3 دلیل احتمالی برای سکوت عراق در قبال حملات رژیم صهیونیستی-راهبرد معاصر
الجولانی: گروه‌های نظامی در نهاد واحدی ادغام خواهند شد دیدار سفیر چین در ایران با علی لاریجانی بازگشایی سفارت قطر در دمشق پس از ۱۳ سال توضیحات عراقچی در خصوص بازدید از برخی اماکن تاریخی-مذهبی در قاهره آمریکا جایزه ۱۰ میلیون دلاری بر سر الجولانی را لغو کرد فایننشال تایمز: ترامپ به حمایت از اوکراین ادامه خواهد داد جزئیات دیدار الجولانی با هیئت آمریکایی در دمشق هشدار وزیر خارجه عراق: داعش در حال سازماندهی مجدد خود است وزارت خارجه آمریکا زندان قزل حصار و ۴ نهاد مرتبط با تجارت نفت ایران را تحریم کرد گروه‌های مسلح تحریرالشام وارد مرز‌های رقه شدند حمله به کنسولگری اسرائیل در نیویورک تحریم‌های جدید آمریکا علیه ناوگان دریایی پنهان ایران پزشکیان در دیدار اردوغان: کمترین خدشه به تمامیت سرزمینی سوریه، به هیچ وجه قابل قبول نیست دیدار پزشکیان با نخست‌وزیر پاکستان/ دعوت شهباز شریف از رئیس‌جمهور برای سفر به پاکستان ۱۹۰۵ نظامی سوری از عراق به کشورشان تحویل داده شدند

3 دلیل احتمالی برای سکوت عراق در قبال حملات رژیم صهیونیستی

تکرار انفجارها در پایگاه های عراقی که همگی برای حشدالشعبی و نه ارتش هستند، نشان دهنده عمدی بودن ماجراست و با توجه به شواهد موجود، احتمال دست داشتن اسرائیل در این حوادث قوت گرفته است.
علی شمس آبادی؛ کارشناس مسائل عراق
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۷ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ - 2019 August 15
کد خبر: ۱۹۳۱۴

به گزارش راهبرد معاصر؛ در شامگاه دوشنبه، خبر انفجار یک انبار مهمات در منطقه عویرج جنوب بغداد، جنجال آفرید. طی ساعات ابتدایی انتشار خبر، برخی منابع محلی انبار منفجر شده را متعلق به حشدالشعبی دانستند و تاکید کردند که این حادثه بر اثر آتش سوزی در انبار مهمات و سرایت آن به مخزن راکت‌ها رخ داده. هرچند مورد اول با حضور "ابو آلاء" فرمانده کتائب سیدالشهدا در هیئت بازدیدکننده عادل عبدالمهدی از محل، تائید شد اما در مورد ادعای دوم، هاله غلیطی از ابهام وجود دارد. اکنون بیشتر تحلیلگران مسائل عراق بر این عقیده‌اند که عامل این انفجار، همچون انفجارها در آمرلی، پایگاه اشرف و ...، رژیم صهیونیستی بوده است. در ادامه به راستی آزمایی این ادعا می پردازیم.

 

انفجارهای مشکوک در پایگاه‌های حشدالشعبی

اواخر خرداد سال گذشته، حملات مشکوک هوایی به پایگاه حشدالشعبی در مرز دیرالزور با عراق، 20 کشته از این سازمان بر جای گذاشت. هرچند هیچ دولتی هرگز مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفت ولی عمده گمانه زنی ها و منابع خبری غیر رسمی، اسرائیل را مسئول حمله می دانستند. با گذر زمانی نسبتا کوتاه موضوع مذکور در میان انبوه اخبار به فراموشی سپرده شد تا این که تقریبا 1 ماه قبل، یکی از پایگاه‌های حشدالشعبی در آمرلی هدف قرار گرفت. این بار هیچکس به قطعیت نتوانست بگوید که آیا موشکی شلیک شده یا جنگنده‌ای حمله کرده یا اصلا انفجاری از درون رخ داده.

