به گزارش راهبرد معاصر ، بازار نفت روز گذشته بهعنوان دومین روز کاری خود بعد از حمله پهپادی به تاسیسات شرکت دولتی نفت عربستان(آرامکو) که به خروج ۷/ ۵ میلیون بشکه معادل حدود ۶۰ درصد از عرضه نفت این کشور منجر شد، افت قیمت را تجربه کرد. این در حالی است که طلای سیاه در اولین دقایق اولین روز بازگشایی هفته حدود ۲۰ درصد رشد کرد که بیشترین رشد طی حدود ۳ دهه محسوب میشد.
افت قیمت در ابتدای روز گذشته محدود بود، اما در میانههای روز رویترز به نقل از منابع آگاه از بازگشت زودهنگام تولیدات عربستان خبر داد و این موضوع به افت شدید قیمتها منجر شد. قیمت نفت برنت روز گذشته تا لحظه تنظیم این گزارش (ساعت ۱۹ به وقت تهران) ۴ دلار معادل حدود ۶درصد کاهش یافت و به کمتر از ۶۵ دلار بر بشکه رسید.
نفتخام آمریکا نیز با افت حدود ۳ دلاری، معادل ۵درصد کمتر از ۶۰ دلار بر بشکه به فروش رسید. در این میان، رسانههای سعودی اعلام کردند وزیر نفت عربستان ساعت ۸ شب سهشنبه به وقت این کشور(ساعت ۲۱:۳۰ به وقت ایران) درخصوص این حملات و میزان خسارات ناشی از آن سخنرانی خواهد کرد. در زمان تنظیم گزارش کنونی جزئیات بیشتری در این خصوص منتشر نشده بود. با وجود این برآوردها، بهنظر میرسد قیمت نفت و حتی زمان بازیابی و تعمیر این تاسیسات تنها وجه آشکار حملات روزهای اول هفته به آرامکو بوده است. شکست امنیتی بقیق که به گفته تحلیلگران استراتژیکترین منطقه نفتی جهان است، ابعاد دیگری نیز دارد که به مرور زمان آشکار خواهد شد.
بقیق؛ پاشنه آشیل بازار نفت
تغییر ارزیابیها درخصوص نقاط حساس و استراتژیک بازار نفت از نگاه کارشناسان و معاملهگران یکی از نتایج احتمالی حملات اخیر است. آنطور که جان کمپ، تحلیلگر بازار نفت در رویترز میگوید، برای دههها کارشناسان و ناظران بازار نفت نگران آسیبدیدن بقیق در برابر حملات نظامی بودند. میادین و دیگر تاسیسات نفتی به دلیل پراکندگی هدفهای دشواری برای حملات نظامی هستند، اما تاسیسات فرآورش نفت و همچنین پایانههای صادراتی به دلیل متمرکز بودن از آسیبپذیری بالایی برخوردارند.
بقیق بیش از نیمی از نفت تولیدی عربستان را فرآورش میکند، به این معنا که روزانه ۸/ ۳ میلیون بشکه از نفت تولیدی غوار، بزرگترین میدان نفتی جهان، یک میلیون بشکه نفت شیبه و حدود یک میلیون بشکه نفت میدان خریص به تاسیسات بقیق منتقل میشد تا بعد از اسیدزدایی(فرآورش) آماده صادرات شود. بدون تاسیسات بقیق نفت تولیدی در میدانهای یادشده هیچ مصرفی ندارد.
از اینرو با از کار افتادن بقیق عملا بیش از نیمی از تولید نفت عربستان از مدار خارج شده است. کمپ میگوید: «ریسک آسیب دیدن بقیق برای دههها بزرگترین ریسک امنیتی در سراسر جهان شناخته میشد. به همین دلیل، بقیق یکی از امنیتیترین نقاط جهان بود و عربستان تجهیزات نظامی و تسلیحاتی بسیاری را در این منطقه متمرکز کرده بود.» به گفته این تحلیلگر بازار نفت، «همواره بقیق ریسک بسیار بیشتری از تنگه هرمز برای بازار نفت داشته. با این حال تا پیش از حملات اخیر فرض بر این بود که احتمال آسیب دیدن این تاسیسات بسیار اندک است و ریسک وقوع درگیری در تنگه هرمز بیشتر بود.»
