به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اسرائیل در حمله به ایران ترورهای گستردهای از رهبران ارشد و دانشمندان هستهای انجام داد و به تأسیسات هستهای آن آسیب رساند.
اسرائیلیها در حمله خود به رخنههای امنیتی که در درون تشکیلات نظامی ایجاد کرده بودند، تکیه کردند. در مرحله نهایی، ایالات متحده نیز به این حمله پیوست. اما جمهوری اسلامی به جای فروپاشی تحت تأثیر این شوک، سرزندگی خود را بازیافت. این حملات باعث ایجاد اتحاد ملی در پشت سر دولت شد و ایرانیان در کنار حکومت برای دفاع از کشور صفآرایی کردند. به سرعت جایگزینهایی برای مقامهای ارشد حذف شده در این حمله تعیین شد که انسجام ملت ایران و نفوذ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تقویت کرد.
در هفتههای منتهی به حمله اسرائیل به ایران، به نظر میآمد تهران و واشنگتن امکان داشت به راهحل مسالمتآمیزی برای اختلاف بر سر برنامه هستهای ایران دست یابند
احتمالاً ایران در دستگیری هر کسی که خائن بداند، تهاجمیتر عمل خواهد کرد. مهمتر از آن، ایرانیان امکان دارد تمایل بیشتری به پذیرش وضعیت فعلی داشته باشند و کشور اکنون میتواند به سمت قرارداد اجتماعی جدیدی حرکت کند که امنیت ملی را بالاتر از هر چیز دیگری در اولویت قرار دهد.
با وجود این، راهبرد امنیت ملی ایران تا حد زیادی ثابت باقی مانده است. مسئولان ارشد جمهوری اسلامی به پایداری در برابر حملات اسرائیل و آمریکا افتخار میکنند، خسارتهای گستردهای که به نقاط مختلف اسرائیل وارد کردهاند، دستاورد بزرگ میدانند و معتقدند نشان دادن قاطعیت در مواجهه با تجاوز، تنها راه بازدارندگی است.
بنابراین، رهبران ایران شروع به بازسازی شبکه متحدان خود در محور مقاومت خواهند کرد، اعتمادشان به دیپلماسی بیش از پیش کاهش خواهد یافت و راه را برای جنگ فرسایشی طولانی تر با اسرائیل و شاید حتی پیشرفت هستهای هموار خواهند کرد.
در هفتههای منتهی به حمله اسرائیل به ایران، به نظر میآمد تهران و واشنگتن امکان داشت به راهحل مسالمتآمیزی برای اختلاف بر سر برنامه هستهای ایران دست یابند. برای نخستین بار از زمان خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۸، توافق هستهای تهران با واشنگتن و سایر قدرتهای بزرگ، دولت دونالد ترامپ تمایلش را برای پذیرش ترتیبی که به ایران اجازه میدهد اورانیوم را تا ۳.۶۷ درصد- سطحی که ایالات متحده در برجام با آن موافقت کرده بود - به جای غنیسازی صفر درصد نشان داد.
تهران به نوبه خود آمادگی اش را برای گفتوگو با مقامهای آمریکایی ابراز کرد. برخی تحلیلگران معتقدند، دستیابی به توافق هستهای جدید میتوانست قریبالوقوع باشد.
اما با پیشرفت مذاکرات، دولت ترامپ شروع به عقبنشینی از انعطافپذیری اولیه خود کرد و میان درخواست توقف کامل غنیسازی و برچیدن کامل زیرساختهای هستهای ایران مردد ماند. در همین حال، اسرائیل با حملاتی به حزبالله، قدرتمندترین شریک ایران، حماس و هدف قرار دادن برخی پدافندهای هوایی ایران، به تضعیف موقعیت تهران ادامه داد.
جمهوری اسلامی ماه دسامبر زمانی که شورشیان، بشار اسد، رئیس جمهور سابق سوریه و متحد وفادارش را سرنگون کردند، آسیب دید. با وجود این، تهران با احتیاط پیش رفت و مقامهای ایرانی به امید جلوگیری از حمله و تقویت انسجام داخلی، در میز مذاکره حضور کمرنگی داشتند.
در ابتدا، بسیاری از ایرانیان تصور میکردند این درگیری، تقابلی کوتاه خواهد بود که بعید است بر آنها تأثیری بگذارد. اما با افزایش حملات، هدف قرار دادن زیرساختها و کشتن شهروندان عادی، بسیاری از ایرانیان به این نتیجه دست یافتند حملات نه تنها جنگی علیه نظام، بلکه جنگی علیه کل ملت است.
احساسات ملی گرایانه نیز پس از آنکه ترامپ و مقامهای اسرائیلی از ساکنان تهران خواستند خانه هایشان را تخلیه کنند، افزایش یافت. یکی از ساکنان تهران به روزنامهای غربی گفت: اکنون زمان آن رسیده است با ایرانیان همبستگی خود را نشان دهیم. دشمنان از ما میخواهند خانه هایمان را تخلیه کنیم، انگار به سلامتی ما اهمیت می دهند. چگونه می توان شهری با 10 میلیون نفر جمعیت را تخلیه کرد؟ من و همسرم حتی اگر ما را بکشند، راه را برای آنها هموار نخواهیم کرد.
