به گزارش «راهبرد معاصر»؛ درحالیکه روزنامه نیویورکتایمز ماه گذشته میلادی از عمیقتر شدن گسل بیاعتمادی میان کییف و واشنگتن خبر داده بود، کاخ سفید در گام دیگری درصدد است از حجم تسلیحات ارسال شده به اوکراین بکاهد.
در گزارش توماس فریدمن برای نیویورکتایمز تصریح شده است، دولت آمریکا با بیاعتمادی بسیار بیشتری نسبت به آنچه در انظار عمومی به معرض نمایش درمیآید، با مسئولان اوکراینی ازجمله ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور این کشور رفتار میکند.
تازهترین مورد درباره راکتاندازهای پیشرفته «هیمارس» بود که از قرار معلوم 20 سامانه برای زلنسکی فاکتور، اما درنهایت 16 سامانه (6 سامانه اواخر سال جاری میلادی و ۱۰ سامانه دیگر سال آینده) تحویل اوکراینیها شد. علاوه بر این، مقرر شده بود تعدادی جنگنده اف – 16 به ارتش اوکراین واگذار شود؛ اما خبری از تحویل اسکادرانهای پنتاگون به کییف نیست و شواهد و قرائن تأکیدی بر دلایل افشاگریهای رسانههای غربی علیه دولت زلنسکی است.
وقتی از جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید درباره برکناریهای مشکوک در اوکراین سؤال شد، وی از ارائه پاسخ مستقیم خودداری کرد و حاضر نشد موضعی علیه زلنسکی اتخاذ کند
زلنسکی که تا همین چند ماه پیش نقش دن کیشوت را برای اروپا و آمریکا بازی میکرد، از شفافسازی و ارائه توضیحات قانعکننده در زمینه استعفای رئیس سرویس امنیت اوکراین و دادستان کل این کشور طفره رفت و باعث ایجاد موجی از نگرانی در میان رسانههای غربی شد. گویی پس از سرمایهگذاریهای سنگین در اوکراین، احساس میکنند رکب خوردهاند.
با وجود این، هنوز هیچ نهاد رسمی اروپایی یا آمریکایی حاضر نشده است درباره مفاسد گوناگون برآمده از پشتیبانی بیچونوچرا از کییف سخنی به میان آورد، چه رسد به رسیدگی و استنطاق. در همین راستا، وقتی از جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید درباره برکناریهای مشکوک در اوکراین سؤال شد، وی از ارائه پاسخ مستقیم خودداری کرد و حاضر نشد موضعی علیه زلنسکی اتخاذ کند.
موضوع گزارش سازمان عفو بینالملل مبنی بر اینکه نیروهای اوکراینی با مستقر شدن در مناطق غیرنظامی عامدانه جان شهروندان را به خطر میاندازند نیز مزید بر علت شد تا تردیدهایی در زمینه مظلومنماییهای هنگ نئونازیها موسوم به «آزوف» در خاطر اهالی رسانه و سیاست غرب شکل بگیرد. در نمایش کشتار شهر «بوچا»، ارتش و هنگ آزوف مدعی بودند ارتش روسیه علیه غیرنظامیان مرتکب جنایت جنگی شده و این در حالی بود که اندکی بعد از این تبلیغات سیاسی-رسانه ای، تصاویری از زنده شدن اجساد جعلی در کنار جادههای شهر بوچا منتشر شد.
گزارشها درباره کشتار اوکراینیهایی که حاضر به همکاری با نئونازیها نبودند نیز باعث شد تا تتمه اعتماد غرب به نیروهای نظامی اوکراین کاملاً مخدوش شود. بر همین مبنا آلمان در ماههای نخست جنگ از تحویل تانک به اوکراین خودداری میکرد. برلین همقطارانش را در کییف طبعاً بهتر از هر نهاد دیگری میشناسد و مطلع بود چنانچه دست آنها بهاندازه کافی پر شود، حمله به روسیه را کلید میزنند.
اشپیگل در این زمینه تصریح کرده بود، دولت اولاف شولتز، صدراعظم آلمان نگران است کییف در صورت دستیابی به یک سری از پیروزیها، بیشازحد اعتمادبهنفس پیدا کند و ممکن است به خاک روسیه حمله کند. تهاجم نظامی به روسیه همانگونه که بوریس جانسون اعتراف کرده بود، به مفهوم شعلهور شدن آتش جنگ میان منظومه غرب با روسیه و آخرین اتفاقی است که قاره سبز و کاخ سفید به آن نیاز دارند.
