به گزارش «راهبرد معاصر»؛ بعد از کشمکشهای طولانی ایران و غرب در مناقشه هستهای، پنجم ژوئن تروئیکای اروپایی اقدام به ارائه و تصویب قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی کرد که براساس آن تهران باید همکاری بیشتری با این نهاد نظارتی انجام دهد. قطعنامه با 20 رأی موافق، دو رأی مخالف و 12 رأی ممتنع تصویب شد و بار دیگر آتش تنش میان ایران و بروکسل را روشن کرد.
به گزارش رویترز، دولتهای آلمان، فرانسه و انگلیس پس از این اقدام نامهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال و در آن موارد نقض برجام را بهوسیله جمهوری اسلامی ایران تشریح کردند. در این نامه تهدیدی در زمینه فعال شدن مکانیزم ماشه مطرح نشده است، اما روح حاکم بر متن عملیاتی شدن این ابزار فشار را رد نمیکند.
تنها 24 ساعت پیش از وقوع حادثه برای بالگرد ریاست جمهوری، برخی منابع غربی از آغاز دور جدید مذاکرات هستهای میان ایران و غرب خبر میدادند
نکته کلیدی آنکه در سال 2017 میلادی دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا یکجانبه از برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری را علیه تهران ایجاد کرد. اروپاییها در حالی خواستار رفع ابهامات درباره سایتهای ورامین- تورقوز آباد و همکاری بیشتر تهران با آژانس هستند که در هفت سال اخیر هیچ اقدام جدی ای در راستای اجرای تعهدات برجامی و حل مشکلات بانکی- مالی ایران در قاره سبز انجام ندادهاند.
پیش از صدور قطعنامه ضدایرانی شورای حکام، رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای رایزنی با مقامهای ایرانی و رسیدن به نقطه همکاری با سازمان انرژی اتمی کشورمان راهی تهران شد. وی پس از دیدار با شهید حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه سابق کشورمان برای شرکت در کنفرانس علوم و فنون هستهای به اصفهان سفر کرد. ظاهراً در حاشیه این کنفرانس درباره جزئیات فنی توافق آتی میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور غیررسمی تبادل نظر شد.
تنها 24 ساعت پیش از وقوع حادثه برای بالگرد ریاست جمهوری، برخی منابع غربی از آغاز دور جدید مذاکرات هستهای میان ایران و غرب خبر میدادند. ظاهراً قرار بود علی باقری، معاون وزیر امور خارجه کشورمان در آن زمان برای ادامه مذاکرات هستهای راهی اروپا شود و در قاره سبز مذاکرات خنثی سازی تحریمها را ادامه دهد.
اکنون فقدان رئیس دولت سیزدهم و حرکت ایران به سمت برگزاری انتخابات زودهنگام سبب وقفه در روند مذاکرات هستهای میان ایران و غرب شده است. صدور قطعنامه ضدایرانی شورای حکام در چنین شرایطی میتواند نوعی تلاش مداخلهجویانه از سوی اروپاییها برای تأثیرگذاری بر روند انتخابات ریاست جمهوری باشد. به عبارت دیگر، هشدار غرب به تهران میتواند این نکته باشد که اگر دولت بعدی موافق تداوم مذاکرات هستهای نباشد، تروئیکای اروپایی و آمریکا ممکن است به سمت گزینه افزایش تنش و حتی فعال کردن مکانیزم ماشه حرکت کنند.
مهمترین ابهام در روند تصویب قطعنامه انتقادی اروپا علیه تهران، همراهی ناگهانی واشنگتن با بروکسل بود. پیش تر برخی منابع معتبر اطلاع داده بودند، آمریکاییها در حال رایزنی با تروئیکای اروپایی برای کنار گذاشتن این قطعنامه در نشست آتی شورای حکام هستند. ظاهراً استدلال مطرح شده از سوی دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا آن بود که قصد افزایش تنش با تهران پیش از انتخابات نوامبر را ندارد.
در سه سال اخیر با وجود شکست مذاکرات رفع تحریمها، ایران و آمریکا توانستند بهوسیله کانالهای قطر و عمان از به نوعی فرمول جدید برای کنترل تنشها تا زمان رسیدن به نقطه توافق جدید دست یابند. در این توافق نانوشته طرفها متعهد میشوند در نقطهای که قرار دارند بایستند و گامی در راستای افزایش تنشها برندارند. برخی تحلیلگران معتقدند، شاید علت اصلی قرار گرفتن اروپاییها در نقش «پلیس بد» اعتراض آنها به واشنگتن و تهران برای کنار گذاشتن بروکسل از روند مذاکرات هستهای باشد.
در سه سال اخیر با وجود شکست مذاکرات رفع تحریمها، ایران و آمریکا توانستند بهوسیله کانالهای قطر و عمان از به نوعی فرمول جدید برای کنترل تنشها تا زمان رسیدن به نقطه توافق جدید دست یابند
تغییر نظر واشنگتن و همراهی این کشور با قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام میتواند نشانهای از افزایش سهم کشورهای اروپایی در دور جدید مذاکرات رفع تحریمها میان ایران و غرب باشد. برهمین اساس پیشبینی میشود پس از روی کار آمدن دولت چهاردهم در تهران، وین یا بروکسل میزبان دور جدید مذاکرات هستهای میان ایران، آمریکا و تروئیکای اروپایی باشند.
با فرا رسیدن بندهای غروب برجام، ایران و غرب در حال رایزنی برای دستیابی به توافقی جدید هستند. در شرایط کنونی احیای توافق سال 2015 تنها میتواند در حکم اقدامی موقت در راستای ترسیم خطوط قرمز و جدول زمان بندی جدید میان ایران و قدرتهای جهانی باشد. تجربه سه دهه مذاکرات هستهای این درس را برای تحلیلگران و علاقهمندان به مطالعات کنترل تسلیحات داشته است که صدور قطعنامههای بینالمللی یا وضع تحریمهای جدید مقدمه آغاز مذاکرات میان ایران و اعضای 5+1 است.
به عبارت دیگر، واشنگتن و بروکسل پس از ایجاد اهرمهای سخت وارد مذاکره مستقیم- غیر مستقیم با تهران میشوند تا به این وسیله بتوانند امتیازهای هستهای بیشتری از ایران طلب کنند. در برابر چنین راهبردی لازم است تهران نیز سیاست اقدام متقابل را در پیش بگیرد و سطح دسترسیهای فنی آژانس را به سایتهای غنی سازی کاهش دهد.
اگر قرار باشد غربیها با تکرار بازی قدیمی «چماق و هویج» بار دیگر حاکمیت سیاسی و اقتصاد ایران را زیر فشار قرار دهند، حرکت به سمت مذاکره و توافق فعلی بیهوده و خطرناک خواهد بود. حال باید منتظر ماند و دید تهران چه واکنشی به صدور قطعنامه انتقادی در شورای حکام نشان خواهد داد و آینده مذاکرات هستهای در دولت چهاردهم به کدام سو خواهد رفت؟