنیشده چطور؟
هر چه در برجام مشخص شده است، کاملا طبق آن عمل خواهیم کرد.
پس نسخه جدیدی یا روزآمد شدهای در کار نخواهد بود؟
هیچ نیازی به نسخهای جدید نیست. این توافق وجود داشته، امضا شده و فقط طرفهای مقابل باید تصمیم بگیرند و به برجام بازگردند.
میدانم که این در حوزه وظایف و اختیارات شما نیست. اما اگر قرار باشد سلاح هستهای بسازید، آیا این درست است که دو هفته زمان نیاز دارید؟
این مسئلهای است که کارشناسان باید دربارهاش نظر بدهند. من کارشناس این امر نیستم. اما این چیزی است که طرفهای دیگر، یعنی کسانی که اطلاعات دارند و کسانی که میدانند چگونه میتوان یک سلاح هستهای را ساخت ادعا میکنند که ایران فقط دو هفته نیاز دارد.
آیا ادعای آنها صحیح است؟
کارشناسان امر یاید این ادعا را راستیَآزمایی کنند. ضمنا در پایان مصاحبه علاقمندم از الجزیره به خاطر پوشش جنگ غزه قدردانی کنم که صحنههای متفاوتی را به نمایش گذاشت و نقشی راهبردی در این داشت که مردمان جهان متوجه شوند در غزه چه میگذرد. / باشگاه خبرنگاران جوان