به گزارش راهبرد معاصر؛ سفر رئيسجمهور کشورمان به مقر سازمان ملل متحد در نيويورک با گمانهزنيهاي رسانهاي و ديپلماتيک همراه بوده است. بديهي است اين سفر مورد توجه رسانهها و محافل ديپلماتيک جهاني است. نفس سفر و حضور در مجمع عمومي سازمان ملل بسيار مثبت تلقي ميگردد. بنابراين هرگاه مقامات کشورمان در مجمع عمومي شرکت کردهاند داراي منافع براي کشور بوده است.
اين سفر با توجه به شرايط خاص کنوني سفر مهمي بوده و توجه بيشتري را به خود جلب کرده است. دليل آن نيز اين است که شرايط در منطقه خاص است مخصوصا بعد از حمله پهپادي حوثيها به آرامکو به نظر ميرسد منطقه وارد فاز تازهاي ميشود. لذا حضور ايران به منظور تشريح مواضعش و دفع اتهاماتي که سعوديها مطرح ميکنند لازم است.
اثر گام های کاهش تعهدات برجامی
در چندماه اخير با شروع گامهاي معكوس ايران در برجام (كاهش تعهدات برجامي) اين سوال پيش آمده كه تهران براي مذاكره با دولت امريكا چه پيششرطهايي دارد؟ اين سوال زماني پررنگتر ميشود كه تيم ترامپ با در دست داشتن زمين بازي در حوزه رسانهها اينگونه القا ميكنند كه امريكا حاضر به مذاكره با ايران آنهم بدون پيششرط است و اين تهران است كه سد راه ديپلماسي شده است. هرچند كه حداقل مدرك براي واهي بودن اين ادعا را ميتوان در همين حادثه اخير عدم صدور ويزاي كافي براي هيات ايراني و كارشكني در صدور به موقع ويزا براي رييسجمهور و وزير خارجه كشورمان مشاهده كرد. با اينهمه نقشه راه ايران چيست؟ ايران در اين مقطع از امريكاي ترامپ چه ميخواهد؟
آمریکا و علاقه مجدد به مذاکره با ایران
اگرچه ترامپ در آخرین اظهارات خود گفته که برنامهای برای ملاقات با مقامات ایرانی ندارد، «در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل 15 دیدار خواهد داشت، اما ایران در این برنامه کاری قرار ندارد»؛ اما اضافه کرده «آماده شنیدن طرح حسن روحانی درباره ایجاد ثبات در منطقه خلیجفارس هستم».اشاره او به طرحی است که در دو روز گذشته از سوی حسن روحانی و جواد ظریف ارائه شده و قرار است در سخنرانی روز چهارشنبه رئیسجمهوری ایران در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شود. روحانی روز گذشته در مراسمی گفته «ما طرحی را به نام ابتکار صلح هرمز به سازمان ملل میبریم که اساس آن همکاری جمعی کشورهای درون منطقه خلیجفارس است؛ البته این طرح فقط امنیتی نیست، بلکه اقتصادی و سیاسی نيز هست».
اگرچه اکنون ترامپ از این سخن میگوید که برنامهای برای ملاقات با مقامات ایرانی ندارد، اما بد نیست چندین مورد تلاشهای ترامپ برای ملاقات با مقامات ایرانی در ماههای اخیر را از یاد نبریم. در تیر و سفری که محمدجواد ظریف به نیویورک داشت، در روز نخست اقامت، سناتور محافظهکار رند پال، به دیدار او رفت؛ درحالیکه آنزمان از این دیدار خبری منتشر نشد، اما بعدها مشخص شد که پال در این ملاقات دعوتنامهای از ترامپ برای ظریف برده که برای دیدار با او به اتاق بیضی کاخ سفید برود. این دعوت اما مشروط بود؛ در صورت نپذیرفتن، جواد ظریف از سوی وزارت خزانهداری آمریکا تحریم میشد. از آنجا که ظریف مجوز انجام چنین ملاقاتی را نداشت، این دعوت را رد و در نهایت دو هفته بعد تحریم شد.