گزارشهای معتبری درباره نرسیدن تمام و کمال تسلیحات نظامی آمریکا به اوکراین وجود دارد که نخستین اتهام متوجه زلنسکی است. شبکه سی.بی.اس آمریکا در مستند «تسلیح اوکراین» به واکاوی این واقعیت پرداخت که چرا بخش عمده کمکهای میلیارد دلاری واشنگتن سر از بازارهای سیاه درمیآورند و تنها 30 درصد از این کمکها به مقصد نهایی خود میرسند. آنچه از فحوای گزارش این رسانه آمریکایی برمیآید، این است به نظر میرسد الیگارشها و بازیگران سیاسی اوکراین خود را محق میدانند تسلیحات را در اختیار بگیرند، بازار سیاه انواع سلاحها را ایجاد کنند و اگر ارتش این کشور به آنها نیاز داشت، حق دلالی بگیرند. بنابراین حملات رسانههای غربی به زلنسکی و ایجاد محدودیت در تأمین تسلیحات مورد نیاز ارتش اوکراین تصادفی نیستند و حلقههای یک زنجیر به شمار میآیند.
علاوه بر این، زلنسکی را باید استاد تمام مظلومنمایی توصیف کرد که همزمان با تار و مار شدن نیروهایش در جبهههای مختلف و آتش باری سنگین روسیه، فرصت عکس گرفتن برای مجله مُد «ووگ» را از دست نمیدهد. به تعبیر نشریه نیوزویک، برکناری مقام های بلندپایه و تعطیل کردن فعالیت احزاب مخالف، شاید یک کار دمدستی میان «عکاسیهای باشکوه» زلنسکی باشد.
نکته اینجاست حاتمبخشی مالیاتدهندگان آمریکایی به یکی از چهرههای بسیار فاسد سیاسی در جهان، درنهایت بیثمر است و به دست نظامیان این کشور برای جنگ علیه روسیه نمیرسد. به عبارت گویاتر، در میانه افزایش تورم و رکود اقتصادی که به اعتراف نهادهای دولت فدرال در 40 سال گذشته بیسابقه بوده، از جیب مردم آمریکا برای رئیسجمهوری غیرپاسخگو و فاسد میلیاردها دلار هزینه میشود تا در جنگی که آمریکا هیچ منفعت فوری و حیاتی از آن نمیبرد، بیهوده سهیم باشد.
این در حالی است که زلنسکی با وجود جانبداری همهجانبه اروپا و آمریکا از وی، هنوز به این میزان از حمایت راضی نیست و با هوچی گری غرب را مجبور میکند تا بیشتر در باتلاق جنگی از پیش باخته فرو رود.
زلنسکی با وجود جانبداری همهجانبه اروپا و آمریکا از وی، هنوز به این میزان از حمایت راضی نیست و با هوچی گری غرب را مجبور میکند تا بیشتر در باتلاق جنگی از پیش باخته فرو رود
توصیه دولت آلمان به مردم برای تهیه لباس گرم و هیزم برای غافلگیر نشدن در خاموشیهای طولانیمدت و افزایش سرسامآور قیمت سوخت، تنها یکقلم از هزینههای سرسامآوری است که غرب برای حفظ زلنسکی در قدرت پرداخت کرده است و در کنار سرازیر شدن میلیونها پناهجوی اوکراینی به اروپا، حالا باید صعوبت زمستان سرد و هزینههای سنگین سوخت را به خاطر دن کیشوت اوکراین تحمل کنند.
مردم اروپا و آمریکا بهتدریج به این نتیجه منطقی نزدیک شدهاند که دمیدن مقام هایشان در آتش درگیری در اوکراین نهتنها منفعت مستقیم و حیاتی برای آنها ندارد، بلکه منابع مالی غرب را نیز هدر داده و فاکتورهای سرسامآور روی دست آنها گذاشته است. راه خروج واشنگتن و بروکسل از این مارپیچ دو سرباخت، واقعگرایی و پذیرش این حقیقت است که جنگ اوکراین، جنگ آنها نیست و زلنسکی غرب را گامبهگام به سمت شکست بزرگ در برابر روسیه سوق خواهد داد.