به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهای گذشته شاهد برخی موضع گیریهای مقام های دولت بودیم که از ایده «انتقال پایتخت» صحبت شد. در این زینه سخنگوی دولت گفت، مکران گزینه جدی انتقال پایتخت است و معاون اول رئیس جمهور در موضع گیری مشابهی، مکران را گزینه ای مطلوب برای انتقال پایتخت از تهران معرفی کرد.
در حوزه تجارت خارجی و اقتصاد داخلی شهرهای بندری رونق بیشتر در قیاس با دیگر مناطق دارند؛ مؤلفه ای که در اصرار مقام های کشورمان برای انتقال پایتخت به مکران مؤثر است
همین موضع گیری ها کافی بود تا برخی رسانه ها به نحو گسترده ای به معرفی مکران برای افکار عمومی بپردارند و حتی برخی از افزایش قیمت خانه و زمین در این منطقه خبر دادند. با وجود این، معاون اجرایی رئیس جمهور به تازگی گفت، موضوع انتقال پایتخت از تهران به مکران صرفاً در حد ایده است و اینکه چه زمان محقق شود، به هیچ عنوان مشخص نیست.
منطقه مکران در جوار سواحل دریای عمان، ازجمله مناطقی است که سال های گذشته بسیاری از صاحب نظران دیدگاههای مختلفی را با محوریت ضرورت توسعه آن و نقش آفرینی این منطقه در رشد و توسعه اقتصادی کشورمان مطرح کردهاند. در عین حال تأکید به منطقه مکران به مثابه گزینه جدی انتقال پایتخت تا حد زیادی ریشه در سه محرک محوری دارد:
نخست، اینکه سواحل مکران از موقعیت قابل توجهی به ویژه در حوزه تجارت بین المللی برخوردار است، زمینه های ارتباطی مستقیم میان شرق و غرب جهان را فراهم می کند، در سال های اخیر نیز برخی دشمنان و مخالفان کشورمان سعی کرده اند به هر نحو ممکن در منطقه پیرامونی مکران ایجاد ناامنی کنند و مانع از شکوفایی آنجا شوند.
گروه جیشالظلم یکی از اهداف محوری خود را ناامن سازی محورهای منتهی به سواحل مکران اعلام کرده است، موضوعی که در قالب طرحواره کلان دشمنان و مخالفان علیه ایران معنا و مفهوم پیدا میکند. از این رو، موقعیت بینظیر تجاری و ارتباطی سواحل مکران می تواند بسترهای مساعدی را برای رشد و رونق مناطق ساحلی آن به ویژه اگر قرار باشد پایتخت به این منطقه منتقل شود، ایجاد می کند. ورای همه این موارد، مکران در نزدیکی تنگه هرمز و دریای عمان واقع شده که این موضوع عملاً آنجا را به یکی از مناطق مهم جهان در حوزه ترانزیت انرژی تبدیل کرده است. انتقال پایتخت به مکران و توسعه این منطقه می تواند ایران را به یکی از مراکز مهم و راهبردی در حوزه انتقال انرژی تبدیل کند.
دوم، اینکه شهرهای بندری در قیاس با دیگر شهرها با موقعیت جغرافیایی متفاوت، از ظرفیت های به مراتب بیشتری برای جذب سرمایه گذاری خارجی، رونق تولید، جذب نیروی کار متخصص و البته تقویت بنیان های صنعت گردشگری برخوردار هستند. از این رو، در حوزه تجارت خارجی و اقتصاد داخلی شهرهای بندری رونق بیشتر در قیاس با دیگر مناطق دارند؛ مؤلفه ای که در اصرار مقام های کشورمان برای انتقال پایتخت به مکران مؤثر است. در عین حال، این منطقه به دلیل وسعت زیاد و جمعیت کم، ظرفیت های زیادی برای توسعه زیرساخت های تازه به ویژه در حوزه شهری دارد.
سوم، اینکه توسعه مکران و انتقال پایتخت به این منطقه می تواند در نوع خود به مثابه حرکتی با هدف رشد و توسعه مناطق محروم اما مستعد در نظر گرفته شود. گرچه منطقه مکران از نظر ژئوپلیتیکی از ظرفیت های قابل توجهی برخوردار است، ولی آنطور که باید و شاید، ظرفیت های آن از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل نشده اند.
بخش قابل ملاحظه ای از توانمندی های کشورمان که ریشه در موقعیت جغرافیایی ایران دارند، ماهیت عملیاتی به خود نگرفته اند؛ موضوعی که می توان با انتقال پایتخت از تهران به مکران، به نحوی مؤثر آن را مخاطب قرار داد و عقبماندگی ها را در این حوزه کمرنگ کرد.