 

عادل عبدالمهدی در واکنش به انفجار پایگاه "شهدا" مدعی شد که حمله‌ای در کار نبوده و ماجرا به انفجار یک منبع سوخت جامد مرتبط است. ادعایی که هیئت بازرسی اعزامی حشدالشعبی به محل آن را مطرح کرده بود. این هیئت همچنین ادعا داشت که هیچ ایرانی در این پایگاه نبوده (البته چندی بعد با بازگشت پیکر شهید سرابیان مغایرت این تحقیقات با واقعیت نمایان شد).

با گذشت مدت کوتاهی از انفجار آمرلی، از پایگاه اشرف سابق نیز صدای انفجار شنیده شد. این بار عراقی ها در سایه سکوت خبری از کنار این موضوع گذشتند.

 

سلسله انفجارهای مشکوک تا امروز به پایگاه الصقر در محله الدوره بغداد رسیده که بدلیل شدت آن، اهالی اطراف از خانه‌ها بیرون آمدند. یک روز پس از این انفجار عبدالمهدی به محل حادثه رفت و با ابو آلاء، فرمانده کتائب سیدالشهدا از پایگاه بازدید کرد. تاکنون منابع دولتی و رسمی عراق، همچنین حشدالشعبی، حمله بودن هیچ یک از انفجارها را تائید نکرده اند. موضع آن ها یا تکذیب یا سکوت بود. اما شواهد و قرائن حکایت از حمله به مقرها یا حداقل عمدی بودن انفجارها دارد.

 

انگشت اتهامی که به سوی صهیونیست‌هاست

با نگاه به تکرار انفجار پایگاه های عراق و اختصاص این پایگاه‌ها به حشدالشعبی می توان به قطع گفت که ادعای هیئت تحقیق حشدالشعبی و دولت عراق خلاف واقع است و انفجارها در نتیجه حمله بیرونی است نه اشتباه درونی. در این بین انگشت اتهام به سوی اسرائیل است.

 

شواهد زیادی وجود دارد که حشدالشعبی به منافع رژیم صهیونیستی در منطقه، به ویژه سوریه ضربه زده است. نیروهای حشدالشعبی نقش موثری در توانمندسازی سوری ها برای دفاع از مرزهای جنوبی داشتند. همچنین آن ها بودند که از جدایی کردستان پس از رفراندوم جلوگیری کردند تا متحد پیرامونی برای تل آویو ساخته نشود. متاثر از افق بلند نقش آفرینی موثر حشد در معادلات کلان منطقه‌ای و البته اهمیت جدا شدن اقلیم کردستان، صهیونیست‌ها گام های جدی برای تحبیب ملت عراق برداشته اند که در مقالات گذشته بدانها اشاره کرده ایم. دولت نتانیاهو رسما تلاش های خود برای نفوذ به افکار عراقی ها را به نمایش می گذارد و شخص خود او تصریح کرده با F-35 هر نقطه از مواضع ایران در خاورمیانه را که بخواهد می‌زند (که شامل عراق هم می گردد).

 

علاوه بر این شواهد، مورد دیگری که ظن اسرائیلی بودن حمله به پایگاه‌های حشدالشعبی را بیشتر می‌کند، سکوت معنا دار مقامات رسمی این بازیگر در قبال ادعای دست داشتن تل‌آویو در حملات و تصریح روزنامه نگاران و تحلیلگران وصل به مراکز قدرت است. به عنوان مثال ایدی کوهن، تحلیلگر و استاد دانشگاه اسرائیل که بنظر به مراکز نظامی این کشور پیوند دارد و در توئیتر وقت زیادی برای انتشار توئیت به زبان محلی عراقی می گذارد، این حمله را بسیار پوشش داده و تلویحا آن را از جانب رژیم صهیونیستی دانسته است. حتی پیش از انفجار اخیر، اسرائیل هیوم به نقل از یک منبع عالیرتبه نظامی نوشته بود: «آنچه در سوریه آغاز شد، در عراق ادامه می‌یابد».

 

تل‌آویو چگونه به مواضع حشدالشعبی در عراق حمله می‌کند؟

بررسی های نگارنده نشان می‌دهد صهیونیست‌ها احتمالا با اتکا به F-35 به اهداف خود در عراق حمله کرده‌اند. زیرا تجربه حملات به سوریه نشان داد که مقاومت توان رهگیری و اسقاط F-16 را دارد (22 بهمن 96 در مرزهای جنوبی سوریه) و همچنین می‌تواند با حملات موشکی هم مقابله کند. F-35 مجهز به سیستم رادار گریزی است که هنوز مقاومت به پادزهر آن دست نیافته و از همین رو مکررا برای حمله به سوریه به کار گرفته شده است.

