گزارش مرکز مطالعاتی «ریسپانسیبل استیت کرفت»؛

چرا اروپا در مذاکرات عمان مانع‌تراشی می‌کند؟

رفتار غیرمنطقی و خودویرانگر تروئیکای اروپایی و تهدید به اعمال مجدد تحریم‌ها در زمانی کاملاً نامناسب، روند مذاکرات هسته‌ای آمریکا با ایران را تضعیف می‌کند. جدی‌ترین پیامد تحقق این موضوع، احتمال خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای خواهد بود.
تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - 02 June 2025

چرا اروپا در مذاکرات عمان مانع‌تراشی می‌کند؟

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) در تکرار خطرناک محاسبات خود بار دیگر تنش‌ها با ایران را این بار با تهدید به اعمال مجدد تحریم‌ های سازمان ملل متحد (معروف به مکانیزم ماشه) در صورت شکست مذاکرات هسته‌ای ایالات متحده و ایران  افزایش می‌دهند.

 

تروئیکای اروپایی این اقدام را ابزاری برای اعمال فشار بر ایران با هدف امتیازدهی در زمینه برنامه هسته‌ای خود می‌دانند. اما در واقعیت، این موضوع تلاش‌های دیپلماتیک را به طور کامل تهدید می‌کند و می‌تواند خاورمیانه را در بحران عمیق‌تری فرو ببرد .

پس از آنکه جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی در جشنواره فیلم کن جایزه‌ای کسب کرد، بارو این جایزه را به عنوان نمادی از «مقاومت در برابر سرکوب نظام ایران» ستود

 

فرانسه رهبری رویکرد افزایش تنش را بر عهده دارد و نقش خود را به عنوان جنگ‌طلب‌ترین عضو تروئیکا، همانطور که در مذاکرات برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۵ بود، دوباره تثبیت می‌کند . اواخر آوریل در جلسه غیرعلنی شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره عدم اشاعه سلاح های هسته ای، ژان نوئل بارو وزیر امور خارجه فرانسه این رویکرد تند را ابراز کرد و گفت: اگر مذاکرات ایالات متحده و ایران نتیجه ای نداشته باشد، ما لحظه ای در اعمال مجدد تمام تحریم هایی که ۱۰ سال پیش لغو شده بودند، تردید نخواهیم کرد.

 

 

چند هفته بعد، پس از آنکه جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی در جشنواره فیلم کن جایزه‌ای کسب کرد، بارو این جایزه را به عنوان نمادی از «مقاومت در برابر سرکوب نظام ایران» ستود. گرچه ستایش پیروزی کارگردان ایرانی به خودی خود مشکلی ندارد، اما سیاسی شدن ظاهری این بیانیه و زمان انتشارش در بحبوحه مذاکرات حساس هسته‌ای، از نظر دیپلماتیک به عنوان گامی اشتباه و اقدام تحریک‌آمیز غیرضروری علیه تهران تلقی شد .

 

این لفاظی با الگوی گسترده‌تر اروپایی‌ها (و به‌ویژه فرانسوی‌ها) مبنی بر تلفیق سیاست داخلی ایران با تعهدات هسته‌ای همسوست؛ رویکردی که تنها به تندتر شدن موضع ایران منجر می‌شود. بنابراین جای تعجب نیست اظهارات بارو با واکنش خشمگینانه‌ای در تهران مواجه، سفیر فرانسه احضار شد و سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به تندی از ریاکاری فرانسه در زمینه حقوق بشر واکنش نشان داد .

 

اما فرانسه تنها نیست. پیتر مندلسون، سفیر بانفوذ بریتانیا در ایالات متحده ظاهراً از درخواست‌های آمریکا برای توقف هرگونه غنی‌سازی اورانیوم در داخل ایران (که یکی از خطوط قرمز کلیدی تهران و بحث‌برانگیزترین نکته در مذاکرات جاری است) حمایت کرد. این اظهارات با واکنش سریع ایران مواجه شد و عراقچی هشدار داد، در صورت تبدیل شدن موضع رسمی اروپا به «غنی‌سازی صفر»، هرگونه مذاکره با تروئیکای اروپایی را متوقف خواهد کرد .