پیش از این، تنها یکبار دیگر به تاسیسات بقیق حمله شده بود. در سال ۲۰۰۶ القاعده تلاش کرد دو خودروی بمبگذاری شده را وارد محوطه این تاسیسات کند که این حملات ناکام ماند. بعد از آن عربستان اعلام کرد که سطح امنیتی در بقیق را به بیشترین میزان ممکن افزایش داده است.
به گفته کمپ، در نتیجه این اقدامات کارشناسان امنیتی نتیجه گرفتند که بقیق در بیشتر شرایط و درگیریهای نظامی مصون میماند. اما حملات روز شنبه نشان داد که ارزیابیها اشتباه بوده است. از اینرو، کمپ بر این باور است که «یک نتیجه جانبی وقایع اخیر این خواهد بود که تحلیلگران باید نقاط ریسک و حساس بازار نفت را مورد بازبینی مجدد قرار دهند.» از اینرو هرچند در حالحاضر و در کوتاهمدت مهمترین پرسش برای بازار نفت این است که این تاسیسات چه زمانی بازیابی و به مدار تولید بازمیگردند، اما در بلندمدت سوال اساسی این است که آیا میتوان اعتماد از دست رفته بازار به جریان صادرات نفت عربستان را بازیابی کرد؟
بقیق؛ نقطه عطف سیاستهای پسرسلمان
در این میان همواره گمان میشد که هرگونه درگیری در منطقه از نفت عربستان و خاک این کشور دور باقی خواهد ماند، اما حال تنشها به حساسترین نقطه صنعت نفت این کشور و بازارهای جهانی یعنی بقیق رسیده است. از اینرو به باور جان کمپ، وقایع بقیق عربستان را وادار خواهد کرد که در سیاستهای امنیتی خود که حول محور نزدیکی حداکثری به آمریکا، فشار به ایران، دوستی با اسرائیل و فشار رو به جلو در یمن و سوریه بود، تغییراتی لحاظ کند.به باور کمپ با وجود سیگنالهایی که هرچند در روزهای اخیر درخصوص متهم کردن ایران و احتمال درگیری از سوی مقامات آمریکایی منتشر شده، اما مهمترین مساله این است که هرگونه افزایش درگیریها در منطقه میتواند تبعات گستردهتر و غیرقابل کنترلتری برای بازار نفت داشته باشد. چراکه میتواند به واکنش ایران با افزایش تنش در تنگه هرمز یا حمله به تاسیسات عربستان در شرق این کشور منجر شود. اقداماتی که به اختلالات عرضه نفت دامن خواهد زد.
رویای بر باد رفته؟
اما محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی در سالهای اخیر رویای استقلال عربستان از نفت را با اجرای برنامه «چشمانداز سعودی ۲۰۳۰» در سر میپروراند، رویایی که پایه و اساس آن عرضه اولیه سهام آرامکو بود. حال به نظر میرسد حمله به بقیق این رویا را بیش از پیش ناممکن کرده است. عربستان ظرف ۳ سال گذشته در تدارک فروش ۵درصد سهام آرامکو بود. بنسلمان اعلام میکرد که این عرضه اولیه به ارزش ۱۰۰ میلیارد دلار بزرگترین عرضه اولیه جهان خواهد بود.
قرار بود این ۱۰۰ میلیارد در بزرگترین طرحهای غیرنفتی جهان سرمایهگذاری شود و زمینه استقلال اقتصاد عربستان از نفت را فراهم کند. ولیعهد سعودی برای رسیدن به این رویا از هیچ اقدامی فروگذار نبود، او برای رسیدن به این هدف دو وزیر نفت این کشور را قربانی کرد. اول، علی النعیمی، کسی که به مدت ۲۰ سال وزارت نفت سعودیها را به عهده داشت و سپس، خالد الفالح، کسی که از زمان روی کار آمدن در سال ۲۰۱۶ دوستی و نزدیکی به بنسلمان را در کارنامه خود داشت. الفالح حدود ۱۰ روز پیش از کار برکنار شد و جای خود را به عبدالعزیز بنسلمان، برادر ولیعهد سپرد. بعد از برداشتن آخرین مانع عرضه اولیه آرامکو، جمعی از بزرگترین سرمایهگذاران جهان و بزرگترین بانکها به دعوت سعودیها روز جمعه در ابوظبی گرد هم آمدند تا آخرین گمانهزنیها درخصوص IPO آرامکو انجام شود. گفته میشد احتمالا تا پایان سال جاری بورس داخلی عربستان میزبان سهام آرامکو خواهد بود و سپس در بورسهای بزرگی چون لندن و شانگهای بخش دیگری از سهام این شرکت عرضه خواهد شد.