 

به گزارش تایمز اسرائیل، ارتش رژیم صهیونیستی حداقل 16 جنگنده F-35 در اختیار دارد که اولین گروه از آن در فرودگاه نظامی "نواتین" در نزدیکی شهر "بعر شوا" به زمین نشسته. فاصله این فرودگاه تا بغداد (پایگاه الصقر) نزدیک به 500 کیلومتر و تا آمرلی 1000 کیلومتر است. سرعت F-35 در بهترین حالت نزدیک 2000 کیلومتر بر ساعت است. بر این اساس اگر حمله با F-35  انجام گرفته باشد، احتمالا جنگنده صهیونیست پس از تقریبا 40 دقیقه پرواز به آمرلی رسیده و پس از 20 دقیقه به بغداد. البته با توجه به برد موشک‌هایی که روی جنگنده نصب می‌شود، بعید هم نیست که پیش از رسیدن روی هدف، موشک خود را رها کرده باشد. موشک هایی که روی جنگنده های اسرائیلی سوار می شوند و در کلاس هوا به زمین هستند عبارتند از: دلیاه (Deliah) با برد 250 کیلومتر، ای جی ام 88 (AGM-88 HARM) با 354 کیلومتر برد و ای جی ام 77 (AGM-77 Standard) با برد 90 کیلومتر.

 می توان گفت با توجه به قدرت تخریب و برد بیشتر مورد دوم، از این موشک در مرحله نهایی استفاده شده است. حمله با جنگنده از آن رو محتمل تر است زیرا اولا هزینه آن کمتر است و ثانیا رهگیری آن سخت است و تاکنون مقاومت نتوانسته جنگنده F-35 را سرنگون کند.

 

احتمال دیگری که می توان در مورد شیوه حمله اسرائیل به مقرهای حشد داد، مربوط به پهپاد است. برخی منابع عراقی مدعی شدند که رژیم صهیونیستی با استفاده از پهپاد اهداف خود در خاک این کشور را هدف قرار داده اما نمی توان این گفته را به راحتی تصدیق کرد. آن چه تاکنون از اسرائیل دیده شده، سه مدل پهپاد بوده که به ترتیب، 330، 500 و 1000 کیلومتر برد دارند (رفت و برگشت). حال اگر در نظر بگیریم که پهپاد هاروپ، با برد 1000 کیلومتر، برای حمله به اهداف عراق که آن ها هم در 1000 کیلومتری قرار دارند، مورد استفاده قرار گرفته باشد، در اینصورت صهیونیست ها ریسک کرده‌اند زیرا پهپادی که (نهایتا و در بهترین حالت) 1000 کیلومتر می‌رود را برای هدفی در 1000 کیلومتری مورد استفاده قرار داده‌اند. در کنار این باید اشاره کرد مقاومت چندین بار پهپادهای اسرائیلی را هدف قرار داده؛ در عراق، 10 آگوست امسال یک پهپاد پیشرفته امریکایی هم به نحو مشکوکی اطراف بغداد زمینگیر شد که گمانه زنی‌هایی در خصوص هک شدن آن هست. با این اوصاف، استفاده از پهپاد برای ضربه به مقرهای حشد چندان نمی تواند منطقی باشد.

 

گمانه زنی دیگری که در خصوص ابزار به کار گرفته شده برای حمله به مقرهای حشد وجود دارد، حمله با موشک است. منطقی ترین موشکی که صهیونیست ها می توانند برای هدف قرار دادن اهدافی در عراق شلیک کنند، جریچو 2 است که میانگین برد آن 2500 کیلومتر است. شایان ذکر است که بخشی از حملات صهیونیست ها به تاسیسات عراق طی جنگ 1991 هم با همین موشک انجام گرفت. اما هزینه بالای این موشک ها (1 تا 1.5 میلیون دلار بابت هر فروند) و آبدیده شدن پدافند مقاومت بدلیل تقابل های مکرر در سوریه، احتمال به کار گرفته شدن آن را پایین می آورد.

