به گزارش راهبرد معاصر؛ آموس یادلین، افسر بازنشسته اسرائیلی که میان سالهای 2006-2010 رئیس اطلاعات ارتش اسرائیل بوده و اکنون مدیر مرکز مطالعات امنیت ملی است و در مقام یک خلبان ارتش اسرائیل در عملیات حمله به نیروگاه هستهای عراق در 1981 دست داشته در مقالهای مشترک با آری هشتین، پژوهشگر مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل، به بررسی شباهتها و تفاوتهای حملات اسرائیل به انبارهای سلاح حشدالشعبی در عراق و حمله 1981 به نیروگاه هستهای اوزیراک عراق پرداخته است.
در این مقاله که در 27 اوت 2019 در نشریه «فارن پالیسی» منتشر شده آمده که حمله هوایی اسرائیل به نیروگاه هستهای عراق در 1981 آغازگر چیزی بود که «دکترین بگین» نام گرفت. «مناخیم بگین»، نخستوزیر وقت اسرائیل، آن زمان اعلام کرد که اسرائیل به هیچ قیمتی اجازه نخواهد داد که دشمنانش به سلاح هستهای دست پیدا کنند. این حمله در آغاز کاملاً محرمانه ماند، اما بگین چند هفته پیش از انتخابات اسرائیل از آن در کمپین تبلیغاتی خود استفاده کرد.
این اقدام تلآویو، مایه خشم واشنگتن شد و آمریکا آن را محکوم و حتی ارسال یک ناوگان از هواپیماهای اف 16 به اسرائیل را متوقف کرد. امروز، 38 سال بعد، به نظر میآید که اسرائیل بار دیگر حملاتی را در خاک عراق انجام داده است. حمله به منطقهای در نزدیکی پایگاه نظامی بلد در 20 اوت، چهارمین حمله به انبار مهمات حشدالشعبی در عراق بود.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل فقط سه هفته تا انتخابات کنست فرصت دارد و به نظر میآید حزب وی در انتخابات چندان وضعیت خوبی ندارد. وقتی از او پرسیده شد که آیا درصورت لزوم تلآویو به مواضع ایران در عراق حمله خواهد کرد، گفت: «نه فقط در صورت لزوم، ما در بسیاری مناطق علیه کشوری که میخواهد ما را نابود کند فعالیت میکنیم. به نیروهای امنیتیمان آزادی عمل دادهام و گفتهام که هر کاری که برای شکست نقشههای ایران لازم میدانند انجام دهند.»
این اظهارات تفاوت چندانی با پذیرش مسئولیت این حملات ندارد. واکنش واشنگتن هم بیشباهت به حملات سال 1981 نبود. آمریکا اطلاعاتی درباره این حملات را به رسانهها درز داد و این اخبار با لحنی منفی پوشش داده شد.
البته به نظر میرسد رئیس جمهور و افراد نزدیک به او در جریان این حملات بودهاند، اما روشن است که افرادی مهمی در دولت آمریکا از این فعالیتهای اسرائیل چندان رضایت ندارند و معتقدند که این کار جان سربازان آمریکایی را در عراق به خطر میاندازد.
منطق اسرائیل
برای فهم منطق حاکم بر چنین حملاتی، مهم است که آن را در چارچوب اقدامات اسرائیل علیه ایران و جلوگیری از انتشار موشکهای نقطهزن ایران در سراسر منطقه ببینیم. این موشکها طبعا به علت دقت هدفگیری شان بسیار خطرناکتر از موشکهای غیر نقطهزن است که باید تعداد زیادی از آنها پرتاب شود تا چندتایشان به هدف بخورد.
ایران میکوشد که متحدانش در لبنان و سوریه و عراق را به هزاران موشک با برد 150 تا هزار کیلومتر مجهز کند.
اسرائیل طبعا این موشکها را تهدیدی استراتژیک برای خود میداند. پافشاری ایران بر اجرای این نقشه و از آن سوی اقدامات اسرائیل برای ناکام گذاشتن نقشه ایران باعث نگرانی آمریکا میشود و خطری برای منافع آمریکا در منطقه است.