اهمیت به رسمیت شناختن پیش شرط های ایران
اما عباس عراقچی نیز دراینباره صحبت کرده و گفته است: اگر آمریکا فشار حداکثری را کنار بگذارد، درهای مذاکره باز خواهند شد. معاون وزیر امور خارجه در گفتوگو با ایندیپندنت انگلیس بیان کرد: «تحریمهای حداکثری آمریکا منجر به مقاومت حداکثری ایران شده است». او درباره برقراری مذاکرات میان ایران و آمریکا نيز عنوان کرد: اگر آمریکا به توافق جامع هستهای بازگردد، حسن روحانی در نشستی چندجانبه با دونالد ترامپ دیدار خواهد کرد. وی تصریح کرد: اگر ترامپ به توافق هستهای بازگردد، ما در چارچوب نشست 1+5 با آمریکا دیدار خواهیم کرد.
برگ برنده قدرت منطقهای
در چنین شرایطی حضور در مجامع بینالمللی و تبیین مواضع به حق جمهوری اسلامی ایران بسیار حائز اهمیت است. در همین ماجرای اخیر حمله به تاسیسات نفتی آرامکو، رهبران آمریکا بدون هیچ دلیل موجه و تنها با استناد به ذهنیات و علائق خود شروع به اتهامزنی علیه ایران کردند و به دنبال آن، زبان برخی از مقامات سعودی و غربی هم به اتهامزنی علیه تهران باز شد. طبیعی است که رئیسجمهوری در نیویورک خواهد گفت که چه کسانی با تحمیل بدترین و ظالمانهترین جنگ به ملت یمن زمینهساز کشتار بیرحمانه مردم این کشور و نابودی زیرساختهای آن شدند.
در چنین شرایطی طبیعی است که ملت یمن با استفاده از هر ابزار در دسترس، از خود دفاع کند. در عین حال ایران همانند تمام این سالها از صلح سخن میگوید و قرار است اجزا و بخشهای مختلف ابتکار صلح هرمز را تببین کند. در عین حال باید توجه داشت که مخاطب سخنان و اظهارات رئیسجمهوری کیست. قرار نیست نسبت به هر اظهارنظری از سوی رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه نگاه یکسویه و جناحی و مبتنی بر رقابتهای داخلی داشته باشیم.
هدف اصلی آمریکا برای مذاکره با ایران در سازمان ملل
در کارزار دیپلماتیک نابرابری که علیه ایران به راه افتاده است، باید از ظرفیتهای موجود حداکثر استفاده را کرد؛ اتفاقا همین مسئله موجب هراس و نگرانی مقامات آمریکایی علیه هیات ایران و اعمال محدودیتها بر اعضای آن شده است. رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه به خوبی میتوانند از این محدودیتها فرصتسازی کرده و در مسیر تامین منافع ملی گام بردارند. بهتر است کمی حوصله به خرج دهیم و منتظر باشیم و از فرصتی که دشمن ناخواسته برای ایران فراهم کرده است، استفاده کنیم.
ایالات متحده هم با ژست دیپلماتیک هرچند صحبت از تمایل به گفتوگو و مذاکره و توامان برخورد با ایران را مطرح میکند، اما درپی آن است که در جبههای دیپلماتیک مسئله آرامکو را به سازمان ملل کشانده و در آنجا یا در قالب یک قطعنامه و یا در چارچوب یک بیانیه، زمینههای لازم برای اجماع جهانی علیه ایران را فراهم کند. به همین منظور است که سفر روحانی و ظریف به نیویورک شاید امسال از جنسی بسیار متفاوتتر از گذشته باشد زیرا کارزار دیپلماسی در هفتادوچهارمین نشست سازمان ملل و حاشیه آن پیرامون ایران و آمریکا بوده و بازنده این جنگ دیپلماتیک هزینهها و تبعات بیشتری را متقبل خواهد شد.