 

چرا مقاومت و دولت عراق سکوت کرده‌اند؟

بحثی که در مقطع کنونی بیش از خود حملات به مقرهای حشد، جنجال آفرین شده، سکوت یکدست عراقی هاست. چرا از عمار حکیم و هادی العامری گرفته تا عادل عبدالمهدی و برهم صالح هیچ واکنش قاطعی در مقابل آن نداشتند. در واقع هیچ مقام رسمی به جز نخست وزیر عراق به این موضع واکنش نشان نداده و او هم تنها تاکید داشته که حمله ای به آمرلی نشده بلکه انفجار در منبع سوخت جامد بوده است!

 

اما چرا دولت عراق در قبال این حملات سکوت می کند؟ چرا محمدعلی الحکیم، که در واکنش فوری به اعلام آمادگی رژیم صهیونیستی برای ورود به ائتلاف ضد ایرانی خلیج، موضع رسمی قاطعی گرفت، در قبال حمله به خاک کشورش هیچ نمی گوید؟ چرا حشدالشعبی که رسما عضوی از محور مقاومت است و بسیاری از سران آن در لیست تروریسم امریکا هستند، هیچ واکنش رسمی به حملات نداشته؟ حال آن که حملات به پایگاه های حشد انجام شده! چرا قیس خزعلی که حضور فعالی در توئیتر دارد، هیچ اشاره‌ای به انفجارها نداشته؟ نظر به سکوت حشدالشعبی بنظر می رسد که جمهوری اسلامی ایران خواستار این سکوت است. چرا تهران مایل است در قبال تجاوز تل آویو به شریک خود، سکوت اختیار کند؟ بررسی های نگارنده 3 دلیل احتمالی برای این چرا ها یافت:

 

  • بالا بردن هزینه های نظامی برای اسرائیل: پنتاگون در سال 2012، طی پژوهشی در مورد F-35، یکی از ضعف های آن را هزینه بالای پرواز دانست. طبق این تحقیق هر ساعت پرواز F-35، 35 هزار دلار هزینه دارد. در گردهمایی دارندگان این جنگنده در برلین (آلمان، اسرائیل، ترکیه، امریکا، ایتالیا و بریتانیا) یکی از محورهای اصلی کاهش هزینه پرواز آن بود. این میزان در کنار هزینه هر موشک ای جم ام 88 که هر عدد از آن 284 هزار دلار است، نشان می دهد، اگر رژیم اشغالگر برای هر حمله به عراق، تنها 1 موشک شلیک کرده باشد، حدود 300 هزار دلار هزینه کرده است. شاید در مراحل اولیه این حملات به دلیل عدم آمادگی حشدالشعبی، ضربات چشمگیری زده باشد ولی به مرور، این نیروها با پراکندگی و تعمیق انبارهای مهمات، خود را در مقابل این هجمه ها، آبدیده خواهند کرد؛ مشابه آنچه در سوریه دیده شد. در سوریه طی حمله اول به T4، چندین تن از جمله 7 ایرانی شدند در حالیکه حملات بعدی، تلفات جانی و مالی کمتری داشت. نباید از قلم انداخت که اگر حملات به عراق با موشک میانبرد بوده باشد، هر کدام 1 تا 1.5 میلیون دلار هزینه برای رژیم صهیونیستی داشته که خود هزینه‌ای بسیار بالاست. بنابراین می توان یکی از دلایل سکوت مقاومت و عراق در قبال حملات را گذاشتن خرج بیهوده روی دست رژیم صهیونیستی دانست.

 

