به گزارش راهبرد معاصر ، چند روزی هست که با انتشار خبر بررسی درخواست اخراج «احمد داوداوغلو» و تنی چند از اعضای ارشد حزب عدالت و توسعه، بازار گمانه زنیها پیرامون افزایش اختلافها در ردههای بالای آک پارتی داغ شده است.
این مطلب در شرایطی به نقل از یک مقام ارشد دولت ترکیه بیان شده که به تازگی «علی باباجان» معاون سابق نخست وزیر ترکیه کنارهگیری خود را از عدالت و توسعه اعلام و به اختلافات عمیق در حزب اشاره کرد و از تشکیل حزبی جدید خبر داد.
روشن است که سطح اختلافات در رهبری حزب عدالت و توسعه آن اندازه گسترش یافته که قابل پنهان کردن نیست و همین امر نوید بروز تحولات مهمی را در آینده این حزب و کشور ترکیه میدهد.
روند جداییها در حزب حاکم از زمانی که داوداوغلو سمت نخست وزیری را به دلیل اختلاف با "رجب طیب اردوغان" ترک کرد آغاز شد. این که "علی باباجان" به همراه "عبدالله گل" در پی راه اندازی حزبی جدید بوده و توان تبدیل شدن به رقیبی جدی برای اردوغان را دارند میتواند بسیاری از فاکتورهای سیاستهای داخلی و خارجی ترکیه را تحت تأثیر قرار دهد.
در ادامه تلاش خواهیم کرد ریشه این اختلافها را در دو محور سیاست داخلی و خارجی ترکیه بررسی کنیم.
ناکامی در سیاست داخلی
در حوزه سیاست داخلی میتوان به اختلاف دو طیف حزب در شیوهی اداره کشور به ویژه مدیریت امور اقتصادی ترکیه اشاره کرد. در واقع کاهش رشد اقتصادی، افزایش تورم و پایین آمدن ارزش واحد پول ملی ترکیه در یک سال اخیر بسیاری از نخبگان سیاسی و اقتصادی این کشور را نسبت به آینده نگران کرده است.
پیامد کاهش کارآمدی و محبوبیت آک پارتی به روشنی در نتایج انتخابات شهرداریها قابل مشاهده است. آنجا که نه تنها حزب موفق به کسب کرسی شهرداری شهرهای مهم نشد بلکه حزب جمهوری خلق توانست اداره شهرداری یازده شهر ترکیه از جمله آنکارا و استانبول را هم به دست بیاورد. به ویژه از دست دادن شهرداری استانبول پس از سالها ضربه نمادین مهمی برای رهبران عدالت و توسعه به شمار میآید.
احزاب اپوزیسیون توانستند به خوبی روی نقاط ضعف عدالت و توسعه و شکافهای ناشی از نارضایتی مردم این شهرها از عملکرد شهرداریها تمرکز کرده و از آنها در راستای افزایش آرای خود بهره برداری کنند. پس لرزههای این شکست سنگین در افزایش اختلافات درونی مقامات بلندپایه ی آک پارتی و گسترش جدایی عناصر مهم این حزب و افزایش انسجام نیروها و احزاب رقیب نمود یافته است.
ناکامی و تنش در سیاست خارجی
سیاست خارجی امروز ترکیه بیش از هر زمان دیگری به افزایش روابط با روسیه میل کرده است. این گسترش روابط با شرق برای کشوری که دومین ارتش بزرگ ناتو را داراست و همواره در سپهر نظامی و امنیتی جهان غرب تعریف شده و جایگاهی حساس داشته شگفت انگیز به نظر میرسد.
ناامیدی از همراهی و کمک آمریکا پیرامون نگرانیهای عمیق ترکیه نسبت به آینده مناطق کردنشین سوریه و شکست سیاستهای آنکارا در این کشور، پیروزیهای بزرگ ارتش سوریه در برابر گروههایی که ترکیه پشتیبان اصلی آنهاست و دست بالای روسیه در تحولات سوریه، عواملی هستند که این روزها بیش از پیش سبب نزدیکی آنکارا به مسکو شده اند.
خرید سامانه پدافند هوایی اس ۴۰۰ از روسیه و در پی آن توقف آموزش خلبانهای نیروی هوایی ترکیه در آمریکا و خودداری واشنگتن از تحویل هواپیماهای اف ۳۵ به این کشور بر دامنه اختلافات ترکیه و ایالات متحده افزوده است. اینها علاوه بر مشکلاتی است که از زمان کودتای ناکام علیه دولت ترکیه و ماجرای عدم استرداد "فتح الله گولن" میان دو کشور پدید آمده است.
هر چقدر که اردوغان از آمریکا فاصله گرفته و به روسیه نزدیک شود احتمال استقبال واشنگتن از بر سر کار آمدن رقبایرئیس جمهور ترکیه و تغییر معادلات سیاسی و نظامی این کشور بیشتر میشود. کیست که نداند اگر نبود پشتیبانیهای سیاسی و اقتصادی ایالات متحده شاید هیچ گاه اردوغان و یارانش توان رسیدن به جایگاه کنونی خود را پیدا نمیکردند.
نتیجه گیری
ترکیه این روزها در شرایط حساسی قرار دارد. وضعیت در سوریه کاملاً برخلاف خواستههای اردوغان پیش میرود، روابط با هم پیمان راهبردی ترکیه یعنی آمریکا در وضعیت خوبی نیست و شرایط و آمارهای اقتصادی هم چشم انداز چندان روشنی ارائه نمیکنند. نابسامانی اوضاع اقتصادی کاهش سطح رفاه شهروندان را به دنبال دارد و این امر در کنار اقتدارگرایی اردوغان راه را برای حضور نیرویی تازه نفس در عرصهی سیاست ترکیه هموار کرده است.
تشکیل حزبی جدید با حضور بنیانگذاران و بزرگان رانده شده از عدالت و توسعه نقطه عطف بسیار مهمی در تاریخ دو دهه اخیر ترکیه خواهد بود. نقطه عطفی که نه تنها میتواند چالشی بزرگ بر سر راه آک پارتی در انتخاباتهای پیش رو قرار دهد بلکه شاید پتانسیل بازگرداندن نظام پارلمانی را هم داشته باشد.
تنها برندگان تغییر نظام پارلمانی به ریاستی اردوغان و حزب حرکت ملی بودند. همه پرسی تغییر قانون اساسی با رای شکننده ای به تایید مردم رسید و ممکن است افراد تاثیرگذاری مانند عبدالله گل، احمد داوداوغلو، علی باباجان و دیگر سیاستمداران جدا شده از آک پارتی با تشکیل حزبی جدید و در ائتلافی با حزب جمهوری خواه خلق و دیگر مخالفان اردوغان بتوانند شرایط کشور را به پیش از همه پرسی سال ۲۰۱۷ برگردانند.
به هر روی باید منتظر ماند و دید که آیا دوستان دیروز اردوغان اراده و توان تبدیل شدن به رقیبان امروز وی را خواهند داشت یا همچنان ترجیح میدهند برای پرهیز از شکست حزبی که خود بنیانش گذاشتند سکوت پیشه کنند.