پیشنهاد شرم آور به مربی زن یوگا-راهبرد معاصر
قاضی پرونده چای دبش: پاسخ بانک‌های شاکی به استعلام‌ها متناظر با سوالات دادگاه تنظیم نشده است بریز و بپاش میلیاردی متهمان پرونده رضا‌یت خودرو با پول مردم کلاس‌های جبرانی دانشگاه‌ها چگونه تشکیل خواهد شد؟ یازدهمین دادگاه چای دبش برگزار شد / تفهیم اتهام به یک متهم دیگر پرونده ساعت آغاز فعالیت مدارس چهارمحال و بختیاری اعلام شد مدارس ۱‌۱ شهرستان کرمانشاه فردا تعطیل شد کدام شغل‌ها در آینده با افزایش تقاضا روبه رو می‌شوند؟ فردا آخرین مهلت ثبت‌نام در نوبت اول کنکور ۱۴۰۴ / ثبت‌نام ۵۶۰ هزار نفر بلاتکلیفی ۱۶ میلیون دانش آموز برای روز شنبه یکم دی ماه ۱۴۰۳ توضیح دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص حواشی برگزاری جشن یلدا  امکان تعطیلی کلاس درس بعد از امتحانات نوبت اول  هواشناسی ایران ۱۴۰۳/۹/۳۰؛ تشدید فعالیت سامانه بارشی در کشور ورود سامانه بارشی به کشور از امروز / یلدای برفی در استان‌های غربی تردد روان در محور‌های چالوس و هراز/ محدودیت تردد وجود ندارد هوای پایتخت در وضعیت «نارنجی»

پیشنهاد شرم آور به مربی زن یوگا

چند روز بعد به مغازه رفتم و گوشی موبایلم را گرفتم، اما هنوز یک هفته نشده بود که با پیامک عجیبی مواجه شدم. فردی به من پیامک زد و در آن خواستار برقراری ارتباط با من شد و تهدید کرد اگر به خواسته اش جواب مثبت ندهم عکس‌هایی را که از من به دست آورده، در اینترنت منتشر خواهد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۰ - ۳۱ شهريور ۱۳۹۸ - 2019 September 22
کد خبر: ۲۲۹۹۴

به گزارش راهبرد معاصر؛ چند وقتی بود که گوشی موبایلم کار نمی‌کرد و دچار مشکل شده بود من هم آن را برای تعمیر به یکی از مغازه‌های موبایل فروشی دادم یک هفته بعد از تعمیر گوشی با پیامکی عجیب مواجه شدم ...

 

به گزارش رکنا، خانمی می‌گوید: وقتی که دانشجو بودم با همکلاسیم نامزد و بعد هم با او ازدواج کردم. اوایل شرایط مالی خوبی نداشتیم و مجبور بودیم که هر دو زیاد کار کنیم تا بتوانیم مخارج زندگی مان را تامین کنیم.



همسرم بسیار بدبین بود و از همان ابتدا به خاطر این مسئله با او مشکل داشتم او دوست نداشت در هر محلی کارکنم و مدام مرا چک می‌کرد و از همکارانم ایراد می‌گرفت.



با وجود این من هم رفتار‌های او را تحمل می‌کردم تا این که به آموزش یوگا برای خانم‌ها رو آوردم و در همین زمان نیز اختلافاتم با همسرم بیشتر شده بود تا این که دوهفته پیش گوشی موبایلم دچار مشکل شد و من آن را برای تعمیر به یکی از مغازه‌های موبایل فروشی دادم تا آن را برایم تعمیر کند. صاحب مغازه بعد از کمی تامل گفت: تعمیر گوشی شما کار زیادی می‌برد و باید چند روزی در مغازه بماند.

 

چند روز بعد به مغازه رفتم و گوشی موبایلم را گرفتم، اما هنوز یک هفته نشده بود که با پیامک عجیبی مواجه شدم. فردی به من پیامک زد و در آن خواستار برقراری ارتباط با من شد و تهدید کرد اگر به خواسته اش جواب مثبت ندهم عکس‌هایی را که از من به دست آورده، در اینترنت منتشر خواهد کرد.



اولش فکر کردم که یک دروغ و بلوف است و برایش پیامک زدم که هرکاری می‌خواهد بکند، اما وقتی یکی از تصاویر را برای من ارسال کرد و گفت: بقیه عکس‌ها هم پیش اوست به او التماس کردم و گفتم که متاهل هستم، اما او از حرفش منصرف نشد. الآن هم ولم نمی‌کند و مدام برایم پیامک می‌زند و می‌گوید صبرش تمام شده و می‌خواهد حرفش را عملی کند...

 

از طرفی همسرم بسیار روی من حساس شده و مدام به من شک می‌کند که مبادا با کسی ارتباط و دوستی داشته باشم نمی‌دانم با این وضعیتی که پیش آمده چه کنم و چطور خودم را از این مخمصه نجات دهم؟

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده