به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ویلیام برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) دربارە احتمال گسترش بیشتر درگیریها در منطقه غرب آسیا هشدار داد و مدعی شد: درگیری مستقیم میان رژیم صهیونیستی و ایران در حالی است کە جامعه اطلاعاتی آمریکا ارزیابی کرده بود، ایران و رژیم صهیونیستی به دنبال درگیر همه جانبه نیستند. بزرگترین خطری کە اکنون با آن مواجه هستیم، احتمال ارزیابی اشتباه است.
وی به این گفته ها اکتفا نکرده و تأکید نموده که ارزیابی های اشتباه در منازعه اخیر می تواند منجر به افزایش تصاعدی ناخواسته درگیری ها در منطقه شود.
تصاعد بحرانی که برنز از آن سخن می گوید، مترادف با «تصاعد بحرانهای غیر قابل کنترل از سوی آمریکا»است
در تحلیل موارد مطرح شده از سوی رئیس سازمان سیا، ابتدا باید نسبت به نقش خاص این سازمان اطلاعاتی و جاسوسی در جنگ غزه ولبنان و متعلقات آن اشاره کنیم. سازمان سیا درکنار سنتکام و پنتاگون، پررنگ ترین نقش ممکن را در ایجاد بحران در منطقه غرب آسیا و خلق بحرانهای مزمن و مستمر امنیتی در این حوزه ژئو استراتژیک و جغرافیایی ایفا کرده است. فراتر از آن، هشدار برنز نه سالها، ماهها و هفته های قبل، بلکه در روزهایی مخابره شده که واشنگتن نسبت به واکنش رژیم صهیونیستی در قبال عملیات غرور آفرین وعده صادق 2 ابراز نگرانی کرده است.
جنس و ماهیت این نگرانی، قطعا ایجاد صلح و ثبات در منطقه غرب آسیا نبوده و نخواهد بود. در این میان باید بر کلید واژه «تصاعد بحران» در سخنان برنز تمرکز ویژه ای کرد. در حقیقت، شاه کلید رمزگشایی از مواضع اخیر رئیس سازمان سیا، همین یک واژه است. آمریکا خلق بحران در مناطق گوناگون دنیا را یکی از راهبردهای کلان و ثوابت حوزه امنیتی و سیاست خارجی خود قلمداد می کند، اما زمانی در قبال این «بحرانهای خودساخته» احساس خطر می کند که «سیکل مدیریت بحران» در اتاقهای فکر نظامی -امنیتی واشنگتن خدشه دار شود.
این رخداد، اکنون در منطقه غرب آسیا رخ داده است. تصاعد بحرانی که برنز از آن سخن می گوید، مترادف با «تصاعد بحرانهای غیر قابل کنترل از سوی آمریکا»است. یعنی بحرانها، کنشها، واکنشها و پدیده هایی که محاسبات راهبردی و مبنایی واشنگتن در منطقه غرب آسیا و از همه مهم تر، استراتژی های کلان منطقه ای آمریکا را هدف قرار می دهد.
از این رو منظور آمریکایی ها از تصاعد بحران، تصاعد بحرانهای ضد بشری و غیرصلح آمیز نیست، بلکه بحرانهایی است که هر یک از آنها می تواند نقش پاشنه آشیل راهبردی آمریکا را ایفا کند.
بر همین مبنا، می توان تفسیر دقیق تری نسبت به ملاحظات آمریکا در قبال هرگونه واکنش حماقت آمیز احتمالی صهیونیستها در قبال عملیات وعده صادق 2 داشت: واشنگتن شدیدا نگران است که هزینه های سنگینی بابت حماقت تل آویو در منطقه پرداخت کند، به گونه ای که چنین تصمیمات و حماقتهایی، شکست راهبردی مشترک دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا در غرب آسیا را رقم بزند.
در فرامتن اظهارات برنز، نوعی نگرانی نسبت به ناکامی واشنگتن و متعاقبا رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه و لبنان و متعاقبا، انهدام پازلهای راهبردی آمریکا و صهیونیستها در منطقه مشهود است. باید ماهیت این هشدار و نگرانی را بر اساس واقعیات جاری تحلیل کرد.