  • مقابله با سناریوی شوراندن مردم عراق علیه ایران و حشدالشعبی: غرب بارها برای سرکوب نیروهای استقلال طلب در گوشه و کنار جهان، هراس راه انداختن جنگ در دل ملت ها راه انداخته تا افکار عمومی از ترس هزینه های جنگ، به عنصر استقلال طلب و آزادیخواه فشار بیاورند که آرمان خواهی خود را کنار بگذارند. رژیم صهیونیستی در لبنان برای شوراندن مردم علیه حزب الله، چندین بار مناطق شهری را بمباران کرد. اکنون سناریویی مشابه در عراق وجود دارد. امریکا و اسرائیل دائما از تهدید وقوع جنگ در عراق به خاطر زیاده طلبی ایران و تبعیت حشدالشعبی سخن می گویند. از سوی دیگر ملت عراق هم که از سال ها جنگ با تروریسم بیرون آمده، تحمل جنگی دیگر را ندارد؛ این مسئله‌ای است که آیت الله سیستانی هم مکرر به آن اشاره داشته است. در چنین بستری حمله نظامی موضعی به عراق می تواند ملت این کشور را علیه حشدالشعبی یا عواملی که باعث ورود رژیم صهیونیستی به فاز تهاجمی می شوند، بشوراند. بنابراین سکوت و انکار ماجرای حمله از آنروست تا عراقی ها احساس نکنند به خاطر حشدالشعبی در آستانه ورود به جنگ هستند. پر واضح است اگر دولت و حشد در قبال این حملات موضع بگیرند، تل آویو به هدف اصلی خود (ایجاد دوگانه ملت-حشدالشعبی) نزدیک می‌گردد.

 

  • حفظ وجهه و پرستیژ نظامی عراق: دولت بغداد هنوز برای حفظ روحیه ملی، به پیروزی بر تروریسم می بالد و شکست داعش را عاملی در جهت تقویت هویت عراقی کرده است. حال اگر بخواهد خبر حمله رژیم صهیونیستی به مقرهای حشد را تائید کند، بایستی در مقابله با آن دست به اقدام بزند و چون نمی تواند، به پرستیژی که پس از سال ها جنگ با تروریسم یافته، خدشه می زند. پس بهتر است سکوت کند تا مقطعی که بتوان پدافند فعال هوایی داشت.

 

افق پیش روی حملات به عراق

صهیونیست ها به احتمال قوی، حملات خود را با جنگنده های F-35، از طریق خاک اردن، انجام می دهند. تاکنون عراق نتوانسته اقدامی بکند چون پیش بینی چنین حمله ای نشده بود. مقاومت و حشد، نقطه درگیری خود با رژیم صهیونیستی را نه روی آسمان عراق بلکه روی زمین های جنوب لبنان و سوریه می دید. درست به همین خاطر قیس خزعلی به این مناطق سفر کرده بود. این حملات به همین خاطر در نوع خود غافلگیر کننده بود. اینکه چنین حملاتی ادامه خواهد یافت یا خیر، بستگی به 1 عامل دارد: میزان توانمندی حشدالشعبی در پدافند هوایی!

 

سال 96 وقتی سوریه در جنوب، جنگنده F-16 صهیونیستی را سرنگون کرد، نقطه پایانی بر استفاده این مدل از سوی تل آویو برای ضربه به دمشق گذاشت. از آن به بعد حملات هل آویر (نیروی هوایی صهیونیستی) فقط با F-35 انجام می شوند و به احتمال زیاد، این جنگنده ها وارد آسمان سوریه نمی شوند زیرا ریسک هدف قرار گرفتنش وجود دارد. F-35 های اسرائیل برای حمله به سوریه از آسمان لبنان (که پدافند هوایی ندارد) رد می شوند و در نقاط مرزی با سوریه، موشک های چند صد کیلومتر برد خود را رها می کنند. اکنون آسمان اردن، همچون لبنان بی دفاع است و عبور از روی آن برای هل آویر راحت است. آسمان عراق هم پدافند هوایی ندارد.

 

اگر پدافند هوایی عراق راه بیفتد و یک فروند از F-35 های 80 میلیون دلاری صهیونیستی را ساقط کند، آنگاه امکان تکرار سناریوی سوریه (حمله از نقاط مرزی با کشور همسایه) سخت خواهد شد زیرا فاصله مراکز اصلی شامل پایتخت، تا مرز بالاتر از برد موشک هایی است که روی F-35 سوار می شوند. اگر هم صهیونیست ها قصد حمله با موشک بکنند، اولا هزینه آن بسیار بالاتر خواهد رفت، ثانیا رهگیری آن ساده تر خواهد بود و ثالثا با توجه به تلاش اردن برای بهبود روابط با عراق، سکوت امان در مقابل رد شدن موشک های اسرائیلی از بالای سرش، از سوی مقامات بغداد پذیرفته نمی شود. بر این اساس احتمالا مقاومت در عراق به دنبال مجهز شدن به پدافند هوایی است که بتواند بت سقوط ناپذیر بودن F-35 را بشکند.

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده