به گزارش «راهبرد معاصر»؛ مدت زمان زیادی تا بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا به کاخ سفید و به دست گرفتن سکان ریاست جمهوری در 20 ژانویه باقی نمانده است. از این رو، تحلیل و تفسیرهای مختلفی با محوریت رویکردهای آتی وی در قدرت و جهت گیری های دولتش در حوزه های مختلف مطرح میشود. در این میان، شاهدیم پیش از حضور ترامپ در کاخ سفید، موجی از بی اعتمادی فزاینده مردم به وی و دولتش و البته کلیت نظام حکمرانی در آمریکا در حال آشکار شدن است.
افراد نزدیک به وی نیز به تازگی به نشریات معروف آمریکایی اعلام کرده اند، برای ترامپ، بیش از صلاحیت شخصی افراد جهت تصدی کرسی های قدرت، وفاداریشان به شخص رئیس جمهور مطرح است
به عنوان نمونه، مؤسسه گالوپ در جدیدترین نتیجه نظرسنجی اش نوشت، تنها 28 درصد مردم آمریکا به معنای واقعی کلمه به دموکراتیک بودن کشورشان باور دارند. این آمار پایینترین میزان در تاریخ نظرسنجیهای مؤسسه با این محوریت است. جالب اینکه در همین نظرسنجی، عمده دغدغه مردم آمریکا به جای دموکراسی در آمریکا، مشکلات اقتصادی عنوان شده است. این یعنی دیگر دموکراسی اولویت مردم آمریکا نیست و آنها به فکر تأمین حداقل نیازهای اقتصادی خود هستند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز در نظرسنجی ای که یافته هایش به تازگی منتشر شد، نوشت، از هر 10 آمریکایی، هفت نفر به شدت هیچ اعتمادی به کابینه آتی ترامپ و گزینه های مطرح برای به دست گرفتن قدرت ندارند. این موضوع تا حد زیادی معلول اقدامات جنجالی ترامپ در روزهای پس از پیروزی اش در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست.
کافی است توجه کنیم وی تاکنون افرادی نظیر پدرهای دو دامادش را به سِمت هایی نظیر مشاورش در امور کشورهای عربی و غرب آسیا و سفیر آمریکا در فرانسه منصوب کرده است و البته وکلایش نیز کرسی های مهم قدرت در وزارت دادگستری و دیوان عالی آمریکا را اشغال کرده اند. ورای همه این ها، ترامپ زنی را که با پسر بزرگش رابطه نامشروع داشت، به عنوان سفیر آمریکا در یونان انتخاب کرد. افراد نزدیک به وی نیز به تازگی به نشریات معروف آمریکایی اعلام کرده اند، برای ترامپ، بیش از صلاحیت شخصی افراد جهت تصدی کرسی های قدرت، وفاداریشان به شخص رئیس جمهور مطرح است.
افشای این موضوعات نقشی مهم و پررنگ در کاهش فزاینده اعتماد عمومی به ترامپ و دولت آتیاش بازی کرده و این در حالی است که رئیس جمهور آمریکا برای پیشبرد مؤثر برنامه هایش در دو حوزه داخلی و خارجی کشور، نیاز به اعتماد افکار عمومی آمریکا و حمایت آنها دارد. از این رو، بیراه نیست اگر بگوییم اصلی ترین چالش ترامپ در دوره جدید حضورش در قدرت، جلب اعتماد مردم این کشور در حمایت از سیاست ها و اقداماتش است. با وجود این، اصلِ کاهش اعتماد عمومی به ترامپ که در نظرسنجی های مختلف در آمریکا نیز بازتاب یافته، در نوع خود با دو پیام مهم همراه است.
بیراه نیست اگر بگوییم مردم، بخش گمشده ماجرای حکمرانی در آمریکا هستند و آنچه مرکزیت دارد، منافع ثروتمندان و ذی نفوذان است
نخست، اینکه ایده دموکراسی آمریکایی از درون با برخی گسست ها و چالش ها مواجه شده و آمریکا در حال حرکت به سمت چشم اندازهایی است که همواره خود و گفتمان قدرتش را در نقطه مقابل آن ها تعریف می کرد. اینکه مردم آمریکا دیگر اعتمادی به دموکراسی آمریکایی و دولتمردان خود ندارند، چالش بسیار بزرگی برای نظام حکمرانی در این کشور است و می تواند در آینده نه چندان دور، بحرانهای جدی و عدیده ای را برای واشنگتن در حوزه های مختلف ایجاد کند. همین موضوع بود که سبب شد برخی از تئوریسین های علوم سیاسی آمریکا نسبت به انفجار شکاف های داخلی در کشورشان در آینده هشدار دهند.
دوم، اینکه بی اعتمادی فزاینده مردم آمریکا به نظام حکمرانی و دولت های مختلف کشورشان، در نوع خود از تغییر فضای سپهر سیاسی در این کشور حکایت دارد. آمریکا اکنون شاهد دولتمردانی است که به جای خدمت به منافع مردم، به نحوی صریح منافع شخصی خود را اولویت می بخشند و چهره های نزدیک به آن ها نیز از طرح چنین موضوعی ابایی ندارند.
از این رو، بیراه نیست اگر بگوییم مردم، بخش گمشده ماجرای حکمرانی در آمریکا هستند و آنچه مرکزیت دارد، منافع ثروتمندان و ذی نفوذان است. معادله ای که از چشم اندازی کلان میتواند تسهیل کننده افول بیش از پیش موقعیت هژمونیک آمریکا در عرصه بین المللی باشد.