این حملات به جای اینکه خشم عمومی علیه دولت را برانگیزد، باعث انفجار احساسات ملیگرایانه شد. جمهوری اسلامی حمله اسرائیل را دفع کرد و با موشکهای بالستیک پاسخ داد. این پاسخ با استقبال گرم نویسندگان، هنرمندان و خوانندگان ایرانی مواجه شد که بسیاری از آنها معمولاً غیرسیاسی هستند.
ایرانیان این درگیری را جنگ ملی ایرانی و مبارزهای ملیگرایانه میدانستند که فراتر از سیاست بود. حتی برخی از مخالفان قدیمی و زندانیان سیاسی سابق به این جمعیت پیوستند.
ایران احتمالاً از این فرصت برای تسریع تقویت تسلیحات خود در آمادهسازی برای درگیری طولانی مدت استفاده خواهد کرد. با توجه به کاهش فشارهای داخلی، منابعش را به سپاه پاسداران، نیروهای مسلح و سایر نهادهای امنیتی هدایت خواهد کرد. این موضوع به ویژه با توجه به اینکه بسیاری در تهران انتظار دارند آتشبس شکننده هر لحظه از هم بپاشد، صادق است.
احساسات ملی گرایانه پس از آنکه ترامپ و مقامهای اسرائیلی از ساکنان تهران خواستند خانه هایشان را تخلیه کنند، افزایش یافت
با توجه به میزان نفوذ عوامل جاسوسی اسرائیل در داخل ایران، بدون شک این کشور در مواجهه با جنگی دیگر با چالشهایی مواجه خواهد شد. واکنش احتمالی تهران این خواهد بود که پاکسازی های داخلی را آغاز کند، دستگاه نظارتی خود را گسترش دهد و به شهروندان عادی برای مشارکت در نظارت و گزارش فعالیتهای مشکوک تکیه کند.
در حالی که جنگ غزه خشم گستردهای را نسبت به اسرائیل در سراسر منطقه و جهان برانگیخته است، این موضوع به درخواستهای مردمی از پایینترین تا بالاترین سطح برای مقاومت مجدد در برابر دشمن جمهوری اسلامی منجر شده است. در واقع، حملات موشکی ایران به اسرائیل تحسین بسیاری از اعراب را برانگیخته است.
تهران اکنون بیش از هر زمان دیگری به دیپلماسی شک دارد. حملاتی که شامل ترور فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و تلاش نافرجام برای ترور علی شمخانی بود، هرگونه اعتبار تضامین ایالات متحده را تضعیف کرده است.
در گذشته، ایران به واشنگتن بیاعتماد بود، اما مذاکرات را به عنوان مسیری بالقوه برای کاهش تحریمها و تنشزدایی میدید. امروز، مقامهای ایرانی نه تنها فرض میکنند ایالات متحده هرگونه توافقی را نقض خواهد کرد، بلکه با توجه به اقدامات اسرائیل تنها دو روز قبل از مذاکرات برنامهریزی شده میان تهران و واشنگتن، مذاکرات را پوششی برای حمله نظامی میدانند.
با وجود این، ایران احتمالاً همچنان آمادهباش خواهد ماند و حداکثر مقاومت در برابر نظم منطقهای را با حداکثر دیپلماسی ترکیب خواهد کرد تا خطوط قرمزش را روشن کند و آنچه را که به عنوان سوء نیت غرب میبیند، افشا کند. با این کار، ایران میتواند رفتارش را برای مردم خود و خارج از کشور توجیه کند و تل آویو و واشنگتن را زیر فشار قرار دهد.
به نظر نمیآید ایران عجلهای برای دستیابی به تسلیحات هستهای داشته باشد، زیرا عبور از آستانه هستهای خطر درگیری گستردهتر با نیروهای آمریکایی را به همراه دارد. علاوه بر این، ایران تسلیحات هستهای را به عنوان جایگزینی برای ارتش متعارف قوی نمیبیند.
تهران به جای شتاب برای دستیابی به تسلیحات هستهای، احتمالاً با تعلیق همکاری اش با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به پیگیری ابهام هستهای خود ادامه خواهد داد. این موضوع همچنین آژانس را زیر فشار قرار میدهد تا برای جلوگیری از حملات آینده علیه خود اعمال فشار کند، زیرا آژانس نمیتواند بازرسیها را ازسر بگیرد، مگر اینکه تهدیدات علیه سایتهای هستهای ایران برطرف شود.
تهران اعتقاد دارد تعلیق همکاری مجازاتی عادلانه برای آژانس است. مقامهای ایرانی از این خشمگین هستند آژانس با اینکه ایران یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای است، حملات اسرائیل و آمریکا را محکوم نکرده، پیمانی که اکنون تهدید به خروج از آن میکند.
این به آن معنا نیست ایران درنهایت سلاح هستهای تولید خواهد کرد. با وجود این، سؤال همچنان باقی است؛ ایران چه زمانی به بازدارندگی نهایی دست خواهد یافت؟ واضح است که ایران تسلیم نخواهد شد.
این میتواند به این معنی باشد اسرائیل امکان دارد حمله جدیدی آغاز کند و ایران میتواند به سرعت پاسخ دهد. درگیری دو طرف به هیچ وجه پایان نیافته است و خاورمیانه باید در آینده منتظر آشفتگیهای بیشتری باشد.