اما وقایع بقیق بحث داغ IPO آرامکو را به کما فرستاد. حال کارشناسان برآورد میکنند که بسته به سطح خسارات عرضه اولیه این شرکت بین ۶ماه تا یک سال به تعویق خواهد افتاد؛ چراکه این واقعه نشان داد تاسیسات آرامکو یعنی همان محل سرمایهگذاری آسیبپذیر است و آنقدر که گمان میشد امن نیست. این موضوع علاوه بر اینکه از جذابیت عرضه اولیه سهام آرامکو خواهد کاست، ارزیابی از ارزش این شرکت را نیز کاهش خواهد داد. حال کمتر از هر زمان دیگری انتظار میرود برآورد ۲هزار میلیارد دلاری ولیعهد سعودی از ارزش آرامکو محقق شود.
اما وجه دیگر تاثیر حملات اخیر به تنگنا افتادن بزرگترین مشتریان نفت عربستان است. با وجود از دور خارج شدن ۷/ ۵ میلیون بشکه از نفت تولیدی عربستان، سعودیها اعلام کردهاند که قادر به تامین نفت مورد نیاز مشتریان خود هستند. آنها میگویند از ذخایر نفتی بزرگی که در خاک عربستان، آمریکا و ژاپن دارند، نیاز مشتریان خود را تامین میکنند. عربستان ۱۸۸ میلیون بشکه نفت انبار شده دارد، با این حال اگر قرار باشد که همه ظرفیت ۷/ ۵ میلیون بشکهای از دور خارج شده بقیق را از این منابع تامین کند، تنها برای ۳۳ روز کفاف خواهد داد. در این میان کشورهای آسیایی که مقصد حدود ۷۰ درصد از نفت صادراتی عربستان بودهاند بیش از دیگر متقاضیان نفت عربستان آسیب خواهند دید.
با وجود ادعای سعودیها در تامین نیاز بازار، خبرها شرایط دیگری را نشان میدهد. بلومبرگ روز گذشته به نقل از چند منبع آگاه نوشت که کار بازسازی تاسیسات آسیبدیده هفتهها زمان لازم دارد و آرامکو با ارسال ایمیلی به برخی مشتریان خود اعلام کرده است که تحویل سفارشهای اکتبر(ماه آینده میلادی) را با تاخیر یک تا چندهفتهای انجام خواهد داد. بر اساس این گزارش، اکثر خروجیهای بقیق برای هفتهها و حتی ماهها خاموش خواهد ماند. یک مقام آگاه در چین در این باره گفته است که عربستان سعودی به پتروچاینا، بزرگترین شرکت نفتی چین اعلام کرده که تحویل محمولههای اکتبر حداقل با ۱۰ روز تاخیر انجام خواهد شد. همچنین اعلام شده که محمولههای باقی مانده برای تحویل در ماه جاری میلادی از گرید سبک به گریدهای سنگینتری تغییر میکند. نفت تحویلی به بقیق برای فرآورش نفت سبک و شیرین بوده است.
در این میان خبرهایی نیز منتشر میشود که نشان از تغییراتی در برنامههای تحویل نفت به مشتریان سعودی دارد. کپلر، یک شرکت دنبالکننده مسیر نفتکشها اعلام کرده که سه نفتکش عربستان سعودی روز گذشته برنامههای حرکت خود را تغییر دادهاند. همچنین برخی منابع اعلام کردهاند که مدت زمان انتظار برای بارگیری در بنادر صادراتی عربستان طولانی شده است. به گزارش رویترز، دادهها نشان داد حداقل ۱۱ ابرنفتکش منتظر بارگیری نفت از پایانههای نفتی عربستان هستند. در حالی که این رقم در روز پنجشنبه و پیش از اتفاقات اخیر ۵ مورد بوده است. موسسه فک گلوبال انرژی نیز مدت زمان لازم برای بازیابی تاسیسات بقیق را یک ماه و متوسط افت عرضه در سه ماه پایانی سال ۲۰۱۹ را ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز اعلام کرده است. این اتفاق احتمالا بار دیگر زنگ خطر و ضرورت تنوعبخشی به منابع تامین نفت را برای کشورهای مصرفکننده به صدا درخواهد آورد.