 

در تحولی قابل توجه، تروئیکای اروپایی (که اوایل دهه 2000 پیشگام توافق هسته‌ای بودند) به طور فزاینده‌ای خود را با تندروهای واشنگتن، مانند مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا که از ابتدا با توافق مخالف بود، همسو کرده‌اند.

 

اکنون به نظر می آید دو مسیر متفاوت وجود دارد:

  • مسیر ترامپ-ویتکاف: که به طور فعال در تلاش برای دستیابی به توافق با تهران است، تا جایی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا علنی اعتراف کرد، به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل درباره هرگونه اقدامی که امکان دارد توافق را از مسیر خود خارج کند، هشدار داده است.

  • مسیر روبیو-تروئیکای اروپایی: این روند فشار را بر دیپلماسی ترجیح می‌دهد. از آنجایی که ایالات متحده به دلیل اینکه دیگر عضوی از توافق هسته ای نیست، قادر به فعال کردن مکانیسم ماشه نخواهد بود؛ بنابراین روبیو تروئیکا را به این کار تشویق می‌کند .

 

در این زمینه، اظهارات بارو مبنی بر اینکه «هیچ راه حل نظامی برای پرونده هسته‌ای ایران وجود ندارد، اما مسیر دیپلماتیک باریک است» غیرصادقانه به نظر می آید. این با دیدگاه برت مک‌گورک، مقام سابق خاورمیانه دولت جو بایدن، رئیس جمهور سابق آمریکا که خواستار اعمال ضرب‌الاجل برای مذاکرات شده و همواره با «تهدید نظامی معتبر» همراه بود، همسوست.

 

با وجود این، تاریخ نشان می‌دهد فشار به عقب‌نشینی تهران منجر نمی‌شود، بلکه برعکس باعث سازش‌ناپذیری اش می‌شود. از نظر عینی، هیچ دلیلی برای افزایش تنش وجود ندارد؛ سطح غنی‌سازی ایران به ۶۰ درصد رسیده است که بسیار بالاتر از ۳.۶۷ درصد مجاز در توافق هسته‌ای است.

 

تهران همیشه تمایل خود را برای مذاکره «درباره همه چیز» ابراز کرده است، مشروط بر اینکه حق غنی‌سازی داخلی آن محترم شمرده شود. این موضوع، راه را برای مذاکره درباره جزئیات فنی، مانند سقف غنی‌سازی، سرنوشت ذخایر غنی‌شده و سازوکارهای راستی‌آزمایی باز می‌کند .

 

در مجمع گفت وگوی تهران چندین ایده غیررسمی مطرح شد، ازجمله پیشنهادی برای تعلیق موقت غنی‌سازی به عنوان اقدامی اعتمادساز و صادرات ذخایر به روسیه پس از از سرگیری غنی‌سازی. صحبت‌های فزاینده‌ای درباره ایده «کنسرسیوم غنی‌سازی منطقه‌ای» وجود دارد، مشروط بر اینکه حق غنی‌سازی ایران تضمین شود .

اظهارات بارو مبنی بر اینکه «هیچ راه حل نظامی برای پرونده هسته‌ای ایران وجود ندارد، اما مسیر دیپلماتیک باریک است» غیرصادقانه به نظر می آید

 

مقام های ایرانی به طور خصوصی احتمال تعطیلی برخی سانتریفیوژهای پیشرفته را مطرح کرده‌اند؛ گرچه تهران محدودیت‌های دائمی بر جنبه‌هایی از برنامه هسته‌ای خود را رد می‌کند، مذاکره برای تمدید محدودیت‌های فعلی برای پنج یا 10 سال دیگر غیرممکن به نظر نمی آید و به ترامپ اجازه می‌دهد ادعا کند «توافقی بهتر» از توافق اوباما را به دست آورده است. درباره بازرسی‌ها، ایران (در تغییر موضعی قابل توجه) تمایل خود را برای اجازه دادن به بازرسان آمریکایی در سازوکار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ابراز کرده است .

