شاید نمونهای که این مقاله با آن آغاز میشود، موضع آمریکا در برابر استفاده از غذا و دارو به عنوان ابزار جنگ را توضیح دهد، هرچند توجیه نمیکند. آمریکا در نهایت شریان حیاتی یگانه رژیم اشغالگر است، و پشتیبان سیاسی، مالی و نظامی ارتش وحشی آن در تمام اعمالش، از جمله گرسنگی دادن به مردم غزه.
در دوران جنگ داخلی آمریکا (۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵)، رئیسجمهور آبراهام لینکلن اصل «لیبر» (Lieber Code) را به تصویب رساند که بر اساس ماده ۱۷ آن، ارتش آمریکا مجاز است دشمن را – چه مسلح و چه غیرمسلح – به قحطی دچار کند. [طبق متن انگلیسی: It is lawful to starve the hostile belligerent, armed or unarmed]. آمریکا بیش از ۱۵۰ سال پس از این قانون ضدانسانی، از این سیاست عقبنشینی نکرد.
انگلیس نیز در وقایع قحطی بزرگ ایرلند (۱۸۴۵–۱۸۵۲) که جان بیش از یک میلیون نفر را گرفت و یک میلیون نفر دیگر را به مهاجرت واداشت، از این جنایت مستثنی نبود. هدف این بود که با تسریع در فروپاشی مقاومت، شرایط خفتبار استعماری تحمیل شود – آنهم پس از آنکه رزمندگان با صحنههایی از مرگ غیرنظامیان، کودکان، بیماران و سالمندان بر اثر گرسنگی و محرومیت از غذا و دارو، شکسته شدند.
در برابر این صحنه گرسنگی که بهمعنای واقعی کلمه بدن مردم غزه را میبلعد، رژیم اشغالگر تمام چارچوبهای حقوقی، انسانی و بینالمللی را که این عمل را جرم میدانند، زیر پا میگذارد. ما میپرسیم: سرنوشت و کارآمدی کنوانسیونهای ژنو و پروتکلهای الحاقی آن چه شد؟ از جمله کنوانسیون چهارم ژنو که محرومسازی غیرنظامیان از نیازهای حیاتی را ممنوع میکند، و پروتکل نخست سال ۱۹۷۷ که قحطی را در دوران جنگ ممنوع میسازد. همچنین احکام حقوق بینالملل عرفی، قطعنامه ۲۴۱۷ شورای امنیت که استفاده از قحطی بهعنوان سلاح جنگی را محکوم میکند، و اساسنامه رم دادگاه کیفری بینالمللی (۱۹۹۸) که قحطی را بهعنوان جنایت جنگی تعریف میکند، همه و همه در برابر این جنایت آشکار چه کارکردی دارند؟
اشغالگران و حامیانشان، بهویژه آمریکا، از طریق این صحنه وحشیانه میخواهند بازسازی تازهای از آگاهی جمعی فلسطینیان و اعراب پیرامون فلسطین رقم بزنند، و معادلهای را تحمیل کنند که میگوید: «همگان باید تسلیم شوند و سر خم کنند، وگرنه نیروی قاهرهای که در غزه استفاده شد و ضرباتی که حامیان آن دریافت کردند، فردا در خانههای کسانی خواهد بود که به ایستادن در برابر آنچه "دولت اسرائیل" نامیده میشود، فکر میکنند.»
رژیم صهیونیستی بهخوبی میداند که هیچیک از ابزارهای پاکسازی جهان نمیتواند ننگ انباشتهشده آن را از ۷ اکتبر تاکنون بشوید. این رژیم وارد مرحله جنگ گرسنگی و محاصره نمیشد، اگر طی بیش از ۶۶۰ روز گذشته موفق به شکستن مقاومت، تسلیمسازی رزمندگان، آزادی اسرایش با زور، یا درهمشکستن اراده جامعه فلسطینی در نوار غزه شده بود. اما پس از این ناتوانی و شکست، به پستترین و شنیعترین سطحی رسید که ذهن مجرم و عاری از ارزشهای انسانی میتواند بدان نزول کند.
مشکل اشغالگران و حامیانشان این است که تا کنون نتوانستهاند روحیه ملتهای عربی و مسلمان را بفهمند، یا نحوه مواجهه آنان با بحرانها و دیدگاهشان نسبت به تسلیم و عزت و ارزش کرامت را درک کنند. متفکران این رژیم اشغالگر هنوز ناتوان از فهم معنای تعلق به وطن هستند... و همچنان ناتوان خواهند ماند./مشرق