به گزارش راهبرد معاصر؛ طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران مربوط به امروز و دیروز نیست؛ طرحی است که 14 سال پیش و در آخرین روزهای دولت اصلاحات در کارگروه بررسی تامین آب استان سمنان یعنی 8 تیر سال 84 مطرح و تصویب شد. طرحی که در این سالها همواره جنجالهای بسیاری در پی داشته و در برههای به اوج رسیده و در برههای دیگر مسکوت مانده است اما علیرغم مخالفتها و جنجالهای بسیار از مشکلات اقتصادی گرفته تا تبعات زیستمحیطی و شاید به دلیل برخی مسائل سیاسی همچنان روی میز باقی مانده است.
ماجرای طرح انتقال آب دریای خزر به کویر سمنان در اواخر دولت دهم به شکلی جدیتر در دستور کار قرار گرفت اما حساسیتها از آنجا بیشتر شد که رئیس جمهوری نیز سال گذشته در سفر خود به سمنان اعلام کرد این طرح حتما اجرا میشود و دولت از اجرای آن حمایت میکند! شاید همین امر و اظهار حمایت از طرحی که تحقیقات کارشناسی متقن و درستی پیرامون آن انجام نشده است عاملی بود که برخی نمایندگان مجلس، در حالی که این طرح در بودجه سال 97 از ردیف اعتباری خارج شده بود و حتی به اجرای آن رأی منفی داده بودند به فکر اختصاص اعتبار برای اجرای طرح مطالعات پروژه در بودجه سال 98 افتاده و به آن رأی مثبت بدهند.
مخالفت یا موافقت با انتقال آب خزر/ نجات از خشکسالی یا بلاتکلیفی مدیریتی
اما این طرح که این روزها و آن هم در نزدیکی انتخابات مجلس یازدهم عجیب برسر زبان مسئولان و نمایندگان افتاده است مخالفان بسیاری هم دارد و از آن جمله میتوان باز هم به نمایندگان مجلس به عنوان مدعیان عموم مردم اشاره کرد. لاهوتی نماینده مردم لنگرود گفته است:« انتقال آب خزر غیرممکن و یک شعار تبلیغاتی است. مرکز پژوهشهای مجلس در سال 93 گفته بود هر متر مکعب آب 5000 تومان هزینه دارد و این بدان معناست که باید 15 میلیارد تومان برای این انتقال هزینه شود.»
جعفرزاده ایمن آبادی نماینده رشت نیز پیگیری این طرح را به دلائل شخصی نسبت داده و گفته است:«به طورقطع تحت هیچ شرایطی اجازه انتقال آب خزر را به رئیس جمهور نخواهیم داد زیرا براساس اخبار واصله این موضوع دارد به صورت شخصی پیگیری میشود.» مخالفتها تا جایی بالا گرفته که گروهی از نمایندگان با پلاکاردهای«نه به انتقال آب خزر» یا«بلای زاینده رود و دریاچه ارومیه را برسردریای خزر نیاورید» در مجلس از دیگر نمایندگان برای رد لایحه انتقال آب دعوت میکردند.
این در حالی است که مدیر کل منابع طبیعی مازندران نیز گفته است:« درصورت انتقال آب دریای خزر، بخش اعظمی از جنگلهای هیرکانی از بین میرود.» اما در مقابل این مخالفتها برخی موافقان هم از طرح استقبال کرده و خواستار تسریع آن شدهاند. از جمله احمد همتی نماینده مردم سمنان است که شاید تنها بازخوردهای اقتصادی طرح را مد نظر قرارداده و گفته است:«انتقال آب خزر به سمنان روند توسعه اقتصادی کشور را شتاب میدهد.» حال این سوال مطرح است که آیا خارج از بحث تمام مخالفتها و موافقتهای مطرح شده، انتقال آب دریای خزر به سمنان راهکاری برای رهایی و نجات از خشکسالی است یا ادامه فاجعه بار مدیریت ناصحیح آب را به رخ میکشد یا اینکه بازهم تنها کشمکشی سیاسی و رقابتی انتخاباتی است؟
برتری رقابت های انتخاباتی بر نجات اکوسیستم
با این حال برخی بر این باورند که رقابتهای انتخاباتی در آستانه انتخابات مجلس یازدهم بر طرح های کارشناسی انتقال آب سایه افکنده و نمایندگان را به موضعگیری های محلی در قبال مسائل ملی وادار میکند! اما واقعیت این است که انتقال آب از دریاچه خزر علاوه بر هزینههای سرسامآور انتقال و بعد هم شیرینسازی آب، تبعات بسیار زیستمحیطی از جمله آسیب به اکوسیستم دریا و جنگل و بعد هم تخریب به وسیله پسماندهای حاصل از این انتقال و شیرینسازی در مقصد به دنبال دارد؛ بماند که تغییر سبک زندگی و الگوی مصرفی آب در مقصد و تبعات اجتماعی و زیستمحیطی ناشی از آن نیز یک سر دیگر ماجرای این انتقال پر حاشیه خواهد بود.