این نزاع در خاک سوریه و با استفاده از ضعف دولت مرکزی و جنگ جاری در این کشور آغاز شد. ایران موشکهای بسیاری به سوریه ارسال کرد و اسرائیل هم تاکنون مدعی انجام بیش از 200 حمله هوایی به انبارهای سلاح ایران از سال 2017 شده است.
هرچند اسرائیل معتقد به موفقیت در ناکام گذاشتن طرح ایران در سوریه است، اما تهران بر ادامه این طرح اصرار داد و البته برای ادامه کار از تجربههای سابق بهره میگیرد.
نقاط قوت ایران
ایران بیتردید سراغ مناطق گوناگونی میرود که دسترسی به آنها برای اسرائیل سخت باشد و بهترین گزینهها برای این کار لبنان و عراق است. با توجه به ذخایر عظیم موشکی حزب الله، اسرائیل ترجیح میدهد با حزبالله وارد درگیری نشود.
اما عراق، از اسرائیل فاصله بیشتری دارد و از سال 2003 از مناطق تمرکز نظامی اسرائیل خارج شده است. برای همین امکانات اطلاعاتی امنیتی تلآویو در عراق چندان زیاد نیست. ضمن اینکه اسرائیل دسترسی مستقیمی به خاک عراق ندارد تا بتواند دست به اقدام فوری در عراق بزند.
علاوه بر این، اسرائیل به صحنه سیاسی سوریه آشناست، اما صحنه سیاسی عراق بسیار پیچیده و دربردارنده عناصر ضد اسرائیلی و نیز نیروهای وابسته به ایران و نیروهای آمریکایی است. همزمان تنش میان ایران و آمریکا به خصوص در خلیج فارس شدت گرفته است.
مسئله دیگری که کار در عراق را برای اسرائیل دشوار میکند حضور نیروهای آمریکایی است که در معرض تهدید مستقیم شبهنظامیان وابسته به ایران هستند و میتوانند انتقام حملات اسرائیل را از نیروهای آمریکایی بگیرند. این وضعیت میتواند به روابط آمریکا و اسرائیل آسیب جدی بزند.
در حالی که وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) از این حملات عصبانی است، ترامپ به این حملات به چشم حمله به دشمن مشترک نگاه میکند. ضمن اینکه شکی نیست که واشنگتن نمیخواهد عراق به سکوی پرتاب موشکهای ایرانی علیه متحدان آمریکا در منطقه و به خصوص اسرائیل تبدیل شود.
اسرائیل که توانست سازوکاری برای تعامل با این موضوع با روسیه پیدا کند بیتردید میتواند سازوکاری مشابه با متحد بزرگ خود، آمریکا هم پیدا کند. ایران تاکنون به شدت بخشیدن به فعالیت علیه آمریکا در عراق اشارهای نکرده است. به احتمال قوی ایران هم ترجیح میدهد شدت تنشها را بالا نبرد و کار را به یک درگیری تمام عیار با آمریکا نکشاند. برای همین بعید نیست که واکنش ایران به این حملات، متوجه اسرائیل و نه آمریکا باشد.
در پایان نویسندگان نتیجهگیری میکنند که دشوارترین معضل اسرائیل در آینده پیوستن حزبالله لبنان به پروژه موشکهای نقطهزن ایرانی است. اگر کارگاههایی که ایران برای این کار در لبنان راهاندازی کرده فعال شود، ایران از خاک عراق و سوریه برای ارسال سلاح به لبنان بینیاز خواهد بود و در این حالت اسرائیل مجبور به تصمیمی خواهد شد که اصلا تصمیم آسانی نیست و این تصمیم راه انداختن جنگی تازه در لبنان یا افزایش توان موشکی بازدارنده برای جلوگیری از درگرفتن جنگی تازه است.
* سایت راهبرد معاصر گزارش اندیشکدهها را تائید یا رد نمیکند. این مطالب صرفا جهت آگاهی مخاطبان گرامی در سایت درج میگردد.