 

این تحولات نشان می‌دهد جایی برای دیپلماسی وجود دارد، اما اصرار تندروها و تروئیکای اروپایی بر تحمیل جدول زمانی مصنوعی غیرقابل توجیه است و موضوعات پیچیده میان دو رقیب قدیمی را نمی‌توان در چند جلسه در عمان یا رم حل کرد. اعتمادسازی زمان می‌برد، اما به نظر می آید آنچه برای تروئیکای اروپایی بیش از حل بحران هسته‌ای اهمیت دارد، استفاده از اهرم فشار به عنوان هدف است.

 

آنچه این مسیر را توجیه می‌کند، تمایل تروئیکای اروپایی برای مجازات ایران به دلیل موضوعاتی غیرمرتبط با پرونده هسته‌ای، مانند روابط نظامی‌اش با روسیه یا ادعای نقض حقوق بشر است .

 

این نگرانی‌ها توجیه پذیر هستند. اروپا جنگ اوکراین را تهدیدی وجودی می‌داند. از این منظر، نگاه اروپایی‌ها به ایران به شدت منفی شده است. این دیدگاه با گزارش‌هایی مبنی بر فعالیت‌های اطلاعاتی ادعایی ایران در خاک اروپا و دستگیری شهروندان اروپایی در ایران به اتهامات مشکوک، که بروکسل آن را «گروگانگیری» می‌داند، افزایش می‌یابد.

 

اما هر چقدر هم این شکایت ها جدی باشند، ترکیبشان با تلاش دیپلماتیک هسته‌ای، دستورالعملی شکست خورده است. توافق هسته‌ای برای حل همه مشکلات ایران طراحی نشده بود، بلکه توافقی محدود برای جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای بود. گروگان گرفتن توافق هسته‌ای در گرو خواسته‌های خارجی، فروپاشی آن را تضمین می‌کند و به همراه آن، هرگونه امید برای مهار برنامه هسته‌ای ایران یا سایر سیاست‌هایی که اروپا به آنها اعتراض دارد، مانند روابط نظامی با روسیه از بین خواهد رفت .

 

تهران هشدار داده است اگر تروئیکا به «اسنپ‌بک» متوسل شود، عواقب وخیمی به دنبال خواهد داشت. یکی از جدی‌ترین پیامدها، احتمال خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای است که جامعه بین‌المللی را از توانایی نظارت بر برنامه اش محروم می‌کند. دولت میانه‌رو فعلی ایران نیز تضعیف خواهد شد، زیرا از قبل با انتقاد دیگر جریان ها به دلیل دادن امتیازات زودهنگام، مانند تمایل به بازگشت موقت به سطوح غنی‌سازی مشخص شده در توافق مواجه است.

 

همانطور که با فروپاشی توافق هسته ای در پایان دوران ریاست جمهوری روحانی (۲۰۱۷-۲۰۲۱) اتفاق افتاد، تندروها امکان دارد دوباره قدرت را به دست بگیرند، که از قضا به تسریع تمام سیاست‌هایی منجر خواهد شد که تروئیکا از آنها متنفر است؛ مانند تسریع غنی‌سازی، گسترش همکاری با روسیه و محدود کردن آزادی‌های داخلی .

 

به همین دلیل، تهدید تروئیکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه نه تنها غیرمنطقی، بلکه خودویرانگر است. اروپا که از عواقب جنگ اوکراین رنج می‌برد، نمی‌تواند بحرانی قابل اجتناب را تحمل کند. اگر تروئیکا نمی‌تواند به موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا کمک کند، دست کم نباید عمداً آن را تضعیف کند .

 

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
روح‌الله مدبر، تحلیلگر مسائل روسیه در گفت‌وگو با «راهبرد معاصر» مطرح کرد: / ۱ روز پیش
«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛ / ۱ روز پیش