به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین شدیدا از استیو ویتکاف، نماینده ویژه دولت آمریکا بابت مواضع اخیر وی نگران و خشمگین است. هرچند رئیس جمهور اوکراین دیگر حتی امکان ابراز خشم و نارضایتی را ندارد، اما آن را نشانه ای آشکار و هشداردهنده برای تجزیه رسمی کشورش در روند انعقاد توافق آتش بس تلقی می کند.
مواضع اخیر ویتکاف را می توان ترجمانی گویا از مواضع جنجالی هنری کیسینجر راهبردنویس مشهور آمریکایی در ماه های ابتدایی جنگ اوکراین تلقی کرد
زلنسکی از ویتکاف به خاطر گفتن این موضوع که مالکیت «پنج منطقه الحاقی» به روسیه موضوع اصلی حل مناقشه است، آزرده خاطر شد. زلنسکی می گوید، بحث در مورد این موضوعات خارج از صلاحیت نماینده ویژه ترامپ است. منظور ویتکاف از «پنج منطقه» دونتسک، لوگانسک، زاپوروژیه، خرسون و کریمه است. به عبارت بهتر، ویتکاف به زلنسکی گوشزد کرد، باید در توافق نهایی آتش بس با روسیه، از یک سو متعهد شود کشورش حداقل تا دو دهه عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نخواهد شد و از سوی دیگر، کی یف باید از حاکمیت خود بر پنج نقطه راهبردی و محل مناقشه با روس ها صرف نظر کند.
مواضع اخیر ویتکاف را می توان ترجمانی گویا از مواضع جنجالی هنری کیسینجر راهبردنویس مشهور آمریکایی در ماه های ابتدایی جنگ اوکراین تلقی کرد. کیسینجر در ماههای پایانی عمر خود به اعضای پیمان آتلانتیک شمالی و حتی مقام های اوکراینی توصیه کرد، هرچه سریع تر با واگذاری رسمی کریمه و برخی نقاط دیگر از خاک اوکراین به روسیه، به جنگ چندلایه و غیر قابل پیش بینی شکل گرفته پایان دهند. در آن زمان، پیشنهاد کیسینجر با انتقاد و عتاب شدید دموکرات های کاخ سفید و اعضای اروپایی ناتو مواجه شد. حتی دولت اوکراین در بیانیه ای کیسینجر را عنصر نامطلوب خارجی تلقی کرد.
اکنون ویتکاف مواضع کیسینجر را به گونه ای عینی تر بازنشر داده است. مرگ کیسینجر نیز منجر به آن نشد که سایه «راهبرد واگذاری سرزمین های اوکراین» از اتاق های فکر وابسته به دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا محو شود. ویتکاف اکنون نه تنها کلیت ایده کیسینجر را تأیید نموده، بلکه مصادیق آن را نیز خطاب به مقام های اوکراینی مشخص کرده است.
در این میان تلاش های زلنسکی برای دستیابی به راهکاری جدید میان ادامه وضعیت موجود و الگوی پیشنهادی آمریکا بی نتیجه باقی مانده و چشم اندازی نیز برای آن متصور نیست. رئیس جمهور اوکراین به وضوح آگاه است که حتی برخی اعضای اروپایی عضو پیمان آتلانتیک شمالی خود را برای پیاده سازی نهایی الگوی ذهنی و عملیاتی ترامپ در روند انعقاد پیمان آتش بس احتمالی در جنگ آماده می کنند.
در چنین وضعیتی زلنسکی نه صرفا با یک تصمیم قطعی بلکه با یک الگوی از پیش طراحی شده مواجه است که دولت ترامپ خود را نسبت به اجرایی ساختن آن مشتاق نشان می دهد. این بدترین سناریویی است که زلنسکی و همراهانش در قدرت تصور داشته اند. در چنین موقعیتی نام ویتکاف نیز به مانند نام کیسینجر تبدیل به نماد شکست اوکراین در جنگ شده و حتی مسیر ابتکار و تنفس حداقلی اروپاییان عضو پیمان آتلانتیک شمالی در این معادله پیچیده و چندمجهولی را نیز کمرنگ و بلکه بی رنگ کرده است.