به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در اولین اجلاس سران اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس که در بروکسل برگزار شده بود، اتحادیه اروپا به مسأله اختلاف بین ایران و امارات متحده عربی بر سر جزایر سه گانه ایرانی بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در خلیج فارس ورود کرده و در اظهار نظری جنجالی و خلاف عرف دیپلماتیک، خواستار آنچه به زعم آنها «پایان دادن اشغال ایران» نسبت به جزایر، شده بود.
امارات متحده عربی میکوشد رفته رفته از مسأله حاکمیت ملی ایران بر جزایر سهگانه حساسیت زدایی کند و مشروعیتی برای مدعای خود در نظام بینالمللی دست و پا کند
پس از این رخداد، مقامات رسمی و شخصیتهای سیاسی کشور در کنار افکار عمومی، واکنش تندی به مواضع اتحادیه اروپا نشان دادند و بار دیگر مسأله حق غیر قابل انکار ایران بر اعمال حاکمیت و صیانت از تمامیت ارضی خود مورد تاکید قرار گرفت.
این سومین مرتبه است که در قالب بیانیه پایانی شورای همکاری خلیج فارس با دیگر کشورها، مسأله جزایر سهگانه به طرز گستاخانهای طرح میشود.
امارات متحده عربی برای طرح دوباره ادعای واهی بر جزایر ایرانی، در کنار دیگر همپیمانهای خود در شورای همکاری خلیج فارس به یک دیپلماسی نوین روی آوردهاند؛ آنها در پایان نشستهای شورای همکاری، بیانیهای در خصوص جزایر سه گانه را در کنار دیگر موارد مربوط به نشست میگنجانند و این نوعا مثل قرار دادن طرف مقابل در عمل انجام شده است.
سپس با مانور رسانهای و تبلیغاتی، امارات متحده عربی بر همین قسمت در بیانیه متمرکز شده و آن را به عنوان دستاوردی دیپلماتیک قلمداد میکند.
در واقع امارات متحده عربی میکوشد به این طریق رفته رفته از مسأله حاکمیت ملی ایران بر جزایر سهگانه حساسیت زدایی کند و مشروعیتی برای مدعای خود در نظام بینالمللی دست و پا کند.
کشورهای مهمان شورای همکاری خلیج فارس مثل اتحادیه اروپا احتمالا به خاطر فواید مالی که در قالب بسط همکاریهای اقتصادی با کشورهای عضو شورای همکاری بدست میآورند، در باب چنین بیانیههایی اغماض میکنند.
اتحادیه اروپا دومین شریک تجاری بزرگ کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است. در سال ۲۰۲۳، واردات سوخت بیش از ۷۵ درصد از واردات اتحادیه اروپا از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را تشکیل میداد و جنگ اوکراین هم این وابستگی به انرژی را به شدت افزایش داده است.
در عین حال روابط دیپلماتیک رو به وخامت ایران و اتحادیه اروپا در سالهای اخیر باعث شده است تا آنها با کمال میل این بیانیه را تایید کنند.
اتحادیه اروپا هیچ تعهد عملی برای خود در رابطه با حمایت از امارات ایجاد نمیکند و اختلافش با جمهوری اسلامی ایران باعث از بین رفتن ملاحظات شده است. بنابراین شورای همکاری خلیج فارس در واقع یک تاییدیه صوری را از طرف ها خریداری میکند.
از نظر حقوق بینالملل اگر امارات شکایت خود از ایران بر سر جزایر سهگانه را به شورای امنیت ارجاع دهد، به فرض همراهی همه اعضا و وتو نکردن چین و روسیه، موضوع به دیوان بینالمللی دادگستری ارجاع داده خواهد شد و باز هم به فرض اینکه دادگاه همه ادله و اسناد ایران را نادیده گرفته و به نفع امارات رای صادر کند، هیچ تاثیر عملی نخواهد داشت.
در واقع دیوان بینالمللی دادگستری آرای فاقد ضمانت اجرایی صادر میکند و در نهایت این قدرت کشورهاست که ضامن حفظ تمامیت ارضی آنهاست. در ماجرای دعوای ایران و بریتیش پترولیوم در ملی شدن صنعت نفت، شکایت انگستان رد شد و دیوان بینالمللی دادگستری موضوع را از دستور کار خارج کرد، با این حال آنچه سرنوشت کار را مشخص کرد کودتای نظامی بود.
در کل آرا محاکم بین المللی جنبه مشورتی و غیر الزام آور دارد؛ بنابراین در صورتی که امارات متحده عربی با همه این تفاسیر رای مثبت دیوان را بدست آورد، صرفا یک دستاورد دیپلماتیک برای او محسوب میشود. در نظام بینالملل اما آنچه نهایتا تعیین کننده است دیپلماسی و محاکم بین المللی نیست، بلکه قدرت نظامی و توان بازدارندگی کشورهاست.
هر چند امثال بیانیههای شورای همکاری خلیج فارس به جز جنجال زود گذر اثر مهمی نخواهند داشت، اما بایستی کشورهای دوست و هم پیمان با ایران را به خوبی توجیه کرد که تمامیت ارضی مهمترین خط قرمز برای هر کشوری است. بنابراین همراهی با چنین شیطنتهایی به ضرر دیپلماسی عمومی آن کشورها در ایران و موجب خدشه وارد آمدن به حسن روابط فیمابین خواهد بود.
دیوان بینالمللی دادگستری آرای فاقد ضمانت اجرایی صادر میکند و در نهایت این قدرت کشورهاست که ضامن حفظ تمامیت ارضی آنهاست
از دیگر سوی، شورای همکاری خلیج فارس هم بایستی به این درک از شرایط برسد که اکنون بعد از سالها تنش و مخاصمه، دوباره مواضع ایران با این کشورها نزدیک شده است. همانطور که در دیدار اخیر وزیر خارجه ایران با همتای سعودی خود، ابراز تمایل به بستن پرونده اختلاف دو کشور برای همیشه آن هم از سوی وزیر خارجه عربستان صورت گرفته بود. لذا طرح مسألهای با این حد اهمیت میتواند موجب احیای بدبینی و تنش گذشته گردد.
در عین حال یک سال است که رژیم صهیونیستی به نسل کشی مردم فلسطین مشغول است. اگر کشورهای حوزه خلیج فارس غیرت و همیت لازم برای جلوگیری از این جنایات را ندارند، لااقل از دامن زدن به اختلافات و تفرقه افکنی در جهان اسلام پرهیز کنند تا تمرکز لازم برای مبارزه با دشمن اصلی و حل مسئله فلسطین به وجود آید.
تغییر مرزهای سیاسی و تجاوز به آب و خاک دیگر کشورها امروزه امری خطرناک و صعب است که به ندرت تحقق میپذیرد؛ به ویژه اگر کشوری با مختصات امارات متحده عربی مدعی خاک کشور بزرگ و پر قدرتی مثل ایران باشد. بنابراین بهتر است با واقع بینی و قناعت به حق خود، به جای چشم داشتن به سرزمینهای دیگر، به دنبال همزیستی مسالمت آمیز و بسط صلح و همکاریهای منطقهای بود .