هر چند وزیر نیرو در خصوص طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان گفته است:«هنوز موافقت یا مخالفتی با طرح انتقال آب به سمنان نشده است!» اما مانند روز روشن است که باز روی طرحی دست گذاشتهایم که دنیا تجربه های تلخی از آن دارد و کارشناسان هم به مضرات و آسیبهای آن تاکید بسیار دارند. چنانچه برخی کارشناسان محیط زیستی عنوان کرده اند: برداشت آب علاوه بر خسارت به دریا میتواند به جنگلها و پوشش گیاهی آن منطقه نیز آسیب وارد کند، چرا که اجرای شبکه انتقال آب دریای خزر به سمنان از مسیر جنگلهای هیرکانی موجب از بین رفتن بخش وسیعی از جنگلها و درختان و در نتیجه خسارت به طبیعت و محیط زیست شمال کشور خواهد شد. در اظهارنظر دیگری نیز آمده است: انتقال آب دریای خزر به سمنان موجب تغییرات اکولوژیکی از جمله آلودگیهای زیست محیطی به دلیل مصرف صنعتی، توسعه کشاورزی و تخریب تنوع زیستی و همچنین ورود گونههای مهاجم همچون گیاهان و ماهیها به فلات مرکزی خواهد شد.
تکرار تجربیات تلخ جهانی این بار در ماجرای انتقال آب
اما اینکه طرح انتقال آب به فلات مرکزی ایران در پس چه سیاستی مطرح شده و پیگیری می شود و رئیس دولت از چه روی بنای حمایت از آن را گذاشته باید به دنبال مانورهای تبلیغاتی و انتخاباتی در پس ظاهر آن بود چرا که بر اساس تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف، طرحهای انتقال آب نه تنها از لحاظ اقتصادی بسیار پرهزینه هستند، بلکه برای هر دو منطقه ارسال کننده و دریافت کننده دارای هزینههای سنگین اجتماعی و زیست محیطی خواهند بود. از طرفی تمام تجارب بین المللی و داخلی نشان میدهند که پروژههای انتقال آب بین حوضهای، روشهای ناپایداری هستند که نه تنها مشکلات را حل نکردهاند، بلکه اوضاع آب را وخیمتر نیز کردهاند؛ پس نه بهبود اوضاع اقتصادی مد نظر است و نه مدیریت آب در مناطق کم برخوردار از این نعمت الهی مد نظر است!
همه این اما و اگرها و مخالفت ها در حالی روی می دهد که برخی رسانهها از مهر تائید کلانتری بر طرح انتقال آب خزر به سمنان میگویند و به نامهای که 18 مهرماه سال جاری خطاب به وزیر نیرو صادر شده، اشاره میکنند! نامهای که با سربرگ مزین به نام سازمان حفاظت از محیط زیست قصد تخریب آن را دارد و با امضای عیسی کلانتری خطاب به اردکانیان نوشته شدهاست:« پیرو نامه مورخ 6/6/98 و جلسه مورخ 17/7/98 در این سازمان که با حضور نمایندگان وزارت نیرو ومجری تشکیل شد بدینوسیله اعلام میدارد اجرای این پروژه بلامانع بوده و ضوابط اجرایی زیست محیطی مورد نظر براساس تفاهم صورت گرفته در صورتجلسه ارزیابی ظرف مدت یک ماه به وزارت نیرو ابلاغ خواهد شد.» هر چند این متن مغایر با اظهار نظر اردکانیان چند روز بعد از تاریخ این نامه است مبنی بر اینکه هنوز مخالفت یا موافقتی با این طرح انجام نشده است اما شواهد و قرائن حاکی از آن است که سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو در تلاشی تیشه برداشته تا بر ریشه محیط زیست از شمال تا مرکز ایران بزنند! حال اینکه چه سیاست و چه تحقیق متقنی پشت این ماجراست که این طرح را اقتصادی نشان داده و مشکلات زیست محیطی ناشی از اجرای آن را چندان آسیبزا نمی داند، شاید بعدها توسط خود مسئولان این ماجرای انتقال آب پر حاشیه رونمایی شود اما امید است مسئولان گیگدار به آب نزنند تا وضعیت محیط زیستی کشور و منابع آبی در نقطه فراقرمزمان از این بغرنج تر نشود.